وقتی میگم که میخوام بهترین سبک زندگی رو داشته باشم ؛ هدفم چیه ؟ چرا می خوام به این هدف برسم؟
خوب. برای اینکه زندگی راحت و شیرینی داشته باشم. یه زندگی لذت بخش و رویایی.
خوب راه حلش چیه؟ چطور به این هدفم و این خواسته ام میرسم؟
با کمک خداوند و کائناتش و تلاشهای خودم.
خوب. میبینی که چه اتفاق هایی این وسط می افته .
اون روز اول از همه رفتم سراغ دلم یا برعکس، دلم اومد سراغ عقلم و گفت: من فلان چیز رو میخوام و بهمان چیز رو میخوام چون احساس می کرد به اونها نیاز داره. احساس می کرد لازمش داره. یه جورایی احساس می کرد دوست داره اونها رو داشته باشه.
بعد نکته ای رو متوجه شدم و اون این بود که دلم این حرف رو آزادانه به زبون اورد. آزادانه درخواست کرد و این نشون میده که من خواسته هایی دارم و همینطور آزادم که اون خواسته هام رو به زبون بیارم فارغ از اینکه بدونم واقعا همچین خواسته ای اون بیرون وجود داره یا نه. به اون خواسته ها میشه رسید یا نه ، به اون خواسته هام میرسم یا نه.
و این نشون میده که من این توانایی و نعمت آزادی بیان رو از قبل داشتم که الان اون خواسته ها رو به زبون اوردم.
حتی قبل از اینکه اون رو به زبون بیارم ، درموردش فکر کردم. پس یعنی من توانایی اونو داشتم که بهش فکر کنم. و همینطور آزاد بودم که به اون خواسته فکر کنم.
و باز قبل از اینکه بهش فکر کنم اون رو جایی دیده بودم یا شنیده بودم که بعدش توی ذهن و مغزم بوده که بعدش تونستم بهش فکر کنم. پس من توانایی و آزادی دیدن و شنیدن داشتم که اون اطلاعات رو دیده و شنیده بودم. درکش کرده بودم و فهمیده بودمش.
پس من قدرت ها، اختیارها و آزادی هایی رو از اول داشتم که کمکم کرده به این چیزها و این خواسته ها فکر کنم. قدرتها و نعمت هایی که کسی از قبل در درون من یا اون بیرون برای من گذاشته بوده و الان من از اونها بطور نا خودآگاه استفاده کردم بدون اینکه بفهمم چه اتفاقی افتاده.
پس به این نتیجه میرسم که بعضی چیزها از قبل و از موقع به دنیا اومدنم به من داده شده. همین الان که اینجام و این مطالب رو می نویسم خیلی چیزها از مادیات و غیر مادیات(فیزیکی و متافیزیکی) بهم داده شده.
لیست مهمترین اون چیزها اینها هستن:
· به من جسم داده شده
· به من مغز داده شده( افکار و ذهن)
· به من روح و روان (احساسات) داده شده
· به من انرژی داده شده
· به من زمان داده شده
· به من مادیات اولیه (دارایی هایی که همین الان داری و کائنات فیزیکی) داده شده
· به من اختیار داده شده
· به من قدرت تصمیمی گیری داده شده
· به من حق انتخاب داده شده
مهمتر از اینها
· به من آزادی داده شده.
البته این نعمت ها رو به همه و حتی تو هم داده.
خوب . شاید آزادی مهمتر از همه نباشه اما بیش از اندازه مهمه.برای همین هم من بحث هایم رو از آزادی شروع می کنم.
قبل از هرچیزی باید یه واقعیت رو بهت بگم.
اون واقعیت اینه:
اولا: همه ی اون چیزی که بهت داده شده رو خدا از طریق کائنات بهت داده. همه ی اونها از طریق کائنات خداوند به تو داده شده.
مورد بعدی اینه که : خداوند تو رو و همه ی انسانهای دیگه رو آزاد خلق کرده. آزاد آفریده.
قسمت دوم: مثل من، تو هم آزادی
مثل من، تو هم آزادی که هرچی که بهت داده شده استفاده کنی. چون همون جوری که گفتم، اونها رو خدا خودش بهت داده و اونها نعمت های خداوند به همه است تا باهاشون به خواسته های بیشتری برسی.
تو میتونی اون نعمت ها رو به برای سه چیز استفاده کنی.
· یا اون چیزهایی که نداری رو به دست بیاری. کاری کنی که اون چیزهایی که بهت داده نشده، بهت داده بشه.
· یا اون چیزهایی که قبلا داشتی ولی ازدستشون دادی و الان نداریشون رو دوباره به دست بیاری و کاری کنی که اون چیزها، بهت داده بشه.
· و یا اون چیزها و نعمت هایی که بهت داده شده رو باز هم بیشتر و بیشتر و با کیفیت تر کنی.
مثلا تو آزادی نگاه کردن داری. آزادی گوش کردن داری. آزادی بویید و لمس کردن چشیدن داری. و آزادی یاد گرفتن وبه خاطر سپردن داری. آزادی که هرچیزی که دوست داری رو تماشا کنی، اگر دوست داشتی صدایش را گوش کنی، اگر دوست داشتی، عطر و بویش رو بو کنی، اگر دوست داشتی، مزه اش رو بچشی و اگه دوست داشتی درون دستهات و در آغوشت بگیری و لمسش کنی.
تو آزادی همه ی این کارها رو خیلی سخت یا معمولی یا خیلی آسون انجام بدی.
تو آزادی فکر کنی. آزادی اندیشه داری. آزادی دوست داشتن و خواستن داری. آزادی تجسم کردن و تصویر سازی کردن داری. آزادی باور و اعتقاد داری. آزادی به چیزی یا به کسی کافر بشی و یا بهش ایمان بیاری.
تصمیمی با خودته. تصمیم با خودته که چکار کنی و چکار نکنی.
راستی، تو حتی آزادی تصمیم گیری داری. یعنی آزادی که هر تصمیمی که دوست تصمیم بگیری. مثلا هر تصمیمی که دوست داری بگیری. درمورد هر چیزی، هر کاری که دوست داری. براساس چیزی هایی که بهش فکر می کنی. تجسمش می کنی. پس از همین الان تصمیم بگیر که از اون نعمت هایی که بهت داده شده استفاده کنی.
تصمیم بگیر تصمیم بگیری. تصمیم بگیر تصمیم گیری های زندگیت رو شروع کنی. تصمیم بگیر از نعمت تصمیم گیری به بهترین نحو استفاده کنی.
اما اگه بخواهی میتونی هیچ تصمیمی نگیری. چون تو آزادی حتی هیچ تصمیمی نگیری. به عبارتی حتی تصمیمی هم نگیری درواقعه تصمیمی میگیری که تصمیمی نگیری.
یا حتی تو آزادی انتخاب کردن داری. آزادی انتخاب کنی: از اونجایی که به تو قدرت انتخاب کردن داده شده ، پس از این قدرت استفاده کن. تو برای رسیدن به بهترین نوع زندگی باید انتخاب کنی. پس تصمیمی بگیر انتخاب کنی. انتخاب کنی چه خواسته ای داشته باشی و یا چرا می خوایی تا خواسته هات بهت داده بشه یا به خواسته هات برسی.
و یا مثلا به تو قدرت اختیار داده شده. پس میتونی تصمیم بگیری که با اختیار خودت انتخاب کنی چه چیزی می خوایی و دوست داری چه چیزی و چرا بهت داده بشه.
پس با اختیار خودت تصمیم بگیر و منتظر تصمیم های بقیه نباش. منتظر نباش یکی دیگه بیاد و بجای تو تصمیم بگیره. اینجا همه برای یکی دیگه؛ تصمیم میگیرن و یادشون میره تصمیم شون به درد کسی نمی خوره. نمی دونن که تصمیم هایی که برای دیگران می گیرن به هیچ درد خودشون نمی خوره حتی اگه اون تصمیم، اون فرد رو به جایی برسونه باز به چه درد خودشون خورده ؟!
انتخاب کن : انتخاب کن فقط برای خودت تصمیم بگیری نه برای دیگران. انتخاب کن برای خودت چی میخوایی؟ اون چیزی که بهش نیاز داری ، اون چیزی که می خوایی رو انتخاب کن.
حتی خداوند بهت قدرت درخواست کردن داده. پس از این مورد بهترین استفاده رو بکن. آزادانه تصمییم بگیر چه چیزی می خوایی و چرا می خوایی و بعد با شدت اون خواسته ات تمرکز و توجه کن . بخواه(درخواست کن): اون چیزی که برای خودت خواستی رو بخواه. از ته دلت. واقعا اونو درخواست کن.
تو آزادی باور داشته باشی: باور داشته باشی که به چیزی که میخوایی به دستت میرسه یا نمیرسه. بهت داده میش یا نمی شه اون چیزی که درخواست کردی و میکنی و در آینده درخواست خواهی کرد.
· به کائنات و قدرت کائنات باور داشته باشی یا نه.
· به تواناهای خودت. باور داشته باشی یا نه.
· به آنچه باور داری باور داشته باشی یا نه.
· به آنچه به تو داده شده یا داده میشه(آنچه داده خواهد شد) باور داشته باشی یا نه.
همینطور تو ازادی و اختیار داری که ایمان بیاری به چیزهایی که بهت داده شده و یا بعدا بهت داده میشه یا به دستش میاری و یا به دستت خواهد رسید اون چیزی که درخواست کردی و میکنی و در آینده درخواست خواهی کرد.
· به کائنات و قدرت کائنات. ایمان داشته باشی یا نه.
· به تواناهای خودت. ایمان داشته باشی یا نه.
· به آنچه باور داری ایمان داشته باشی یا نه.
· به آنچه به تو داده شده یا داده میشه(آنچه داده خواهد شد) ایمان داشته باشی یا نه.
همینطور، تو آزادی که بپذیری یا نپذیری آنچه بهت داده شده یا به دستت رسیده و اونچه که بعدا بهت داده میشه. البته اگر که باور کنی و ایمان بیاری حتما بهت داده میشه. بهت داده میشه اون چیزی که درخواست کردی و میکنی و در آینده درخواست خواهی کرد
تو آزادی استفاده کنی یا نکنی از اونچه که بهت داده شده.
تو آزادی ببخشی یا نبخشی: ببخش از اونچه که بهت داده شده.
تو آزادی شکرگذاری بکنی یا نکنی: تو آزادی که از اونچه که بهت داده شده شکرگذاری کنی.
خلاصه خیلی نعمت های دیگه بهت داده شده.
مثل پول و امکاناتی که همین الان داری[هرچقدر که هست].
دوستها و طرفدارهایی که همین الان داری[هرچقدر که هست].
مشتری هایی که همین الان داری [هرچقدر که هست].
علم واطلاعات و دانشی که همین الان داری [هرچقدر که هست].
توانایی و استعدادی که همین الان داری [هرچقدر که هست].
مهارت هایی که همین الان داری [هرچقدر که هست].
گرچه تو آزادی هر کار درست و غلط، منفی و مثبت رو انجام بدی اما . اما . تو کارهای مثبت هستن که تو رو به خواسته هات می رسونن. کارهای مثبت سبک زندگی تو رو به بهترین شکل میسازه نه کارهای منفی.
پس کارهای مثبت انجام بده و از چیزهای مثبت استفاده کن.