ونزدی بهآرامی از کنار استخوانها و لاشهها قدم بر میداشت و با دقت و کمی بهت به اطرافش نگاه میکرد: استارت آپ ها، تکنولوژیها و محصولات نوآورانهای که در چنگال مرگ زرت و زورتشان بیرون زده بود و ناکار شده بودند.
ونزدی داشت کمکم از دیدن منظره سر ذوق میآمد.
+ اینجا دیگر کجاست آقای راجرز؟
اوِرِت راجرز که از عملی شدن نقشهاش راضی بود با چند قدم فاصله پشت سر ونزدی میآمد.
- به اینجا میگن دره خوفناک شزم خانم آدامز. دره مرگ نوآوریها!
ونزدی دیگر کاملاً سر شوق آمده بود و کنجکاوی داشت دیوانهاش میکرد. اما خودش را آرام نشان میداد.
راجرز ادامه داد: آنجا را ببینید، آن بالا.
او داشت با نوک انگشتش به سمت نوار باریک آسمان که از بین دو لبه صخرههای کناری پیدا بود اشاره میکرد.
اول صخره کوتاهتر را نشان داد و گفت: آنجا مبتکران (Innovators) و پذیرندگان اولیه (Early Adopters) زندگی میکنند. این دسته از مشتریها تنشان میخارد برای محصولات جدید و نوآورانه. آنها اولین نفر نسخههای بتا را میگیرند و تست میکنند.
بعد نیم چرخی زد و به لبه بلندتر پرتگاه اشاره کرد:
اما استارت آپ ها برای حضور موفق در بازار باید به آنجا برسند. ولی دسته اکثریت اولیه (Early Majority) به کله خرابی دو دسته اول نیستند و هر چیزی را بهراحتی نمیپذیرند.
آنها باید مطمئن شوند که محصول جدید نیازهایشان را برطرف میکند و برای فهمیدن این موضوع چشم و گوششان به دهان پذیرندگان اولیه است.
ونزدی گفت:
+ پس نوآوریها و محصولات جدید، برای حضور موفق در بازار باید بتوانند پذیرندگان اولیه را راضی کنند.
- دقیقا. آنهایی که نتوانند از آن بالا سقوط میکنند و نابود میشوند.
+ شما اینجا رو کشف کردین؟
- بله ونزدی. شما اولین نفری هستین که قدم به اینجا می ذاره.
+ فوق العادست آقای راجرز، اما جواب من منفیه.
راجرز از این جواب ناگهانی جا خورد.
+ من می دونم چرا من رو به اینجا آوردید. اما باید بگم هیچ جوره نمی شه که من و شما با هم رابطهای داشته باشیم.
- اما ونزدی...
ونزدی با یک حرکت سریع از منحنی پذیرش مشتری (همان انتشار نوآوری) خارج شد و اورت راجرز را در دره مرگ رها کرد.
توضیح: اورت راجرز نظریه پرداز مدل انتشار نوآوری (و نویسنده کتابی به همین نام) است.