شغل و کسب و کارت رو رها کن اگه ...


خوب. توی این پست میخوام بیشتر درمورد فعالیت ها و کارهایی حرف بزنم که اگه انجامش بدی ، پول و سود خوبی بهت داده میشه.

اما قبل از اینکه درمورد اون فعالیت ها و نحوه ی پول در اوردن و معایب و مزایای اون فعالت ها توی سفر حرف بزنم ، لازمه که یه نکته های مهمی بگم که خیلی لازمه بدونی.

نکته ی اول اینه که : مهم نیست که الان چه کسب و کار و چه شغلی داری. و مهم اینه که الان دل و به دریا زدی و وارد یه حرفه و کاری شدی و الان اون شغل و کسب و کار رو داری و داری ازش پول به دست میاری.

نکته ی بعدی اینه که آیا اون کار و شغلی که الان داری انجامش میدی رو دوست داری یا نداری؟ فرقی نداره که کارمند باشی یا شغل آزاد داشته باشی.

مثلا من توی توی پست هایی مثل «معایب و مزایای سفرهای کاری اجباری 1 » و یا «معایب و مزایای سفرهای کاری اجباری 2» قبلا بیشتر درمورد شغل های کارمندها و کارگرهای شرکت ها حرف زدم و اونجا متوجه شدی که این شغل ها دست و بالت بسته اند و یا کلا نمی تونی سفر کنی و یا اینکه اونجوری که دوست داری، نمی تونی سفر کنی. اما توی شغل های آزاد و غیر دولتی و غیر شرکتی این مشکلات؛ نیست. یعنی توی کار و شغل های آزاد هروقت خواستی سفر کنی و لذت ببری چون که اون فعالیت و کار و کسب و اون شغل، مال خودته و خودت مالکشی و هرجوری که دوست داشته باشی میتونی انجامش بدی.

پس مرحله اول اینه که باید ببینی شغلت چیه. آیا یه کارمندی و شغل آزاد داری.

خوب. اگه الان یه کارمندی، پس کمی کارت سخت تر از اون افرادی هستش که شغل آزاد دارن .

خوب اگه کارمندی؛ اول باید ببینی که آیا اون شغلی که توشی رو دوست داری یا نه؟ اگه دوست داری اما میخوایی به سفر هم بری و از سفر کردن هم لذت میبری، پس این پست و این پست رو بخون چون این پستی که الان توشی، برای تو نیست و به دردت نمی خوره و بجاش اون دوتا پستی که گفتم رو باید بخونی و خودتو آماده ی سفرهای کاری (ماموریت کاری) کنی.

اما اگه از اون کسب و کار کارمندی بدت میاد و راضی نیستی، پس خودت رو آماده ی یه تغییر و تحول مهم و بزرگ بکن. یعنی تغییر دادن شغل و کسب و کار الانت وگرنه زجر و سختی زیادی رو باید تحمل کنی و با اون سختی ها و زجرها بسوزی و بسازی .

پس اگه الان اون شغل و کسب و کارت رو دوست نداری چند تا راه بهت معرفی میکنم که میتونی ازش اسافاده کنی و از دست شغلی که دوستش نداری راحت بشی.


راه اول اینه که: باید شغل الانت رو ول کنی و بری سراغ یه کار و شغلی که دوستش داری .

اما رها کردن فوری شغل و کسب و کار الانت ریسک خیلی بزرگیه و من توسیه می کنم که با احتیاط این کار رو انجام بدی مخصوصا اگه که ظرفیت ریک کردن رو نداری و از ریسک کردن خوشت نمیاد. چون ریسک این کار خیلی بالاست اما درعوض اگه بخواهی این کار رو بکنی باید پی تمام مشکلاتی که سرت میریزند رو به تنت بمالی و تحمل کنی تا به چیی که میخوایی برسی.


راه دومش اینه که: کنار کار الانت شغل و کسب و کار جدید رو شروع کنی.

اما اگه از ریسک کردن زیاد ترسی نداری و مشکلی با ریسک کردن نداری، فورا کار و شغلت رو رها نکن و تمام پل های پشت سر خودت رو خراب نکن. یعنی میتونی راه دوم رو انتخاب کنی و کنار کاری که الان داری، کار و کسبی که دوست داری رو شروع کنی و کم کم ادامه بدی تا بتونی شغل قبلی ات رو رها کنی. خوب این ریسکش کمتره.

این دیگه به خودت بستگی داره که کدوم یکی از اون مورد رو انتخاب کنی. اونی که ریسکش بالاتره و یا اونی که ریسکش کمتره.


اما یه راه سومی هم هست. یه راه مطمئن تر و بهتر. اون راه سوم رو توی مقاله ای جدگانه املا توضیح میدم.


خوب مهم نیست از کدوم راه استفاده کنی فقط مهم اینه که یکی از اون راه رو انتخاب کنی و هرچه زود تر کسب و کار خودت رو که دوستش نداری، عوض کنی و فعالیت آزادی که دوست داری شروع کنی و کم کم توی اون حرفه ای بشی تا بعدا بتونی با خیال راحت شغل کارمندی رو رها کنی و بطور حرفه ای توی اون شغل های آزاد وارد بشی و کنارش شروع کنی به انجام دادن کار و راه درآمدی ای که دوستش داری و کم کم از این کسب و کار و بار و بنه ات رو ببندی و بری توی اون کسب و کار جدید اُتراق کنی و لنگر بندازی و کنگر بخوری.اما اگه اینکار رو نکنی اونوقت مجبوری توی همون شغلی که دوستش نداری بمونی و بسوزی و بسازی.

پس اگه شغل الانت آزاده و یا دنبال شغل آزادی از همین الان به بعد قاطعانه تصمیم بگیر که دست از کاری که الان داری بکشی و بری سراغ کار و کسب و فعالیتی که دوستش داری انجام بدی.

یعنی شاید بازهم شغل و کسب و کار کارمندی دیگه ای رو دوست داشته باشی و شغل و کسب و کار آزاد رو دوست نداشته باشی . اما باز هم مشکلی نیست میتونی توی اون کار کارمندب هم بری چون مهمترین چیز توی انتخاب فعالیتت اینه که اون فعالیت و شغل رو دوست اشته باشی ولی اگه یه شغل آزاد رو دوست داشته باشی اونوقت توی اون شکست خواهی خورد چون که اونو دوست نداری و بالاخره یه روزی ازش زده خواهی شد.

اما اگه تو فعالیت کارمندی رو دوست داری و واقعا عاشقشی و واسه اش میمیری، پس بهتره بری توی همون شغل کارمندی . اینجوری بهتره حتی اگه پولش خیلی خیلی کم باشه.

بله اینجا مهم پول نیست. اینجا از پول مهمتر اون عشق و علاقه به اون شغلی است که که دوستش داری انجام بدی. مهم اون فعالیتی هست که انجامش بدی.

البته شاید همین الان این کار رو نکنی و یا همین الان نتونی این کار رو بکنی. یعنی به هزار و یک دلیل این کار رو نکنی و البته این هم ممکنه که شاید بعدا نظرت عوض بشه و یا موقعیت و شرایطش جور بشه و این کار رو بکنی. هرچند که اون موقع ممکنه دیر باشه، اما بالاخره از خر شیطون پایین اومدی و دست از این کار الانت کشیدی و رفتی سراغ کسب و کار دلخواه و مورد پسند خودت.

ببین. چند تا دلیل وجود داره که یه نفر یه فعالیتی رو انجام میدی و یا وارد یه شغل و کب و کاری میشه. من سه تا از بزرگترین دلایل انتخاب یه فعالیت رو برات توضیح میدم بعد خودت ببین که کدوم یکی از اون سه تا دلیل رو دوست داری و اونو انتخاب کن.

البته ممکنه دلیلها ترکیبی از این سه مورد هم باشه و اصلا مشکلی نیست.

  • · دلیل اول اینه که تو خود اون فعالیت رو دوست داری و دوست داری خود اون فعالیت رو انجام بدی و از انجام دادن خود اون فعالیت لذت میبری . در این صورت اصلا فرقی نمیکنه که تو اون کار رو به صورت کارمندی انجامش بدی و یا بصورت کارآفرینی و مارفرمایی(شغل آزاد)
  • · دلیل دوم اینه که فقط بخاطر ریسک های اون فعالیت، اون کار رو دوست داری. مثلا شغل کارمند ریسک و سختی ها و مسولیت کمتری نسبت به شغل های آزاد داره و دغدغه های پولی زیادی نداره ولی شغل های آزاد و کارفرمایی و کارآفرینی ریسک و سختی و دغدغه های بیشتری داره. پس اگه تو الان یه کارمندی، ریسک و دغدغه و سختی کار کمتری روی دوشت هست و بیشتر دغدغه ها و ریسک ها روی دوش کارفرما و رئیست هست.

اگه یه کارفرما و رئیس یه اداره، سازمان، و شرکت و کارگاه ای، ریسک و دغدغه و سختی کار زیادی روی دوشت هستش.

  • · دلیل سوم اینه که یه فعالیت رو بخاطر سقف پولی و سودش دوست داری. مثلا شغل کارمن سقف پولی زیادی نسبت به شغل های آزاد داره و نداره و سقف پولی و سودی مشخصی داره و تو نمی تونی از یه سقفی بیشتر پول به دست بیاری. ولی شغل های آزاد و کارفرمایی و کارآفرینی اصلا هیچ سقف پولی نداره و تا هرجایی که دوست داشتی و تونستی میتونی پول و سود به دست بیاذری. یعنی آزادی هرچقدر تونستی پول و سود به دست بیاری.

حالا اگه تو الان یه کارمندی، سقف درآمدی داری و اندازه ی اون سقف درآمدی هم برات مشخص شده برای همین هم [در حالت عادی و معمولی] نمیتونی از اون سقف مشخص بالاتر پول دربیاری چون اون اداره به همین اندازه بهت پول میده مگر اینکه کنارش سعی کنی خودی نشون بدی که اون هم زیاد چشمگیر و دندونگیر نیست.

اما اگه یه کارفرما و رئیس یه اداره، سازمان، و شرکت و کارگاه ای، هیچ سقف درآمدی ای نداری و به عبارت دیگه سقف درآمدی برات بی نهایته. برای همین میتونی هرچقدر خواستی پول دربیاری چون مسول اون اداره، سازمان و شرکت و کارگاه خودتی.

تو آزادی هرچقدر خواستی پول به دست بیاری و کسی هم نمیتونه مانع پول دراوردنت بشه.

پس ه دلیل مهم برای انتخاب یه فعالیت این بود که :

1. خود اون فعالیت رو دوست داری و از انجام دادن خود اون فعالیت لذت میبری

2. ریسک اون فعالیت برات مهمه.

3. پول و سود برات مهمه و دوست داری هرچقدر میخوایی پول و سود به دست بیاری بدون هیچ محدودیتی. بدون هیچ سقفی. بدون هیچ مانعی

حالا نمی دونم تو الان توی کدوم کسب و کار و شغلی . توی یه شغل کارمندی ویا توی یه شغل آزاد و یا اینکه کلا بیکاری.

اما توی هر شغلی که هستی ببین کدوم یکی از اون دلیل های کار و شغل رو انتخاب کردی و یا اگه شغلت رو دوست نداری و میخوایی اونو عوض کنی؛ ببین که دوست داری کدوم یک از اون دلایل رو انتخاب کنی . و یا بیکاری و شغلی نداری؛ ببین که دوست داری کدوم یک از اون دلایل رو انتخاب کنی.

دلیل تو هرکدوم که باشه این بالاخره یه روزی این اطلاعات به دردت خواهد خورد.

یعنی اگه همین الان توی کسب و کاری که هستی دوستش داری پس اون اطلاعات نوع اول همین الان هم به دردت خواهد خورد و اگه قراره بالاخره یه روزی از خر شطون پایین بیایی و اون شغلت رو به هر دلیلی عوض کنی، و یا موقعیت و شرایطش جور بشه و این کار رو بکنی. هرچند که اون موقع ممکنه دیر باشه، اما بالاخره از خر شیطون پایین اومدی و دست از این کار الانت کشیدی و رفتی سراغ کسب و کار دلخواه و مورد پسند خودت.بازهم اونوقت توی اون لحظه ها این اطلاعات به دردت خواهد خورد.

ببخشید این همه دارم با جزئیات زیاد و با دقت تمام توضیح میدم چون می خوام که تا حد امکان همه چیز قابل فهم و روشن باشه تا سوالی برات پیش نیاد و اگه سوالی هم داشتی، توی همین کتاب جوابش رو بگیری و نخوایی دنبال جوابش بری سراغ منابع دیگه.


حالا بزار بریم سراغ موضوع اصلی این پست:

موضوع اصلی توی این پست برای اون دسته از افراد آزادکار هست که با کمک هر سه دلیل بالا شغلشون رو انتخاب کردن و خیلی دوست دارن که بتونن اون شغل و فعالیتشون رو توی سفر مدیریت کنن و یا انجام بدن.

من توی این پست و توی پست های بعدی کمکت می کنم که بتونی از هر سه دلیل بالا به نفع خودت استفاده کنی. یعنی علاوه بر اینکه شغلشون رو به شدت دوست دارند و ریسک های بالای اون رو قبول کردن و دوست دارن که پول و سود زیادی هم به دست بیارن، عاشق و دلمرده ی سفر کردن و پول و سود به دست اوردن توی سفر هم هستن. (پول و سود در سفر. )

پس اگه الان شغلت یه شغل آزاده و دوست داری که هرجایی خواستی بری سفر و توی سفر و شغل و کسب و کار مور علاقه ات رو انجام بدی و یا از راه دور و توی سفر کسب و کارت رو مدیرت کنی و توش موفق باشی فارغ از اینکه کار و شغلت چیه. مهم اینه که اون کسب و کار و فعالیت رو بسیار شدیدا، شدید دوست داشته باشی. با هر ریسکی که داره و هرچقدر پولی که میتونی به دت بیاری.

پس بزار اینجوری بگم که: ما چند تا راه ها و روش برای پول دراوردن داریم.


راه و روشهای پول در اوردن در سفر :



· یکی از این راه ها و روش ها، پول دراوردن توی محل کاره: این کاریه که بیشتر کارمندها انجامش میدن.

· یکی از اون راه و روشها پولدر اوردن توی خونه است. این کار رو بعضی از کارمندها انجام میدن ولی بیشتر افراد شغل آزاد این کار رو انجام میدن.

· یکی دیگه از راه و روشها پولدر اوردن توی سفر هستش. این کار رو هم بعضی از کارمندها انجام میدن ولی بیشتر افراد شغل آزاد این کار رو انجام میدن.

خوب توی این پست های بعدی بطور تخصصی درمورد پول درآوردن توی سفر حرف میزنم. می خوام بهت توضیح بدم که چکار می تنونی بکنی تا توی سفر هم پول و سود بهت داده بشه.

شاید این جمله برات عجیبه و هنوز برات قابل هزم نباشه. اما این کاملا عادی و طبیعیه.


ادامه دارد...