لیلی جان
لیلی جان
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

شاید آن دیگری هم تو باشی

جزء از کل
جزء از کل

صبح شده بود ،ساعت رو نگاه کردم یه کم داشت دیر میشد معمولا خیلی دقیق و با برنامه پیش میرم اما بیخوابی های ماه های اخیر یه کم از روتین برنامه ریزی دورم کرده بود.

سریع یک قهوه و دو تا نون تست و شکلات خوردم و آماده شدم برم دانشگاه ،جلوی آیینه به خودم نگاه کردم چندتا تار سفید لای موهام برق میزد یه جوری موهامو بستم که بیشتر توی چشم بیاد همیشه از این تارهای سفید خوشم می اومد به نظرم بهترین دلیل برای رشدت میتونه این تارهای سفید باشه یادآور این همه راهی که اومدی و به این نقطه رسیدی.

رسیدم دانشگاه کلاسم شروع شده بود ،دانشجوها سرکلاس بودن تعجب کردم ،دروباز نکردم رفتم داخل آموزش.

سلام

-سلام از ماست

کلاسم تشکیل شده؟

-خب امروز کلاس داشتید

+بدون استاد شروع کردن؟کسی داخله؟

-بله شما

+یعنی چی؟

-خب صبح اومدین گفتین امروز کلاس رو زودتر شروع میکنید مثل همیشه البته ?

گیج شدم

+اما من که اینجام

-یعنی اگر اینجا باشین اون جا نمیتونید باشین؟!!

از دریچه کوچک کلاس داخل رو نگاه کردم ،چقدر جدی و مصمم بود و البته پر از انرژی و مهربانی،به دانشجوها نگاه کردم با دقت به حرفهاش گوش میکردن انگار که حرف تازه ای میزنه نه همه حرفهای تکراری کتابها و جزوه ها.

خیالم راحت شد ،گفتم خب پس بهتره حالا که کلاس ندارم به مادربزرگم سربزنم.

سرراه شیرینی مورد علاقه مادربزرگم و یه مقدار سبزی خوردن گرفتم و رفتم خونه.

رسیدم و خواستم وارد بشم ک یه جفت کتونی سفید دیدم ،با خودم گفتم یعنی کی اومده پیش مادربزرگ؟

ازلای در نگاه کردم ،دراز کشیده بود و سرش رو روی پای مادربزرگ گذاشته بود ،حسودیم شد ،اونجا همیشه جای من بود ،دختر ناشناس موهای طلاییشو به دستای چروکیده مادربزرگم سپرده بود و مادربزرگ با مهربونی نوازشش میکرد.

یک لحظه نگام به اپن اشپزخونه افتاد،همون شیرینی مورد علاقه و یک بسته سبزی!!!عجیب بود این دختر آمار همه چیز رو داشت.

آروم دررو بستم و بیرون اومدم.

سرخیابون منتظر تاکسی بودم،یک خانم جوون با دوبچه و کلی خرید کنارم ایستاد،سعی کردم زودتر ماشین بگیرم و زن و دوبچه رو راهی کنم ،صورت زن طرف دیگه بود .

یک تاکسی از دور نزدیک میشد،دست بلند کردم و کمی به زن نزدیک شدم ،زن رو صدا کردم

تاکسی ایستاد،زن برگشت،به من خیره شد و من با دو بچه در بغل از خودم دور شدم.



جهان موازیجهانجهان های موازی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید