من قاسم سلیمانی به خداوندحاضرو ناظردرجمع ماوبه روح پاکش قسم میخورم اگر پدر ومادرم وبچه هایم را جلویم می کشتندتحملش برایم راحت تربوداز شنیدن خبرشهادت حسین، چون حسین شهیدی بوداز اسلام ،حسین دنیایی بودباعظمت وحسین حسین بود. حسین تنهایک فرمانده گردان نبودحسین را درست نشناختیم زمانی اورا شناختیم که مانندماهی از دست ما رهاشدحسین حسین بود.حسین برای بسیجیهامانندحسین فرماندهی میکردجاداردبگویم که بسیجیان کهنوج یتیم شدند،چون حسین پدری بس عزیزوبزرگواربودحسین از چندجهت الگوی فرماندهان مابود،یکی از نظراخلاص و دیگری ابتکارش درنبرد.حسین فرمانده فرمانده هاست اوفرمانده یک گردان بود به نام گردان۴۱۵کربلا،ولی امیدلشکر مابودمن به عنوان فردی که در خدمت اوبودم میگویم هرجاکه گردان۴۱۵ درعملیات بود،لشکراز بابت آنجامطمعن و خاطرجمع بود،درنبردشب عملیات نهرجاسم،برای من اینقدر وجودحسین و زنده ماندن حسین واجب بودکه حاضر بودم عملیات را فدای حسین بکنم ولی حسین را فدای عملیات نکنم ، چندین بار از نوک درگیری کشیدمش بیرون ،چندین بار در نهرجاسم نبردسخت شدوهربار دربی سیم تقاضای حسین برای جلورفتن و بازکردن گیرعملیات بیشترمی شد،سه چهاربارتقاضاکردکه برودو راه را بازکندومن مانع شدم اما جاذبه دیگری اورا می کشاندکه من نمی توانستم جلویش را بگیرم واین همان است که قرآن میفرماید:
"مزدجهادشهادت است"
منبع:کتاب انارو آیینه خاطرات سردارشهیدحسین تاجیک بازآفرینی سمیرااصلان پور
