محسن میرزاخانی
محسن میرزاخانی
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

گل گشتی در هفت پیکر نظامی گنجوی


جمال‌الدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد، متخلص به نظامی و نامور حکیم نظامی زادۀ ۵۳۵ هـ. ق در گنجه درگذشتۀ ۶۰۷–۶۱۲ هـ. ق شاعر و داستان‌سرای ایرانی فارسی در سده ششم هجری (دوازدهم میلادی)، که به‌عنوان صاحب سبک و پیشوای داستان‌سرایی در ادبیات فارسی شهرت دارد. هفت پیکر (هفت گنبد)، که چهارمین منظومه از پنج گنجِ حکیم نظامی است، حاوی داستان‏‏ های با ظاهری جداگانه است که مهم‌ترین ویژگی و نقش این داستان‌ها جنبۀ پندآموزی آن‌ها و تحول تدریجی خصوصیاتِ قهرمان اصلی داستان (بهرام گور) است. در این منظومۀ بدیع، دو جریان موضوعی به یکدیگر پیوند خورده‌اند، یکی زندگی «بهرام» که براساس ترتیب زمانِ حوادث آن است و دیگر داستان‏‏ هایی که در برابر قهرمانِ منظومه، ناپایداری و بی‌اعتباری این جهان را آشکار می‌سازند وخواننده را وار می‌کند تا دربارۀ معنای زندگی و نقش خود، در آن بیندیشد. درحقیقت این داستان‌ها بهانه‌ای است تا نظامی، به بیان حقایقی حکمت‌آمیز از شیوۀ درست زندگی بپردازد.

شناختن اندیشه‌های اخلاقی و تربیتی بزرگان ادبی جز با مطالعه آثار به جا مانده از آنان ممکن نیست. اندیشه‌های بزرگان ادبی و شاعران، گاه در پردۀ نثر نمایان است و گاه در میان نظم. نثر یا نظم، گاه شکل داستانی به خود می‌گیرد. نظامی گنجوی یکی از بهترین داستان سرایان منظوم با زبانی پویا و تصویری است. هنر داستان پردازی نظامی در هفت پیکر و برجسته‌ترین بخش آن هفت گنبد، جلوها‌ی منحصر به فردی دارد. در پردازش شخصیّت، نظامی توجّهی جدّی به روحیّات و طرز فکر و تحلیل اندیشه و احساسات شخصیت‏‏ ها نداشته است. وی بیشتر به ظواهر بیرونی اشخاص داستانی خویش پرداخته است. نیز، داستان‏‏ های وی عموماً چند شخصیّتی است. هرچند گاهی به نظر می‌رسد تنها یک شخصیّت است که همۀ حوادث بر محور آن در حرکت است.

معنای زندگینظامی گنجوی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید