همه فکر می کنندآنها که جنگیدند چگونه جنگیدند .
بیایید با هم با مرور سوابق ببینیم در این حماسه چه افرادی حضور داشتند.
برای اینکه شما را خسته نکنم مثل بقیه مقالات شروع نمی کنم از زمان هخامنشی تا کنون تاریخ خرمشهر را ورق بزنیم.
خلاصه کلام عراق در 31 شهریور 59 به کشور ایران حمله کرد.
در منطقه خرمشهر لشکر 5 مکانیزه و لشکر 3 زرهی حمله کردند.
خوب در این منطقه چه کسانی از نیروهای مسلح ما بودند. این منطقه از شلمچه تا کوشک است.
از نیروی زمینی ارتش:
گردان 232 تانک از تیپ 1 لشکر 92 با 32 دستگاه تانک.
گردان 165 مکانیزه از تیپ 1 لشکر 92 به استعداد 50%
گردان 151 دژ در حدود یک گردانپیاده به استعداد50%(حدود 600 نفر)
یک آتشبار توپخانه 175 میلی متری و یک آتشبار 130 میلی متریدر جزیره آبادان.
از نیروی دریایی:
بقیه نیروی دریایی هم هستند اونا خلیج فارس را از دهانه اروند تا انتهای دریای عمان حفظ کردند در همون روز های اول با هماهنگی نیروی هوایی 4 فروند ناوچه عراقی را نرمنطقه بوشهر منهدم کردند
از ژاندارمری
گردان ژاندارمری ساحلی خسرو آباد آبادان
رزمندگان سپاه پاسداران
و نیروهای مردمی که قابل ملاحظه نبودند و در هر پاسگاه مرزی 10 نفر برای تقویت اعزام شده بودند.
نیروی هوایی:
خیلی دلم می سوزد برای نیروی هوایی اینها هم مثل گردان دژ شانس ندارند. چرا؟
برای اینکه مثلا در ساعت 18 روز 31 شهریور یک میگ 21 عراقی در خرمشهر توسط هواپیماهای خودی منهدم شده. و همه فکر می کنند کسی به فکر نبود.
البته این تنها کارشون نبوده برای مثال گفتم که چون هواپیما های خودی را ما داخل خیابانهای شهر خرمشهر ندیدیم که ایستاده باشد بگوییم مدافع خرمشهر نبوده.
اولین حمله ایران بر علیه عراق دو سه ساعت بعد از حملات هوایی عراق انجام شد این سوای هواپیماهایی است که از عراق در آسمان ایران زده شدند.
هوانیروز:
هوانیروز ما به هواپیمایی نیروی زمینی می گوییم اول این کلمات را بهم چسبانیده و مخفف شده است.
این بنده های خدا برای جبهه آبادن و خرمشهربا 47 فروند انواع بالگرد(همون هلی کوپتر) پشتیبانی کردند که 21 دونه از اونها کبرا بوده.
بالگرد کبرا برای حمله و شکار تانکهای عراقی غوغا کردند.
توی این فیلم ها هی می گویند عراقیها مثل اتوبان از شلمچه تا خرمشهر آمدند و کسی نبود جلوشون را بگیرد.
شهربانی جمهوری اسلامی ایران
اینها هم چون نیروی انتظامی ادغام شدند هیچ کسی نمی گوید این بچه های شهربانی در خرمشهر و آبادان چه کردند.
در روز دوم جنگ از 16 تانک ایرانی با جنگ شدید برعلیه دو لشکر عراقی 12 تا منهدم شد و خدمه های آنها شهید شدند.
توی ساعات اولیه عراقیها عقب نشینی هم داشتند ولی خوب تعداد زیاد و دشت باز و تانک.:
سه گردان ارتش به شدت در حال نبرد نا برابر با مهاجمین عراقی است
مثلا در روز سوم جنگ 50 دستگاه تانک منهدم و 10 دستگاه در گل و لای گیر می کنند
731 نفر از دانشجویان دانشگاه افسری به اهواز می رسند نیروها کم هستند از همه امکانات دارد استفاده می شود.
در این ایام باید بدانیم شهر های آبادن خرمشهر زیر آتش هستند و مردم عادی دارند شهید می شوند.
مردم در حال خروج از شهرها ی مرزی هستند.
باید بدونید که تمام مرزهای ایران درگیری شدید در جریان است .یعنی فقط خرمشهر را نبینید.
سمت اهواز سمت بستان و سوسنگرد سمت فکه و شوش سمت دشت عباس و دزفول لشکرهای زرهی و مکانیزه عراق درحا لجنگ با لشکر 92 زرهی هستند.
در روز چهارم جنگ عراقیها توانستند تا 5 کیلومتری شمال خرمشهر بیایند (عراق از دو محور به خرمشهر حمله کرده بود)
روز پنجم جنگ گردان 165 به منطقه گمرک خرمشهر عقب نشینی کرد و 151 دژ اکثر نیرویهای آن شهید یا مجروح شده اند.
با اینحال نیروهای این گردانها دوباره حمله می کنند و دشمن را در این منطقه به عقب می رانند مردم به کمک ارتش می آیند.
در ششمین روز نبرد خرمشهر فشار عراقیها زیاد شد به نحوی که تصور می شد خرمشهر سقوط می کند.
گردان تانک و گردان 151 دژ وژاندارمی در سمت شمال خرمشهر در حدود پلیس راه دفاع از شمال شهر خرمشهر را به عهده گرفتند.
گردان 165 و تکاوران دریای دانشجویان دانشکده افسری و رزمندگان سپاه و نیروهای مردمی از منطقه غرب و جنوب شهر دفاع می کردند
دشمن در روز ششم جنگ با تمام قوا حمله کرد ولی نا موفق بود.
بازم تذکر می دهم که نبرد در دریا و هوا و زمین ادامه دارد در سراسر مرز.
هوانیروز با تمام قوا از نیروهای خودی پشتیبانی می کند.
روز هفتم جنگ عراقیها کاری نتوانستند انجام بدهند ولی شهر آبادان و خرمشهر شبانه روز زیر بمباران و آتش دشمن است.
روز نهم فشار شدید تر و دشمن تا یک کیلومتری پادگان دژ می رسد تقاضای نیروی کمکی شده. تمام مناطق در گیر هستند نیروهای نظامی نزدیک به مرز و در استان خوزستان وجود ندارد.
نیروهای سبک با هواپیما وارد می شوند از سرجان تکاوران دریایی از شیراز هوابرد اما تانک می خواهیم که حمل و نقل آنها زمان می برد.
از هوانیروز می خواهند به 130 تانک نزدیک شده به 3 کیلومتری خرمشهر حمله نماید.
عراق تا 300 متری پادگان دژ در ساعت 50/17 می رسد. یادمان باشد دشمن نزدیک اهواز هم رسیده است.
بعد از ده روز نبرد خونین و عبور اروی جنازه شهدای ارتش در روز دهم اولین واحدهای عراق وارد شهرو تا سازمان پیشاهنگی پیشروی می کنند.
جنگ شهری با تمام قوا انجام می گیرد بازهم مدافعان شهر توانستند عراقیها را 5 کیلومتر عقب برانند.
درگیری عمده این روز در ترمینال نظامی خرمشهر صورت گرفت
در یازدهمین روز نبرد تنها گردان تکاوران دریایی بود که هنوز سازمان رزمی خود را حفظ کرده بود واحدهای لشکر 92 تلفات زیادی داده بودند.
در یازدمین روز نبردنبرد تا پشت راه آهن می رسد دو نفر افسر پلیس و 15 نفرد گارد گمرک و تعدادی مردم عادی شهید می شوند.
مجبور شدیم 300 هزار تن کالاهی گمرک خرمشهر را آتش بزنیم که دست عراقیها نیفتد.
فاصله شلمچه تا خرمشهر 18 کیلومتر است. در این فاصله وجب به وجب خون داده ایم تا سرعت تانک های عراقی را کم کنیم.
یعنی عراقیها با دولشکر کامل بر علیه یک تیپ نصفه نیمه جنگیده اند و روزی به طور متوسط1600 متر پیشروی داشته اند .
عراقیها لشکرهای تانک و مکانیزه داشتند . طبق اصول ساعتی بایستی سه کیلومتر پیشروی می کردند.
یعنی در حال نبرد مطابق استاندارهای جهانی بایستی 6 ساعته به خرمشهر می رسیدند. .
تازه اگه در مقابل آنها یک لشکر کامل بود نه یه تیپ 50 درصدی.
در مدارک گردان دژ و ماموریت این گردان با سازمان کامل پیش بینی 48 ساعت تاخیر شده بود.
هر طوری حساب می کنم خیلی زحمت کشیده اند شاید کسی نمانده که از گزدان دژ خاطره تعریف کند.
تازه جنگ شهری تا روز 34 ادامه پیدا می کند تا قسمت غربی خرمشهر سقوط می کند.
من خیلی از مطالب را به علت اینکه حوصله شما سر نرود ننوشته ام اما اگر خواستید بی طرفانه حوادث این روزها را بخوانید.
پیشنهاد میکنم جلد دو تقویم تاریخ دفاع مقدس به نام غرش توپها مربوط به حوادث مهرماه 1359 را مطالعه بفرمایید.