ویرگول
ورودثبت نام
مهرداد بخشی
مهرداد بخشی
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

احمق هایی که شان و منزلت زنان رو به باد می دهند.2. ادامه




توی پست قبلی درمود پوشش دختران و زنان حرفهای مهمی زدیم و اینجا ادامه ی پست قبلی رو ادامه میدم. اگه پست قبلی رو نخوندی اونو اینجا ببین.

خوب. بریم ادامه ی پست قبلی.

اما قبل از اینکه داستان اصلی رو برات توضیح بدم، بزار چند تا حدیث بگم که مستقیما تاکید کردن که واجبه که دخترها و زنها واجبه که تمام بدنشون بجز صورت و کف دستهاشون رو بپوشونن. درمورد پوشیده بودن زنها بگم و بعدش هم باید توضیح کوتاهی درمورد زنانی که دیدن قسمت هایی از بدنشون مشکلی نداره بگم.

بحث اول: پوشیده بودن زنان در احادیث.

روایات زیادی هست که میگه: زن باید همه بدن خودش رو به جز صورت و کف دست، از نامحرم ها بپوشونه. حتی موی سر هم جزو حجاب هستش و واجبه که زنها موی سرشون رو هم از مردها و نامحرم ها بپوشونن. خوب به این جمله توجه کن:

برای دختران و زنها واجبه که همه بدن خودش رو به جز صورت و کف دست، از نامحرم ها بپوشونه.


امام صادق(ع) در جواب کسی که پرسید: زن چه مقدار از زینتش را می‌تواند آشکار کند، جواب داد: «فقط صورت و دو کف دست».

این جمله کاملا نشون میده که همه ی بدن زنان باید پوشیده باشه و لی صورت و کف دست میتونه پوشیده نباشه.

پس اگه خوب دقت کنی میبینی که اما صادق هیچوقت از موی سر و جاهای دیگه بدن و حتی از کف پا هم حرفی نزده برای همین موی سر -درسته که بالای صورت قرار داره - اما جزء صورت به شمار نمی‌رود و جدا از صورت هستش پس پوشیدن آن واجبه.

و حتی کف پا و مُچ پا هم توی این حدیث گفته نشده ولی متاسفانه الان توی جامعه خیلی میبینیم که دختران و زنان مچ پا های خودشون رو باز میزارن تا دیده بشه و عده ای این کار رو به عمد میکنن و عده ای هم که خبر ندارن این کار اشتباه هستش بدون توجه به پیامدهای این کار، دارن این کار رو انجام میدن


توی یه حدیث دیگه اومده که:
امام صادق(ع) میگه: «جایز نیست که زن مسلمان، "خمار" و "درعی" بپوشد که به خوبی بدن را نپوشاند».

حالا این خمار چیه؟ خمار به چیز نازک و توری مانندی گفته می‌شه که زن‌ها باهاش، سر خود را می‌پوشانند. این روایت نه فقط پوشاندن را لازم می‌دونه، بلکه بیانگر اینه که پوشش زن نباید به گونه‌ای نازک باشد که رنگ بدن پیدا باشه.

البته باید یه نکته ی خیلی مهم و اینجا توضیح بدم تا اشتباه برداشت نشه.

احتمالا برات سوال پیش بیاد که زنان عشایر و ترک های قشقایی که از این مدل پوشش ها دارن. آیا کار اونها اشتباهه؟ اولا . پوشش زنان ترک عشایر جزو فرهنگشونه. یعنی فرهنگشون اینجوریه که زنان چارقد به سرشون میزنن و جایی و گروهی که فرهنگ اونها اینجوری باشه عیبی نداره چون اونها به رسم عادت دارن این کار رو میکنن نه و از این کار هیچ نیت و قصد بد و زشتی ندارند.

برای اثبات این حرفم دلیل دارم. چون اونها تمام بدنشون.[بجز همون موی سر شون که البته زیر چارقده ] کاملا پوشیده است. حتی مُچ پا و کف پای اونها هم کاملا پوشیده است و اتفاقا پوششون جوریه که تمام برجستگی های بدنشون رو می پوشونه.


پس اونها اگه اونها به عمد دنبال قصد و نیت زشتی بودن قسمت های بیشتری از بدنهاشون رو نشون میدادن و رو ی فرهنگشون پا می زاشتن و فرا تر میرفتن و اتفاقا اگه کسی این کار رو بکنه از دیدگاه همون ترک های قشقایی کار زشت و بد و قبیهانه ای هستش و هیچ ترک قشقایی[چه مرد و چه زن] نمیپسنده که دختر یا زن ترک قشقایی باقی بدن خودش رو پیش نامحرم باز کنه و توی فرهنگ قشقایی ها این کار زشتی و غلطی به حساب میاد.

خوب مسلما این براشون بهتره که اگه اونها سعی کنن زیر اون چارقد ها پوششی زخیم تر داشته باشن یا از چارقد های زخیم تری استفاده کنن.


بحث دوم:کدام گروه از زنان می‌توانند پوشش سر و دستان خود تا آرنج را کنار بگذارند.


طبق روایات و احادیث

یکی از امامان(ع) در جواب سؤال مکتوبی که از ایشان پرسیده شده بود: کدام گروه از زنان می‌توانند پوشش سر و دستان خود تا آرنج را کنار بگذارند، چنین نوشتند: «زنانی که از سن و سال ازدواج گذشته باشند».

حتی توی قرآن هم اومده که رعایت کردن حجاب برای زنهای پیر و مسن واجب نیست .

این مورد نشون میده که زنانی پیر شدن و دیگه جذابیت زنانگی ندارن و کسی میل ورغبت به اون ها رو نداره اگه موی سر یا پوششون تا آرنج باشه مشکلی ندارند. البته اگه بتونن باز هم رعایت کنن خیلی براشون بهتره. چون منزلت و شان خودشون رو حفظ میکنن و با این کار شخصیتشون هم باز هم حفظ میشه.

وحالا ببینیم داستان از چه قرار بوده.

توی دورانی که امام صادق زندگی میکردن دانشمنهای زیادی به مکه و مدینه می اومدن و علم و دانش خیلی زیاد شده بود و بقول معروف، شروع عصر دانش و علم بود و هر روز بیشتر میشد.

وقتی که امام صادق به امامت رسیدن شاگرهای زیادی داشتن که تعدادی از اونها زنها بودن و . زنهایی دانشمند از جاهای مختلف و . زنهای دانشمند جوان و پیر.

یکی از اون زنهای دانشمند حَبابه والبیه بود. اون از زنان دانشمندی بود که زمان امام صادق علیه السلام زندگی میکرد.

این دانشمند توی اون زمان ها یه بانوی خیلی پیر و مسنی بود . اما با این حال، هروقت می خواست بیاد پیش امام صادق علیه السلام باز هم با حجاب کامل حاضر می شد و سؤال هایش را از امام می پرسید.

این درحالی بود که طبق آیه قرآن، رعایت حجاب حداکثری بر زنان مسن واجب نبود.

بعد امام صادق به افراد خودش توضیح داد که این زن دانشمند با اینکه


زن دانشمندزن مسلمانشان و منزلت زنانزناندختران
عجیب اما واقعی: " من می خوام و بهم داده میشه. تو هم بخواه تا بهت داده بشه."
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید