ویرگول
ورودثبت نام
افکار ناتمام من
افکار ناتمام من
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

دختر سریال ها

بعضی وقتا که از وضعیت زندگی ام خسته شدم با خودم فکر می کنم چی می شد زندگی من مثل این سریالای نتفلیکس می شد

تو خیلی از سریالای تینیجری همیشه یه دختری هست که درسش خوبه ولی نمی تونه با ادام های اطرافش ارتباط بگیره در عین حال یه اتاق خیلی خوشگل داره و یه دوست صمیمی که ازبچگی باهاش بوده و خیالش راحته که اون پیشش می مونه و یه خانواده سختگیر در عین حال اوپن مایند اخه بیاین بهش فکر کنیم این ترکیب به نظر شما اصلا واقعیه؟ اخرشم تو سریال دختره به یه مشکلی برمیخوره و اونجا دوست های جدیدی پیدا می کنه و می فهمه باید از ادمای اطرافش موقغ سختی ها کمک بگیره و عاشق خانواده اش یاشه و میدونه که راه طولانی در پیش داره

از تمام این ترکیب من درسخون بودنش و دارم که البته بماند از وقتی رفتم دانشگاه به همونم دارم شک می کنم انگار تنها استعداد من خوندن و امتحان دادن بوده و الان که باید از پس خودم بربیام هیچ توانایی ندارم ولی خب من یه خانواده دارم که عاشقم ان و دو تا دوستی که هرچند ماه یکبار اگر خدا بخواد همو می بینم و باهم حرف می زنیم ولی بعد از یه سال توخوابگاه بودن فهمیدم دوستی ها انقدر راحت مثل تو سریالا به دست نمی یاد یا حداقل تو این یه سال برای من اینطور بوده پس نباید ادم متوقعی باشم و به خودم اعتماد داشته باشم و شاکر چیز هایی باشم که دارم باشم چون خیلی ها همین شرایطم ندارن

این درسی بود که به سختی گرفتم البته هر ازگاهی این جمله تو ذهنم می چرخه که بابا مگه منم حق درک این چیزا رو ندارم یعنی الان ناشکرم این وضعیت لعنتی کی تموم می شه.... ببخشید دکمه منفی گرایی ام یهو فعال شد خلاصه که هیچ نتیجه ای پشت نوشتم نبود فقط حرف دلم و نوششتم

خانوادهزندگیسال
دختری با افکار زیاد جایی را می خواهد برای حرف زدن دختری که دنیایش در حال دگرگونی است
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید