* کمبود مزمن ظرفیت در اوج بار: در موج گرمای تابستان ۲۰۲۵، اوج مصرف «بالای ۷۶ گیگاوات» گزارش شد و در بسیاری استانها خاموشیهای نوبتی و حتی تعطیلی ادارات برای کاهش بار اعمال شد. برآورد برخی منابع خبری از شکاف ۱۵–۱۸ گیگاوات بین نیاز و تولید حکایت دارد.
* اتکای بسیار بالا به گاز طبیعی: حدود ۸۰٪ تولید برق از گاز و سهم منابع کمکربن (آب، هستهای، تجدیدپذیر) در مجموع زیر ۱۰٪ است؛ هیدرو \~۶٪ و هستهای \~۲٪. در زمستان، کمبود گاز خانگی به قطع خوراک نیروگاهها و خاموشی میانجامد.
* افزایش پروژههای حرارتی کوتاهمدت: طبق Thermal Power Plants Holding، حدود ۳.۵ گیگاوات ظرفیت حرارتی جدید تا میانه ۲۰۲۵ وارد مدار میشود (خارج از تجدیدپذیرها). همچنین مپنا طرح افزودن تا ۶ گیگاوات ظرفیت تا پیک ۲۰۲۵ را مطرح کرده است.
* بحران آب و گرمایش اقلیم: موجهای گرمای بالای ۵۰°C و افت مخازن سدها هم آب و هم برق را تحت فشار گذاشته و خاموشی/کاهش تولید هیدرو را تشدید کرده است.
* یارانه و قیمتگذاری: سوخت و برق بهشدت یارانهای است؛ همین امر مصرف را بالا نگه داشته و انگیزه بهینهسازی/سرمایهگذاری را تضعیف میکند. مسیر اصلاح تدریجی یارانهها و کارایی انرژی در محافل سیاستگذاری برجسته شده است.
سیاستها و برنامههای توسعه
* هدفگذاری تجدیدپذیرها: وزارت نیرو/ساتبا طی سالهای اخیر بهطور مکرر هدف افزودن ۱۰ گیگاوات تجدیدپذیر تا ۲۰۲۵ و برنامه بزرگتر ۳۰ گیگاوات تا ۲۰۳۰ را اعلام کردهاند؛ همچنین در چارچوب برنامه هفتم، هدف ۱۲ گیگاوات طی پنج سال مطرح شده و تفاهمنامههایی با بخش خصوصی امضا شده است. (پیشروی واقعی در عمل، کند و نامطمئن گزارش میشود.)
* الزامات قدیمیتر: سیاست افزایش سهم «نیروگاههای پاک و تجدیدپذیر» دستکم به ۵٪ از ظرفیت، در گذشته تصویب شده بود، اما تحقق آن بهطور کامل انجام نشد.
ریسکهای ساختاری
* سوخت نیروگاهها در زمستان: رقابت گرمایش خانگی با نیروگاهها برای گاز، قطعی/کاهش تولید را بهدنبال دارد.
* فرسودگی زیرساخت و محدودیت واردات تجهیزات: تحریمها تأمین قطعات و ارتقای بهرهوری را دشوار کرده و زمان ساخت/نوسازی را طولانی میکند.
* هیدرو و تنش آبی: نوسان بارش و خشکسالی تولید برقابی را نامطمئن کرده است.
فرصتهای اصلی سرمایهگذاری/اقدام
1. خورشیدی مقیاس نیروگاهی و اشتراکی: تابش مناسب و تقاضای پیکِ روزانه، مزیت طبیعی خورشیدی است؛ قراردادهای تضمینی ساتبا و همچنین فروش در بازار/بورس انرژی (در صورت دسترسی) میتواند جریان نقدی بسازد. (موفقیت وابسته به دسترسی به زمین، اتصال شبکه و پایداری دریافتیهاست.)
2. افزایش بهرهوری و بهینهسازی مصرف (EE): با توجه به یارانهها، هر اصلاح قیمتی/تشویقی میتواند بازار بزرگی برای پایش هوشمند، درایوها، بازیابی حرارت، و مدیریت بار صنعتی ایجاد کند.
3. ترکیب خورشیدی + ذخیرهساز (BESS): برای پیکبُری در بعدازظهر/شب و افزایش قابلیت اتکا—بهویژه در پروژههای صنعتی و شهرکها—مزیت دارد؛ هرچند چارچوبهای درآمدی ذخیرهساز هنوز نیاز به تکمیل دارد. (استنتاج بر مبنای کمبود پیک و خاموشیها.)
4. دوره انتقالی حرارتی با بازده بالاتر: تبدیل گازی ساده به سیکلترکیبی و نوسازی توربینها در کوتاهمدت شکاف عرضه را سریعتر میبندد.
سناریوهای ۳–۵ ساله
* سناریوی پایه: ورود ۳–۶ گیگاوات ظرفیت حرارتی جدید + بخشی از پروژههای خورشیدی/بادی که واقعاً به قرارداد و شبکه میرسند؛ کمبود در پیک تابستان و زمستان ادامه دارد، اما شدت آن با مدیریت بار و تعطیلی مقطعی کنترل میشود.
* سناریوی شتابگرفته تجدیدپذیر: در صورت تثبیت قراردادها و تسهیل زنجیره تأمین، تحقق بخش معناداری از ۱۰–۱۲ گیگاوات اعلامی تا اواسط دهه، فشار پیک تابستان کاهش مییابد و نیاز به سوخت مایع کمتر میشود؛ اما همچنان به ذخیرهساز و شبکه نیاز است.
* سناریوی فشار منفی: تداوم خشکسالی/گرما + کمبود گاز زمستانی و کندی سرمایهگذاری میتواند خاموشیهای طولانیتر و افت تولید صنعتی را در دورههای اوج رقم بزند.
جمعبندی اجرایی برای تصمیمگیران
* کوتاهمدت: تمرکز بر طرحهای خورشیدی آماده اتصال (land + grid secured)، قراردادهای تضمینی معتبر، و بستههای مالی با دوره ساخت کوتاه؛ در صنعت، پروژههای EE/DR (بهینهسازی و مدیریت بار) بیشترین بازده را دارند.
* میانمدت: توسعه سبد خورشیدی + ذخیرهساز نزدیک مراکز مصرف و بهبود شبکه فوقتوزیع/توزیع؛ تبدیل واحدهای گازی به CCPP برای صرفهجویی سوخت.
* حکمرانی/ریسک: موفقیت سرمایهگذاری به انضباط پرداختها، دسترسی به ارز/تجهیزات، و ثبات مقرراتی گره خورده است؛ پیگیری پروژهها ذیل چارچوبهای رسمی ساتبا و برنامه هفتم، ریسک اجرایی را کاهش میدهد.