پیش نویس:تو روضه ام و منتظر شروع مراسم گفتم چند کلمه ای بنویسم ...
از زیبایی های ایم روز های من دو روز دیگه هم باقی مونده و انشالله شنبه میریم سمت نهاوند
اما حس میکنم هبچ وقت ابن روزا تو زندگیم فراموش نشن
تقارن زیارت امام رضا و محرم امام حسین اونقدر عجیبه که توان درکش رو ندارم
شاید باید روز ها و ماه ها بگذره تا درک کنم اتفاق هایی رو که هر روز دارم یه چشم میبینم
صحنای حرم با شعر هایی مزین شدن که هر کدومشون یه روضه کامله
دور سقاخونه های حرم رو اشعاری راجع به حضرت عباس نوشتن که قطره قطره آبی که مینوشی رو تبدیل به روضه عطش میکنه
پرچم عزای روی گنبد و سیاه پوش شدن ضریح و لرزش دلم از دیدنشون هم که قابل وصف نیست
روضه داره شروع میشه و احتمالا این قسمت از نوشته هام باید اینجا تموم بشه
السلام علیک یا اباعبدالله