ویرگول
ورودثبت نام
مسعود حیدری
مسعود حیدری
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

سوخت آنچه نباید...

اولین کسانی بودیم که توی دانشگاه شهید بهشتی از جامعه و خانواده به این شکل انتقاد کردیم.

امیرحسین مقصودلو (تتلو) کسی بود که ارائمون مربوط به ایشون هم بود..

یجورایی جامعه شناسی سیاسی و روانشناسی سیاسی بود کاری که کردیم..

از داستان زندگی امیر تتلو به این نتیجه رسیدم که ما محصول سیستم و منافع جامعه ایم..!

بچگی امیر تتلو خیلی سخت بوده..از نظر من همین سختی بوده که از این شخص،کسیو ساخت که یکی از وزرای سابق کشور هم اعتراف به استعداد ایشون کنه و آهنگ های ایشون رو ترک به ترک گوش بده..!

بعضی از آهنگ های تتلو رو گوش میدم...

چه غمی داره اونجایی که میگه رو مغزمه حتی راه رفتنت...

یا اونجاش که میگه آخه بی معرفت تو واسه من پر بودی از مرام چیشد تو این یکروز..

یا اونجایی که میگه من واسه تو پر بودم از رویا،مگه چیشد که داری میری..

بقول تتلو همه ی روزی تنهات میزارن..

و چقدر حرف دلمونو زد که گفت:«فکر توام هرجا برم»

عاشق باشی،دلت پر باشه،از دنیا گله مند باشی،یا هر مشکلی داشته باشیو،اون تجربه کرده و بنظرم راز موفقیت و جذب اینهمه طرفدار به همین علت..

بقول امیر مقصودلو (تتلو) طبیعت سر لج برداشته بامن..😅

شاید بعدا نوشتم که چقدر لج بازی می‌تونه تلخ کامی بیافرینه...

حرفام تمام نشد و داستان کامل نشد و اینم به لیست نشده ها اضافه شد...

شاید ادامه داشته باشد...

داستان زندگیراز موفقیتتتلولجبازیبنزین آتش بقیه نباشیم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید