ویرگول
ورودثبت نام
mohaddesemim
mohaddesemim
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

نه به پنجشنبه های کاری!


سلام !

امروز پنجشنبست، همون پنجشنبه ای که ما اوایلِ دهه ی هفتادی ها مجبور بودیم بریم مدرسه و الان که درسمون تموم شده مدارس روزهای پنجشنبه تعطیل شده ولی بجاش باز ما که به لطف خدا شاغلیم

پنجشنبه هارو میایم سر کار ...

از همون موقع ها علاقه ی زیادی به پنجشنبه داشتم حتی بیشتر از جمعه دوستش داشتم چون فرداش تعطیل بود.

کلا همیشه شوق رسیدن به تعطیلات از خود تعطیلات برام جذاب تربود.

در حالیکه پنجشنبه انگار هنوزهم علاقه ای به من نداره و سر ناسازگاری داره...




این پنجشنبه یکی از آرومترین پنجشنبه های کاریِ منه

و دقیقا به همین دلیل تصمیم گرفتم از فرصت استفاده کنم و بلاخره شروع به نوشتن کنم.

اگر یک روزی بخوام یک کمپین راه بندازم قطعا اون کمپین #نه_به_پنجشنبه_های_کاریه

و با این شعار جلو میرم که " روزی خواهد رسید که در انتخاب جایگاه شغلی تعطیل بودنِ پنجشنبه ها نه تنها یک مزیت بلکه یک امر بدیهی خواهد بود." (تشویق حضار)


اما فعلا تا اینجای کار و تا این تاریخ که اوایل تابستان سال 1401 هست پنجشنبه های ما نه تنها تعطیل نیست بلکه دارای اضافه کاریِ اجباری هم هست مثل سربازیِ اجباری حجابِ اجباری و باقی چیزهای اجباری،حتی برای من طوری شده که بعضی مواقع هم که مناسبتی پیش بیاد و تعطیل باشم دستو پامو گم می‎‌‌کنم که خب حالا باید چیکار کنم از کجا شروع کنم تهش هم همون ساعاتی که بعضی از دوستان در جشن ها شرکت می‌کنن و به کارهای مسرورانه مشغولن من زیر شلواری به پا و لیوان چای به دست زیر باد کولر مشغول مطالعه ی کتاب هستم. (البته اگر ریا نباشه )

دقیقا به همین شکل!
دقیقا به همین شکل!



می‌دونم که این کمپین قطعا مخالفانی هم خواهد داشت مثل مدیران، افراد معتاد به کار، افراد بیکار، کسانی که علاقه ای به گذراندن زمان با خودشون ندارن، کسانی که فکر می‌کنن حالا اگر پنجشنبه رو هم کار کنن همچی تغییر می‌کنه و شاید بگن باز هم یک تنبل دیگه یک بهونه برای تنبلی پیدا کرد و به جمع کسیر تنبل ها پیوست.

از همینجا به همشون می‌گم این کمپین فقط توی خیالات من شکل گرفته و نظر شخصی من هست که می‌تونه طرفدار و مخالف هم داشته باشه و دفاع دیگه ای ندارم :/

و کلام آخر:

ما هر روز تلاش می‌کنیم که زندگی بهتری داشته باشیم و این حق ماست دو روزی رو برای خودمون داشته باشیم که بتونیم سفر بریم، کتاب بخونیم، فیلم ببینیم، نظافت کنیم، با دوستان و خانواده وقت بگذرونیم و به طور کلی برای خودمون زندگی کنیم و این هیچ ربطی به کاری نبودن و پشتکار نداشتنمون و چیزهای دیگه نداره، ما اینجاییم تا زندگی کنیم وگرنه روزی می‌رسه که توی سن هفتاد سالگی (البته اگر با این فشار کاری به اون سن برسیم ) روی صندلیِ نَنو ایِ خونمون نشستیم و این شعر رو زمزمه می‌کنیم :

این قافله ی عمر عجب می‌گذرد

دریاب پنجشنبه ای که با طرب می‌گذرد

و آهی از سر فقدان روزهای از دست رفته می‌کشیم ...

پس دریاب!

جایگاه شغلیپنجشنبه‌های کاریزندگی کارمندی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید