ویرگول
ورودثبت نام
مجتبا قیاسی
مجتبا قیاسی
خواندن ۲ دقیقه·۵ ماه پیش

به وقت سحر ۲۶

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام امیدوارم که حالت خیلی قشنگ باشه و روزا رو خیلی قشنگ بگذرونی

امروز قراره برم همدان انشالله و خب تو همدان یه جاهای خاصی هست که همیشه به یادتم و تو دلم قربون صدقت میرم

خب وقتی صبح میرسم همدان باید برم میدون اصلی شهر که میدون امامه و اون کنار یه امام زاده هست به اسم شازده حسین که عموی امام زمان هستن همون جا که واسه مادر جون خیرات داده بودم ...

و هنیشه اول نیرن اونجا یه سلامی میدم و همیشه از طرف شما هم سلام میدم و بعد میرم

بعد از اون نیرم سمت خود میدون که توش یه مقدار خیلی زیاد گل کشتن و وقتی میبینمشون همیشه یادت میوفتم و تو دلم ذوق میکنم بعد اگه بخوام برم خوابگاه از میدون امام تا خوابگاه رو با شما حرف میزنم و ویس میگیرم اگه هم بخوام برم دانشگاه جون سوار ماشینم از میدون نزدیک به دانشگاه تا دانشگاه باهات صحبت میکنم

یکی دیگه از جاهایی که همیشه یادت میوفتم بین دانشکده خودمون و دندونه اونجا هم یه بار با هم حرف زده بودیم

به لطف امام حسین علیه السلام جاهای زیادی تو همدان هیئت رفتم و خب نمیشه هیئت باشم و یادت نیفتم واسه همین تو خیلی از جاهای شهر یادت هستم مثل امام زاده عبدالله اعتمادیه فرهنگیان و مبدون بوعلی و ...

این بار که با هم حرف زدیم من گوشیم شارژ نداشت اولش و خب چند بارب گوشی رو میزدم شارژ وه یه ذره شارژ بشه و بعد با هم حرف بزنیم

و خب از اون موقع به بعد واسم زدن گوشی به شارژ یه حس قشنگ شده و کلی جالم قشنگ میشه باهاش

ایشالا تو این سال جدید هر موقع تو خوابگاه گوشیمو شارژ بزنم واسه مادر جون فاتحه میفرستم چون این خس خوب رو میدون تو ام

میدونی وقتی میگم یادت میوفتم یعنی چی؟ خب قاعدتا جون دوستت دارم تو هر لحظه به یادت هستم ولی وقتی میگم یادت میکفتم یعنی اون لحظه پر از حس خوب میشم از بودنت و به لبام لبخند و خدایا شکرت میاد

تو همدان کلی جاهای دیگه این شکلی هم هست ولی خب اینا رو الان یادم بود


منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید