اعتماد بیجا روایت واقعی از بلاهایی که یک خانواده دزد و کلاهبردار بر سر دیگران میآورند. هیچ وقت به هر کسی اعتماد نکنید
سفته، حاجی، خیانت در امانت داستان واقعی کوتاه به نام (( حاجی )) ظهر بود همینطور نشسته بودیم و صحبت میکردم که ناگهان صدای اذان بلند شد، به دوروبرم نگاه کردم ببینم