ما چندین مدل سفرهای کاری داریم. من توی این پست اون مدل های سفر کاری رو یکی یکی معرفی میکنم و درموردشون توضیحات مهمی میدم. اون مدلهای سفر کاری عبارت است از:
1. سفرهای کاری اجباری
2. سفرهای کاری اختیاری
اینها دو تا از مدلهای سفرکاری هستن که بیشتر مواقع اتفاق می افتن. اما خود این دو نوع سفر کاری هم هرکدومشون به چند شکل ممکنه انجام بشه.
باز خود این مدل سفرهای کاری که اجباری اند به دو شکل ممکنه اتفاق بیافاته . یعنی به دو شکل:
1. سفرهای کاری خشک و کسل کننده و بدون تفریح
2. سفرهای کاری با تفریح و خشگذرونی هم توش باشه.
باز خود این مدل سفرهای کاری که اجباری اند به دو شکل ممکنه اتفاق بیافاته . یعنی به دو شکل:
1. سفرهای کاری خشک و کسل کننده و بدون تفریح
2. سفرهای کاری با تفریح و خشگذرونی هم توش باشه.
در مورد هرکدوم از این نوع سفرها، جدا جدا تضیح میدم.
سفرهای کاری اجباری سفرهایی هستن که مجبوری که انجامش بدی. ولی چرا مجبوری؟
چون کارفرما یا رئیست و یا ارباب رجوع هات مجبورت می کنند که به اون سفرهای کاری بری. بعدش هم حتما باید به اون سفر بری وگر نه اگه بهونه بیاری و یا به هر دلیلی بخوایی تفره بری تا به اون سفر نری، اون وقته با تنبیه های شدید و حتی اخراج از کار رو به رو میشی. پس مجبوری که به هر زحمت و سختی ای که شده تن به این سفر بدی و بری.
البته این سفرهای اجباری اکثرا برای کارمندهاست. یعنی این سفرها رو باید بیشتر، کارمندها و یا کارگرها انجام بدن و اون هم به دستور مقامت بالایی شرکت و یا کارگاه یا سازمان.
حالا همونطور گه قبلا هم گفتم، سفرهای کاری اجباری ممکنه به چند صورت اتفاق بیافته. بصورت خشک و کسل کننده و یا بصورت تفریحی. یعنی:
1. سفرهای کاری اجباری بدون استراحت توی مسیر و بدون تفریح و خوشگذرونی توی مسیر و یا مقصد. (خشک و کسل کننده)
یا
2. سفرهای کاری اجباری با استراحت توی مسیر و با تفریح و خوشگذرونی توی مسیر و یا مقصد.(تفریحی)
حالا درمورد هرکدوم از این مدل های سفرهای کاری بیشتر توضیح میدم.
توی این قسمت میخوام درمورد اون سفرهای کاری اجباری خشک و کسل کننده و معایب و مافع این مدل سفرکاری بحث کنم.
سفرهای کاری اجباری بدون تفریح، اون دسته از سفرهای کاری هستن که خشک و کسل کننده اند. یعنی رئیست هیچ تفریحی توی برنامه سفرهای کاری ات قرار نداده. تو رو به سفر میفرسته و لی توی اون سفر هیچ تفریح و سرگرمی ای نداری. هیچ گشت و گذار و خوش گذرونی ای نداری و لذت نمی بری از سفری که میری.
خوب. وقتی همچین سفرهای کاری به تورت میخوره که یا یه رئیس خشک و عصی قورت داده داری که آدم جدی و خشکه و فکر میکنه که کارمندهاش هم باید مثل خودش خشک و جدی باشن.
بزار بیشتر توضیح بدم.
البته اون کارفرما و اون رئیس کاملا حق داره که نگران این موارد باشه و ترس هاش هم کاملا طبیعی و منطقیه. اصلا برای همینه که معتقده که کارمند هم باید مثل خودش فقط کار کنه و کار کنه. چه توی محل کار باشه یا توی سفر.
اما این رو باید قبول کنه که کارمند ها نیاز به تفریح و استراحت بین کار دارن تا راندمان کارهاشون بالا بره و درنتیجه با این کار راندمان کار شرکت بالا میره و نتایج بهتر و باکیفیت تری میگیره.
اما چطور مساله ی ترس ها و نگرانی های اون کارفرما و یا رئیس و مدیر باید حل کنیم؟
توی این موارد اون کارفرما و رئیس باید این راه حل رو انجام بده تا بتونه اون نگرانی هاش رو برطرف کنه.
راه حل اینه که باید بگرده دنبال اون دسته از کارمند هایی که آدم کار درستی باشه و افرادی که این ضرب المثل رو سرلوحه ی کاری خودش کرده که «هر نکته جایی و هر نقطه مکانی دارد»
بله. فقط این مدل کارمندها می تونن نگرانی های اون افراد رو برطرف کنن وگرنه اونها شایسته هر جور تنبیه ای از طرف اون رئیس هستن.
خوب شاید اون مدیر یا رئیس همچین کارمند و یا همچین کارمندهایی نداشته باشه و یا اینکه تعداد همچین کارمندهایی توی شرکتش کم باشه پس اینجاست که باید دنبال راه چاره ای دیگه ای باشه.
راه چاره اول اینه که شروع کنه به ساختن همچین کارمندی. کارمندی که یاد بگیره چطور آدم قابل اعتمادی بشه. البته این کار کمی زمان بر و هزینه بر هستش ولی در عوض توی طولانی مدت سود و نتیجه های زیادی برای شرکت و سازمان خواد داشت.
این افراد افرادی هستن که عشق سفر زیادی دارن و برنامه های سفرشون دست خودشونه. اما اونوها بخاطر کاری که انجام میدن پول زیادی هم میگیرن و درعوض کارشون رو هم تر و تمیز و اساسی انجام میدن.
پس هیچ ترس و نگرانی از این بابت نیست چون اونها باید کارشون رو درست و مورد قبول مدیر و رئیس انجام بدن وگرنه دستمزدی نخواهند گرفت . از اون طرف بخاطر اینکه زمان آزادی زیادی دارند، می تونن برنامه های تفریخ و گشت و گذارخودشون رو جوری بریزند که از سفرهای کاری جدا باشه. یعنی تفریح و خوشگذرونی و لذت بردن از سفر جدا و کار و فعالیت برای اون مدیر و کارفرماها جدا.
به عبارت دیگه همون ضرب المثل «هر نکته جایی و هم نقطه مکانی داره» رو به نحو احسنت رعایت میکنن. اونها جوری برنامه روزی میکنن و قبل و بعد از سفری کاری که میرن اون تفریحات رو انجام بدن و دیگه لازم نباشه توی زمان کار انجام بدن.
البته اینها راه حلهایی هستن که میشه استفاده کرد.
مورد بعد اینه که تو از این فرصت ها استفاده کنی و اون آدمی و اون کارمند مورد اعتماد کارفرما و رئیس خودت بشی و پول و سودش رو خودت به جیب بزنی . اینجوری هم تفریح و سفر و گشت و گذارت جور میشه و هم کارت رو انجام میدی و پول و سودش رو هم خودت میگیری و هم عزیز دوردونه کارفرما و رئیست میشی.
پس سفرهای خشک و کسل کننده سفری هست که اولا فرد مجبوره بره و دوما هیچ تنوعی توی سفر نداره جز همون چیزهایی که توی مسیر تجربه میکنه.
اما این سفرهای خشک و کسل کننده بازدهی کمی داره و این رو بعضی از مدیرها نمی فهمند و متوجه نیستن
مورد بعد اینه که خودت به عنوان کارمندی که به سفر فرستاده میشی به دلایلی دوست نداری توی سفر تفریح کنی. مثلا خودت آدم خشک و مقرراتی هستی یا اون زمان ها حس و حال تفریح کردن رو نداری و یا ارزشی برای تفرح و استراحت توی مسیر نمیزاری و تاثیر اون رو روی بالا رفتن کار و فعالیتت نداری و... .
حتی ممکنه رئیس برنامه تفریح رو هم برات گذاشته باشه اما تو از این قسمت استفاده نکنی. تو با این کار داری سفر خودت رو خراب میکنی و هم اون کیفیتی که باید کارت داشته باشه رو ندا ره.
و.... دلایل دیگه ای که باعث میشه یه سفری خشک و خالی باشه.
اما بحث بعدی اینه که هرچند که کارمند توی محل کار بیشتر از زمانی که توی سفرهاست به تفریح نیاز داره چون که توی سفر بالاخره همین سفرها و جابه جا شدن یه جور تفرح هستش چون فرد جاهای جدید، افراد جدید و هزار و یک چیز جدید و متنوع میبینه و همین تنوع ها، کمی لذت بخشه.
اما توی محل کار فقط باید مدام چیزهایی رو ببینه که تکراریه و با آدمهای تکراری وقت بگذرونه. خلاصه کل عمرش رو با همین تکراری ها بگذرونه.
در ادامه درمورد معایب و مزایای سفرهای کاری حرف میزنم.