#پیش_گفتار:
گذری بر تاریخچه عریانیسم در طلیعه جنبش ادبی ۱۴۰۰
2⃣
#صفحه١۴
اندکاندک آثار فلسفی و به تبع ادبی این انجمن علمی_فلسفی و آکادمیک در فضای کشور منتشر و مطرح شد، این فعالیتها پس از اتمام تحصیل آرش آذرپیک و شاگردان برازنده و جستجوگرش، درمؤسسهی پالوم و بعد از آن در کتابخانهی ولایت اسلام آباد غرب و پس از آن با مجوز رسمی در مؤسسهی فرهنگی_هنری قلم سبز مرصاد ادامه یافت، تا آن که با سعایت بدخواهان بی مایه و نابخردانی که پرواز اعتقاد آنها به سان مرغ مسیحا بود، مؤسسهی قلم سبز مرصاد پس از ۴ سال فعالیت منحل شد.
در دههی ۹۰ که نفوذ تربیت یافتگان دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب به تمام کشور و خارج از آن نیز کشیده شد، به تدریج بین هواداران مکتب اصالت کلمه در کرمانشاه (نسل دههی هشتاد کارگاههای ادبی نیلوفر و امید که تا آن زمان کتب، نشریات و مقالههای فراوانی نیز به چاپ رسانده بودند) و هواداران عریانیسم در اندیشکدهی کلمهگرایان ایران شکافی بنیادین شکل گرفت، تا آنجا که در مورخهی ۲۱/ ۴/ ۱۳۹۸ آذرپیک در سایت رسمی مکتب اصالت کلمه (که در نشریات مختلف نیز انتشار یافت) حمایت بیتردید خود را از تفکر انتقادی، به جای تفکر اعتقادی اعلام کرد و پس از آن بود که جنبش ادبی ۱۴۰۰ در دههی نود با انتشار نشریههایی همانند «کلمه»، «دنیای کلمه»، «فرازنان» و... رسماً اعلام موجودیت کرد.
همانگونه که در کتب مختلف هم آمده مانیفست های عریانیسم از الف تا ی تماماً برآیند نبوغ اندیشگانی و فردی آرش آذرپیک است، اما ثبت اجتماعی_تاریخی و گسترش نفوذ یک اندیشه در بسیاری از بزنگاه های تاریخی چون امروز حتی گاه از کشف و خلق آنها نیز به مراتب دشوارتر است و این مجاهدت فرهنگی و رشادت قلمی و شجاعت بیانی و رسالت شعوری توسط یاران اندیشکده ی کلمهگرایان با تمام سختی ها، تهمت ها، افتراها، کارشکنی ها، سدهای مکرر و سنگ های بی وقفه همواره در شدنی پیوسته و شگفت در حال انجام است. آذرپیک، ویژگی این نسل تحلیل گر را در مکتب چنین میداند: «تلاشگرانی برای تحقق تکثر هم افزای صداها و درک فردی_اجتماعی حضور دیگری، برای انحلال هرگونه آواتاریسم منحوس فرهنگی و ادبی» و در ادامه مینویسد: «فلسفیدن، فضای اندیشیدن و عاطفهی هنری را در اختیار قلم ما می گذارد اما برخی اندیشهها به دلیل آن که از صافی فلسفیدن هنرورزانه نگذشته و یا ظرفیت برگذشتن از آن را ندارند، تنها به موضوعات و یا مفاهیمی برای نگارش و سرایش هنری_ ادبی تبدیل خواهند شد؛ بنابراین محتوای یک مکتب ادبی، ناظر بر گونهای اتمسفر هستیشناسیک برای تحقق اندیشگانی_ذوقانی زیبایی_والاشناسانهی ساحتهای هنریست، اما بسیارند اندیشههای غالباً ایدئولوژیک و تئولوژیک که قابلیت آن که روح هنری_ادبی را در حرکت جوهری خود به منصهی ظهور و بروز برسانند، ندارند؛ یعنی باز هم به تعبیر صدرایی دارای فقر وجودی در جهان مفهومی_هنری هستند، یا به علت آن که خمیرمایهی آنها توسط برازندگان وارد حیطهی مقولهسازی هنری_ادبی نشده، نتوانستهاند جامهی فاخر یک حرکت فردی_جمعی را در جهان هنر و هنر جهان بر تناروح خود بپوشانند، بنابراین در حیطهی نگرش مکتبی در دنیای ادبیات قرار نگرفتهاند و در اصل نوعی مضمون، مفهوم و یا موضوع خاص را برای ستایش یا نکوهش در اختیار نویسندگان نکته سنج و باریک بین می گذارند و هرگزاهرگز نتوانستهاند فضای هستیشناسانهای را تولید کنند؛ بنابراین جنبش ادبی ۱۴۰۰ برای رسیدن به فضاهای نوین که قابلیت مقوله سازی را داشته باشند، تفکر انتقادی را در عین و حین فاصلهگیری از هرگونه پروسهی نفیگرایانه افق راه خود قرار داده و به جای وادیِ طلب در تفکر گذشتگان، کرسی مطالبهگری را پیشنهاد میدهد، چه در حیطهی اجتماع، چه فرهنگ و چه مشخصاً هنر و ادبیات که این رویکرد از هر گونه مرکزمداری تئولوژیک و ایدئولوژیک در جهان سنت و مدرنیسم و مرکززدایی نسبیگرایانه در عصر پسامدرنیسم، گریزی شعری_شعوری می گیرد.
از کتاب: #جنبش_ادبی_۱۴۰۰ ( #آنتولوژی_فراشعر_نویسان_مولتی_فونیک )
شرح و بسط جنبش ادبی 1400به قلم آغازگر آن #امپراطور_واژههای_جهان استاد #آرش_آذرپیک
مولفین: #علی_رشیدی و #آریو_همتی
مقدمه دوم: #نیلوفر_مسیح
مقدمه سوم: #هنگامه_اهورا
********
شعر فراگفتار یعنی همافزایی شعر زبانی و شعر بیانی در یک اثر که برای نخستین بار در شعر دههی ۷۰ توسط عالیجناب آرش آذرپیک پایهگذاری شد.
_
#آرش_آذرپیک
#امپراطور_واژههای_جهان
#تئورسین_و_نظریه_پرداز_مکتب_عریانیسم
#اندیشکده_کلمه_گرایان_ایران
#جنبش_ادبی_۱۴۰۰_عریانیسم
#عریانیسم_و_اعلام_عرفان_بس_در_تمدن_ایرانی_اسلامی
#عریانیسم_و_اعلام_مرگ_تفکر_منحط_مراد_و_مریدی
#عریانیسم_مبلغ_فلسفه_و_تفکر_انتقادی_در_جهان