فلسفههای اشراق، حکمت متعالیه و مشاء سه مکتب برجسته در تاریخ فلسفه اسلامی هستند که هر یک با روشها و مبانی خاص خود به تبیین حقیقت و شناخت جهان پرداختهاند. در ادامه به تفصیل به اشتراکات و تفاوتهای این سه مکتب میپردازیم:
### اشتراکات:
1. **پذیرش خداوند بهعنوان مبدأ هستی**: هر سه مکتب خداوند را بهعنوان سرسلسله موجودات و مبدأ همه چیز قبول دارند و نظام هستی را بر اساس یک سلسله مراتب وجودی تبیین میکنند.
2. **توجه به عقل و استدلال**: هر سه مکتب به اهمیت عقل و استدلال در شناخت حقیقت تأکید دارند، هرچند روشهای متفاوتی را برای این شناخت به کار میگیرند.
3. **هدف مشترک**: هدف نهایی هر سه مکتب رسیدن به سعادت و کمال انسانی است که در ارتباط با شناخت حقیقت و نزدیکی به خداوند تعریف میشود.
4. **توجه به مسائل متافیزیکی**: هر سه مکتب به مسائل بنیادین فلسفی مانند وجود، ماهیت، علیت و شناخت میپردازند.
### تفاوتها:
1. **روششناسی**:
- **فلسفه مشاء**: این مکتب که به ابنسینا و ارسطو نسبت داده میشود، بر استدلال عقلی و منطقی تأکید دارد و روش آن مبتنی بر تحلیل و برهان است.
- **فلسفه اشراق**: سهروردی، بنیانگذار این مکتب، علاوه بر عقل، به شهود و نور بهعنوان ابزار شناخت توجه دارد. او معتقد است که حقیقت از طریق اشراق و نور درک میشود.
- **حکمت متعالیه**: صدرالمتألهین شیرازی در این مکتب ترکیبی از عقل، شهود و وحی را بهعنوان روش شناخت معرفی میکند و به نوعی جامعیت در روششناسی دست یافته است.
2. **اصالت وجود یا ماهیت**:
- **فلسفه مشاء**: در این مکتب، بحث اصالت وجود یا ماهیت بهطور مستقیم مطرح نشده است.
- **فلسفه اشراق**: سهروردی به اصالت ماهیت معتقد است و وجود را امری اعتباری میداند.
- **حکمت متعالیه**: صدرالمتألهین اصالت وجود را بهعنوان اصل بنیادین پذیرفته و آن را محور تحلیلهای فلسفی خود قرار داده است.
3. **نگاه به مفاهیم فلسفی**:
- **فلسفه اشراق**: مفاهیم فلسفی بیشتر اعتباری و ذهنی تلقی میشوند و سهروردی بر نور و اشراق بهعنوان حقیقت تأکید دارد.
- **حکمت متعالیه**: مفاهیم فلسفی بهعنوان واقعیات وجودی تحلیل میشوند و صدرالمتألهین به وحدت وجود و حرکت جوهری توجه ویژهای دارد.
4. **نگاه به سعادت و کمال**:
- **فلسفه مشاء**: سعادت در این مکتب بیشتر به شناخت عقلی و عمل به فضایل اخلاقی وابسته است.
- **فلسفه اشراق**: سعادت از طریق شهود و ارتباط با نور الهی حاصل میشود.
- **حکمت متعالیه**: سعادت در این مکتب به شناخت وجودی و اتحاد با حقیقت مطلق مرتبط است.
5. **حرکت جوهری**:
- این مفهوم در فلسفه مشاء و اشراق مطرح نشده است، اما در حکمت متعالیه بهعنوان یکی از اصول بنیادین شناخته میشود. صدرالمتألهین معتقد است که حرکت در ذات و جوهر اشیاء وجود دارد و این حرکت به سوی کمال است.
6. **نگاه به وحی و دین**:
- **فلسفه مشاء**: بیشتر بر عقل و استدلال تأکید دارد و وحی را بهعنوان منبعی مستقل از فلسفه در نظر میگیرد.
- **فلسفه اشراق**: به نوعی ارتباط میان فلسفه و عرفان قائل است و وحی را بهعنوان منبعی مکمل میپذیرد.
- **حکمت متعالیه**: وحی، عقل و شهود را بهعنوان منابع مکمل یکدیگر در شناخت حقیقت میپذیرد.
این تفاوتها و اشتراکات نشاندهنده عمق و تنوع در تفکر فلسفی اسلامی است.