در دههی هفتاد رضا براهنی با کتاب «خطاب به پروانهها» دریچهی شعر پسامدرن را در ایران گشود و با بازی های زبانی در حیطهی پیکره و تجسد کلمات، با الهام از مکتب شعر زبان، اینگونه شعر را در زبان فارسی درونی کرد. سپس علی باباچاهی نیز با الهام از دیگر شیوههای پسامدرنیستیِ غرب توانست بازی با گفتمانها و کلانروایتها را در شعر با نام «وضعیت دیگر» در زبان فارسی مطرح سازد که با کتاب «نمنم بارانم» آن را پیشنهاد داد.
در همان عصر فراشعر پسامدرن برای نخستین بار در ادبیات با الهام از چگونگی نگارش فراداستان پست مدرن که مرز بین داستان و تحلیل داستان را بر داشته بود با تعمیم این فضا به هنر شعر ؛ توسط _آرش آذرپیک_ در کارگاههای شعر ارائه گردید و آموزش داده شد که در این شیوه، شاعر چگونگی سرایش شعر و به کارگیری امکانات و تکنیکهای شعریاش را برای خوانشگر فاش میسازد که بر اساس فاصلهگذاریِ برشتی، خودآگاهانه سرایش شعر به گونهای اتفاق میافتد که مخاطب در چگونگیِ آفرینشِ آن مشارکت یافته و از چند و چونش آگاه میشود. با ایرانیزه کردن این شیوه برای نخستین بار در شعر ؛ خردکخردک با حفظ و همراهیِ کلیِ نگرش فراشعرِ پسامدرن آذرپیک به عنوان پایه گذار این شاکله ی پسامدرنیستی ، آرایهها، شیوهها و تکنیکهای جدیدی را نیز به جهان شعر و شعر جهانِ پسامدرنیستی پیشنهاد داد همانند آرایهی آیکون، تشبیههای باژیکال، تمثیل زبانی و روایت دیالوگ_منولوگمحور.
فراشعر، شعر را در وضعیتی شعری_ناشعری، معنامندی_نامعنامندی، بیانمندی و زبانورزانه ، شعر و نثر قرار میدهد و در ساحتی بینابین میتواند تمام امکانات دیگر ساحات شعر پسامدرنیستی _همانند استایل های شعری خاص براهنی و باباچاهی و شاعران شاخه ی ضدجریان گرا را نیز به شاعر و مخاطب خاص این شیوه برای نگارش پیشنهاد دهد؛ بنابراین در اواخر همان دهه این شیوهی پسامدرنیستی که میتوان آن را شعر جامع پسامدرنیستی یا شعر پسامدرنیستیِ مشرقی نیز نامید اگر چه همین نامرز بودگی باعث می شد هر فراشعر پست مدرن اجرایی دیگرسان با فراشعرهای دیگر همان شاعر را نمایش بگذارد ، فراشعر راوی را به جای حذف کردن مبدل به یکی از صداهای متن کرد در این شاکله توامان پیچیدگی تخیل شاعر و پیچیدگی های زبانی ، خواننده را به مشارکتی فعال فرا میخواند و سطوحی مختلف را در هر اثر نمود هنری می بخشد.
با آن که در آغاز به شدت مخالفان و انکارگران و سنگاندازان بسیاری یافت به همان شدت و حتی بیشتر نیز پس از آن مقلدان و انتحالگرانی را در بستر تاریخ شعر ایران پیدا کرد و بعدها در سال 1384 پس از تشکیل چندین و چند کارگاه ادبی نخستین آنتولوژیهای این شیوهی بیانی منتشر شد.
تاثیر تکنیک و شیوه ی روایت دیالوگ_ منولوگ محور که از ابداعات آذرپیک به شمار می آید تاثیر فراوانی بر جریان غزل پست مدرن بعد از انتشار آنتولوژی اش در سال ۱۳۸۴ و دیگر استایل های شعر پسامدرنیستی همانند وضعیت دیگر گذاشت.
******
شعر فراگفتار یعنی همافزایی شعر زبانی و شعر بیانی در یک اثر که برای نخستین بار در شعر دههی ۷۰ توسط عالیجناب آرش آذرپیک پایهگذاری شد.