گاهی اوقات سنگینی عجیبی رو درون سینه خودم حس میکنم.
انقد سنگین که احساس خفگی بهم دست میده.
هیچ کجا آروم و قرار ندارم.
یاد سکانسی از انیمیشن گربه چکمه پوش میافتم که قلبش تند تند میزد و مرگ رو حس میکرد.
تا دوستش سرشو گذاشت روی شکمش و احساس آرامش بهش دست داد.
بسختی نفس میکشم..
انگار درونم چیزیو گم کردم و دنبالش میگردم.
اما هرچه میگردم، پیدا نمیکنم...