گاهی اوقات با خودم فکر می کنم چی میشه اگر یه طور دیگه رفتار کنم و به نتیجه تمامی رفتار هام فکر نکنم در واقع می شه گفت یه طورایی دلم می خواد بی فکر عمل کنم
مثلا بدون این که نگران کثیف شدن پاهام باشم پاهام و داخل شن های ساحل بزارم و از گرمای شن ها و صدای موج های دریا لذت ببرم یا شاید بدون این که نگران خیس شدن لباسام باشم برم تو دریا و با موج های کوچیک دریا بازی کنم
بدون این که نگران فکر مردم باشم بخندم با شاید مسخره بازی دربیارم
بجای این که بگم از تاریکی می ترسم حاضر شم به اسمون شب نگاه کنم و لدت ببرم
بدون هیچ امادگی ای پاشم برم بیرون حتی اگر مقصدی نباشه که باید بهش برسم و نگران نباشم که ممکنه حالم تو راه بد بشه یا هوا گرم باشه یا سرد
ار این که بقیه راجبم چی فکر می کنن نترسم و خود واقعی مو نشون شون بدم کسی که می تونه ناراحت باشه یا عصبانی بشه یا بی هیچ دلیلی بخنده
و هزاران کار دیگه