متاورس Metaverse واژهای ترکیبی متشکل از meta به معنی «فراتر» و universe به معنی «جهان» است و میتوان آن را «فراتر از جهان» ترجمه کرد. در آیندهای دور یا شاید نزدیکتر از آنچه تصور میکنیم، دنیای فیزیکی ما به حجم بینهایت عظیمی از داده تبدیل میشود که میتوان آنها را با کامپیوتر پردازش کرد، رویشان کلیک کرد یا در میان آنها قدم برداشت و مثل سرچ گوگل، جستوجو کرد. در این دنیا رابطها و روشهای جدیدی برای حرکت و ایجاد محتوا وجود خواهد داشت و ما واژهها و حتی معماری جدیدی برای میزبانی از نسخه دیجیتال خود و دنیای دیجیتال اطرافمان ایجاد خواهیم کرد. اینترنت مجموعه وسیعی از پروتکلها، فناوریها، کابلها و زبانها، بهعلاوه دستگاههایی برای دسترسی به آن و محتوا و تجربیات ارتباطی است. متاورس هم به همین شکل خواهد بود. در زمینه تبلیغات و بازاریابی، یک فضای سه بعدی مجازی پایدار ایجاد میشود که کاربران میتوانند در آن وقت بگذرانند و با محتوای مرتبط به برند و تاکتیکهای توانمندسازی فروش، مورد هدف قرار گیرند.
نزدیکترین قیاس امروز میتواند شبکههای اجتماعی باشد، جایی که کاربران در آن حضور دارند، با دوستان، خانواده و افراد مشابه خود ارتباط دارند و در جریان این فعل و انفعالات، با برندها، تبلیغات، مطالب اسپانسری و فراخوانها مواجه میشوند.
در بلند مدت، شبکههای اجتماعی به گونهای تکامل یافتند که مستقیما در آنها خرید و فروش میشود، بطوریکه میتوانید هزینه را بصورت آنلاین پرداخت کرده و در آدرس خود دریافت کنید. متاورس هم میتواند بطور مشابه، مغازههای سه بعدی داشته باشد که نه تنها در آنها تبلیغات را ببینید بلکه میتوانید خرید و فروش هم انجام دهید.
متاورس
متاورس پیوند جهان فیزیکی با زندگی دیجیتال، دنیای آواتارها و نسل بعدی اینترنت است. به عبارت دیگر، متاورس شبکهای بسیار گسترده از محیطهای مجازی همیشه فعال است که در آن افراد میتوانند در قالب آواتار یا به کمک عینکهای واقعیت افزوده با یکدیگر و اشیا دیجیتال اطراف خود تعامل داشته باشند؛ یعنی ترکیبی از واقعیت مجازی همهجانبه، بازی نقشآفرینی آنلاین چندنفره و وبگردی. به لطف متاورس دیگر لازم نیست برای کار در محیط فیزیکی در دنیای واقعی حضور داشته باشیم؛ بلکه محل کار ما در همان متاورس خواهد بود. عینکهای واقعیت مجازی و محیط متاورس هم پای هم ساخته میشوند و در آینده نزدیک این عینکها کاربردهای زیادی در محل کار خواهند داشت. برای مثال، از این عینکها میتوان برای احراز هویت، به خاطر سپردن نام همکاران، بخشها و پروژههای که قبلاً با هم کار کردهاید و در کل بهعنوان پنجرهای از راه دور به درون دفاتر اداری، تأسیسات تولیدی و کارخانههای بستهبندی سراسر جهان استفاده کرد.عینکهای واقعیت مجازی میتوانند جایگزین گوشیهای هوشمند و لپتاپها شوند. تصاویر دیجیتالی، بازخورد لمسی، حسگرهای بیومتریک و پخش و ضبط صوتی همه از قابلیتهای زندگی در متاورس است و بینایی ماشین نیز جزء مهمی از این دنیا خواهد بود.عینک ARهمچنین میتواند با نشان دادن روند کار با دقیقترین جزئیات ممکن، به افراد در اولین روز کاریشان کمک کند. در دنیایی که «از راه دور» بهسرعت در حال تبدیلشدن به عادت است، عینکهای AR میتوانند خانه ما را به محل کار، محل کار ما را به زمین بازی و زندگی ما را به جلوههای خلاقانه و رنگارنگی از آنچه هستیم، تبدیل کنند.دسترسی به دنیای مجازی ازطریق این عینکها همچنین به شرکتها این امکان را میدهد تا محصولات یا حتی نام تجاری خود را به شیوههای نوآورانه از نو تصور کنند؛ فرایندهای تجاری را تسریع کنند و پیش از تولید و توزیع محصول، نسخه مجازی آنها را آزمایش کنند. محققان و متخصصان پزشکی هم میتوانند با استفاده از نمونههای مجازی دقیق به کمک هوش مصنوعی، روشهای درمانی جدیدی را بدون به خطر انداختن سلامتی بیمار یا حتی حیوانات، امتحان کنند.
صنعت تبلیغات متاورس
البته که این مسأله نیازمند زمان برای دستیابی به پاسخ است ولی با این حال، بسیاری معتقدند که با توجه به ویژگیهای مختلف متاورس، یک امکان و انتخاب بسیار خوب در حوزه تبلیغات خواهد بود. کاربردهای متاورس برای تبلیغات، مهمترین اولویت برای شرکتهایی است که به دنبال راههای جدیدی برای استفاده از متاورس به نفع خود میگردند.متاورس میتواند یک فضای مجازی سه بعدی دائمیبرای تبلیغات، رسانه و بازاریابی به شمار آید. جایی که در آن، کاربران، وقت خود را در آن سپری میکنند و به وسیله محتواهای بازاریابانه، تبلیغاتی و رسانهای مورد هدف قرار گیرند.درباره تبلیغات در متاورس میتوان دو دیدگاه متفاوت داشت: بر اساس دیدگاه نخست، متاورس را باید یک کانال کاملی برای آمیزه بازاریابی دید. در حقیقت بر این اساس، متاورس فرصتهای منحصر به فرد تبلیغاتی خود را دارد که تبلیغ گران میتوانند از آن بهره جویند.بر مبنای دیدگاه دوم، متاورس را میتوان یک رسانه جدید برای روایت گری دید. دیدن تبلیغهای مجازی غوطه ور کننده سه بعدی البته تازگی ندارد اما در متاورس اولاً نسخههای کامل تری از ان ارائه خواهد شد و دوم آنکه میزان آنها با آنچه اکنون وجود دارد، قابل قیاس نخواهد بود.
چرا تبلیغات در متاورس، پیشنهاد مطلوبی است؟
۱. متاورس همیشه فعال است : یک محیط همیشگی است و با ترک کردن محیط توسط شما قطع نمیشود.
۲. در زمان واقعی عمل میکند: همزمان با زمان در دنیای واقعی است. کانالی مستقیم برای برقراری ارتباط با مخاطبان هدف ارائه میدهد.
۳. بدون محدودیت: تضمینگر آزادی کامل است و افراد محدود فضای خاصی نیستند و میتوانند بسیاری از فضاهای مجازی دیگر را در متاورس کاوش کنند. بنابراین، برندها زمین بازی وسیع تری برای تبلیغات در متاورس دارند.
۴. اقتصاد تولید کننده محتوا (کاربران میتوانند در ازای مشارکت خود در متاورس فرصتهایی برای پاداش پیدا کنند)
۵. محتواهای کاربرساخته (کاربران میتوانند محتوا بسازنند و همچنین تجربیاتی نیز برای دیگران خلق کنند، استفاده از این جنبه برای گسترش دامه تبلیغات)
بسیاری از برندها املاک و شخصیتهای مجازی و آواتارهای خاص خود را بسازند یا خدمات خود را در محیطهای مجازی بازیهای آنلاین ایجاد کنند. برندها سعی میکنند تا به طور بومیبا محیطهای بازی ترکیب شوند. از دیگر ویژگیهای متاورس میتوان به هویت ( تعریف خود با هر کس، هر چیز یا هر نمادی) ، چند دستگاهی (امکان دسترسی به متاورس از هر نقطه یک ویژگی کلیدی)، همه جانبه ( بهره گیری از حواس پنجگانه یعنی بینایی، شنوایی، لمس، بو و مزه )، کارکرد اقتصادی (دارای اقتصادی مستقل و پویا که در آن کاربران میتوانند با ارزهای دیجیتال کسب درآمد کنند)، جامعه-محور بودن (کاربران در متاورس تنها نیستند، بلکه در زمان واقعی توسط دیگران احاطه شدهاند، تجربیات خود را به اشتراک گذاشته و یا با یکدیگر تعامل دارند)
چالش های پیش رو برای تبلیغات در متاورس؟
به دلیل معماری غیرمتمرکز، جدید بودن مکانیزمهای رابطها، مبتنی بودن بر رمزارزها، تبلیغات در متاورس با چالشهایی نیز همراه خواهد بود به طوری که دست کم در سالهای آغازین، تبلیغ کنندگان در متاورس با چالشهای زیر رویارو خواهند بود:
مرزهای محو شده برندسازی: به دلیل نامتمرکز بودن متاورس، ممکن است شرکتها قادر به تحت کنترل داشتن تبلیغات نباشند. به این ترتیب، ممکن است یک کالای مثلاً ورزشی متعلق به دو شرکت رقیب، توسط یک اینفلوئنسر به طور همزمان تبلیغ شود.
تکرار محصولات در دنیای واقعی: ممکن است مشتریان احتمالی، در واقعیت مجازی، با شخصی سازی بیش از حد (یا بیش شخصی سازی) مواجه شوند. (یک مثال درباره تفاوت شخصی سازی و بیش شخصی سازی: شخصی سازی، به دنبال ارائه محتواهای بازاریابانه ی مرتبط تری به مشتری یا مشتری احتمالی در کانال ارتباطی ترجیحی آنها است در صورتی که در بیش شخصی سازی، حفظ یک مکالمه فرد به فرد با مشتری یا مشتری احتمالی در تمام کانالهای ارتباطی مد نظر است. اما هنگامیکه برندها نتوانند یک تجربه را در دنیای فیزیکی ارائه کنند، تعامل با محصول عملاً به شکست منجر میشود.
اشباع شدگی محتوا: در دنیای دیجتالی فعلی، شیوههای کنونی تبلیغات کاملا فراگیر شده اند. اگر همینها دوباره در فضای متاورس حاضر شوند، احساس اشباع شدگی از آنها ایجاد خواهد شد.
حریم خصوصی اطلاعاتی و مسائل اخلاقی: در متاورس، برندها میتوانند نسخه ای از هویت شما را در قالب آواتار سه بعدی ببینند. اما آیا تبلیغ کنندگان، تبلیغها را بر اساس ظاهر دیجیتالی افراد، ارسال نخواهند کرد؟ هنوز کسی به این پرسشها پاسخی نداده است.
و در پایان... متاورس چه زمانی خطرناک میشود؟
نکته مهم این است که بدون درام و اتفاقات ناگوار، داستان جذابی شکل نمیگیرد و به همین خاطر داستانهای محبوب در دنیایی آرمانی و بیعیبونقص اتفاق نمیافتند. هرچند، از دهه ۱۹۷۰ تاکنون داستانهایی در دفاع از متاورس شکل گرفتهاند که بهجای پرداختن به موضوعاتی همچون سودجویی و کنترل ذهن، بر همکاری و خلاقیت تمرکز کردهاند.
داستان متاورس زمانی ترسناک میشود که از آن بهعنوان «اینترنت سازمانی» یاد کنیم. وقتی اینترنت متولد شد، آزمایشگاههای دولتی و دانشگاهها تنها مؤسساتی بودند که برای ساخت این شبکه به افراد متخصص، منابع و جاهطلبی لازم دسترسی داشتند و افراد کمی بیرون از این دایره میتوانستند پتانسیل تجاری آن را متصور شوند. اما داستان متاورس کاملاً متفاوت است، چراکه توسعهاش به دست کسبوکارهای خصوصی صورت میگیرد.در سال ۲۰۱۶، مدتها پیش از اینکه غولهای فناوری بخواهند بهطورجدی به متاورس فکر کنند، سویینی، مدیرعامل اپیک گیمز به VentureBeatگفت: «اگر یک شرکت متمرکز کنترل متاورس را به دست بگیرد، از هر دولتی قدرتمندتر خواهد شد و روی زمین خدایی خواهد کرد.»شاید فکر کنید این ادعا اغراقآمیز است؛ اما بهگفته Citi و KPMG، متاورس این پتانسیل را دارد تا سال ۲۰۳۰، هر سال ۱۳ تریلیون دلار سوددهی داشته باشد. شرکت خدمات مالی مورگان استنلی نیز این میزان را در آمریکا و چین حدود ۸ تریلیون دلار، و شرکت Goldman Sachs global projectionنیز چیزی بین ۲٫۵ تا ۱۲٫۵ تریلیون دلار تخمین زده است. این درحالی است که پیشبینی McKinseyاز میزان درآمدزایی متاورس در سراسر جهان ۵ تریلیون دلار است.
جنسن هوانگ، بنیانگذار و مدیرعامل انویدیا که یکی از ده شرکت عمومی بزرگ در دنیا است، معتقد است تولید ناخالص داخلی متاورس در نهایت از «دنیای فیزیکی» فراتر خواهد رفت. با درنظرگرفتن این نکات، ترس از متاورس منصفانه است. ایده متاورس این است که بخش فزایندهای از زندگی، کار، تفریح، زمان، ثروت، سعادت و روابط ما بهجای اینکه صرفاً به کمک دستگاههای دیجیتال انجام شود، در جهانهای مجازی سپری خواهد شد.متاورس قرار است بهعنوان یک جهان موازی، اقتصاد دیجیتال و فیزیکی ما را به هم پیوند دهد. درنتیجه، شرکتهایی که این جهانهای موازی و اتمهای مجازی آنها را کنترل میکنند، از آنهایی که اقتصاد دیجیتال امروز را میگردانند، قدرتمندتر خواهند شد.متاورس ممکن است مشکلات عصر دیجیتال امروز را حادتر کند؛ از جمله امنیت داده، اطلاعات گمراهکننده، قدرت پلتفرمها و سلامت روانی کاربران. به همین خاطر فلسفه، فرهنگ و اولویتهای شرکتهایی که قرار است در عصر متاورس قدرت را به دست بگیرند، تعیین خواهد کرد که آینده اینترنت قرار است از وضعیت کنونی بهتر شود یا بدتر.از سوی دیگر، زندگی در دنیای واقعی هیچگاه به پای دنیای مجازی نخواهد رسید. اینکه میتوانیم بیرون برویم و از طبیعت لذت ببریم و هیچ شرکت چند میلیارد دلاری نتواند جلوی این کار را بگیرد، اهمیت زیادی دارد. تصور اینکه در متاورس، توانایی زندگیکردن ما به دست غولهای تکنولوژی تعریف و محدود شود، واقعاً ترسناک است.