لیلی جان
لیلی جان
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

دلیل بی دلیل

دیدین آدم بعضیا رو یه جور بیخودی دوست داره یعنی مثلا به یکی نشون میدی طرف رو چنان رو میکنه بهت میگه اینننننننننننننننننننننه؟؟؟؟؟

که با خودت میگی یا حضرت اسطوخودوس یعنی سلیقه ام اینقدر افتضاحه ،بعد دوباره به اون که دوستش داری فکر میکنی؛بعدش میشینی به عکسش نگاه میکنی و میرسه به اونجایی که شروع میکنی با خودت حرف زدن که:

آخه چشماشو نگاه کن چقدر مهربونه?

دستاشو ببین چطور دستای منو محکم گرفته تو دستاش☹️

تخت سینشو ببین چقدر امنه !اونجا جای سر منه ?

نگاهت که به لبهاش می افته داد میزنی که ای خدا پس چرا طعم این لبا رو این لیوان لامصب صدبار چشید و من یکبارم نچشیدم(البته حواستون باشه در جاهای شلوغ دیده شده اونی که دوستت داره یواشکی میاد از لیوانی که تو لب گرفتی لب میگیره )و اینجاست که دقیقا نعره میزنی خداااااااااااااااا??????

به قول شاعر

اگر در دیده مجنون نشینی جز خوبی لیلی نبینی

واقعاهم همینطوره دوست داشتن بی دلیل ترین دلیل دنیاست،مگه میشه واسه کار دل دلیل بیاری دوستش داری و تمام.

خوشگل زشت،موی بلند موی کوتاه حتی کچل???

من خودم یه دختره زشت رو میشناسم که یه پسره اینقدر دوستش داره که چندصدباری رفته که از دست این دختره سربه جنگل و دریا بزاره اما بازم دلش واسه این لوس زشت تنگ شده و برگشته .

اما من نظرم اینه که همیشه یه دلیل هست برای اینکه تو بی دلیل یکی رو دوست داشته باشی

مثلا لبخندش

مثلا نگاهش

مثلا چشاش

یا حتی تن صداش که میتونه قوی ترین مُسکن دنیا باشه.

داشتم چندروز پیش یه مقاله میخوندم درباره زندگی های موازی و روح های آشنا و یه فَکت جالب نوشته بود

شما هرکسی رو که توی دنیای الان خیلی دوستش دارین و به هردلیلی باهاش نیستین و شما روح مکمل هم باشین شبها این فرصت به شما داده میشه که در عالم روح کنار هم باشین (از امشب حواستون به لباس و سروضعتون موقع خواب باشه) و بتونید زندگی با اون فرد رو تجربه کنید تا زمانی که فرشته های نگهبان شما بتونن مسیر رسیدن شمابه هم رو فراهم کنن.

خلاصه که من با این فکرا شب گرفتم خوابیدم و داشتم موهامو گوجه ای میبستم که عشقم بیاد تو خواب دنبالم که یکهو صدای داد و بیداد شنیدم و چون اصلا فضول نیستم فقط کمی به دیوار نزدیک شدم ببینم چه خبره .

خب راستش دیوارای اتاقای خونه ما کمی در ساختش بَنّای محترم یا سازنده خسیس کم کاری کردن و به همین دلیل خیلی اتفاقی شما میتونید از زندگی همسایه بغلی باخبر بشین و حتی گاهی میتونید تاریخ تولد بچه های تو راهی رو هم حدس بزنید !!!

خلاصه شنیدم که سارا خانوم داد میزد که شایان بگو این زیبا کیه ؟این زیبای لعنتی کیه ؟هان بگو تا همینجا خٔفَت نکردم???????

اون بدبختم که قشنگ معلوم بود زبونش بند اومده فقط میگفت زیبا...؟زیبا کیه؟؟

سارا داد میزد به خدا شده میرم کل زیباهارو پیدا میکنم ببینم این زیبا کیه که تو خواب صداش میکنی ....پدرت رو درمیارم شایان

الانم گم شو رو کاناپه بخواب ؛نخیرنرو، کاناپه های جهیزیه ام خراب میشه برو رو زمین بخواب تا فردا صبح تکلیفم رو روشن کنم)

دوباره سکوت برقرار شد ???

فکر کنم آقا شایان مطالعاتش اندازه من درباره عالم روح نبود و بدجوری شوکه شد ،همینم شد که اومدم به شما توضیح بدم و یک کم روشنتون کنم که اگه یه بدبختی توی خواب اسم یکی رو داره صدا میکنه بیدارش نکنید بزارین بره سرقرار و خیلی سخت نگیرین از نظر من دیدار توی خواب کم خطر تر از دیدار زیردرختای پل طبیعته ???

از من به شما گفتن بود .

(خب امیدوارم دوستان با خوندن این متن خیالشون راحت شده باشه که من گاهی هم خونه سر میزنم و دائم توی مترو نیستم ???????).

راستی امروز صبح که بیدار شدم آقا شایان از خونه رفته بود و برای سارا نوشته بود زیبا همونیه که تمام عمرم دوستش داشتم و الانم زندگی با تو محاله خونه رو به نامت زدم برو کارای سندشو بکن ماشین رو بردم و بقیه خونه هم جهیزه توئه منو ببخش (واقعیه این قسمت)

و تا این لحظه که دارم براتون مینویسم سارا اصلا ناراحت نیست و به مامان من میگفت من میدونستم میره و دیشب انگاری مچشو وسط رابطه گرفتم خیلی شوکه شده بود و مطمئن شدم ،مهم نیست اون که زیاده مَرد.

سارا یه دختر شیرازی از توابع سپیدانه سبزه و بانمکه ولی خیلی بداخلاقه و مهم ترین چیز خیلی گیر میداد به شایان و دقیقا مثل چسب دوقلو بود .

کار فرشته های نگهبانتون رو به هیچ عنوان دست کم نگیرین،اینا میدونن باید شمارو به کدوم سمت هدایت کنن و میکنن.

دوست داشتنفرشته نگهبانروحهمسایهقرار ملاقات
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید