حمیدرضاروحی
حمیدرضاروحی
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

اسطوره/اورارتو

خالدی خدای خدایان
خالدی خدای خدایان



نکته مهم دیگر در فرهنگ و تمدن اورارتویی، حضور خدائی ایرانی در دین اورارتویی است.

در خدایان اورارتوی تای اول به خالدی که خدایی ایرانی است، تعلق دارد.

حوزه فرهنگ و دین اورارتویی وقتی روشنتر میشود که اضافه کنیم که اورارتوییان خالدی را از حوریان نگرفتند، بلکه از اقوام ایرانی شهر ایرانی شهر مصیصر (موسایسر یا موصاصیر = يا موجسیر امروزی) (MUSSASIER) آن هم پس از تصرف این شهر ، اقتباس کردند.

خالدی خدایی ایرانی است

ولی عبادت خدایان طبیعت حوری از ساری مردم اورارتو ادامه یافت. نکات دیگر امتزاج ادیان قدیمی با فرهنگ اورارتو را تائید می کنند.

نام باگبارتو (BAGBAR) همسر خالدی کلمه ای ایرانی است که معنی آن همسر خداست به زحمت می توان پذیرفت که همسر اورارتویی یک خدای اورارتویی را به زبان ایرانی باگبارتو نوشته باشند.

در اینجا این نظر پیش می آید که بالاترین خدای اورارتو، خالدی، که مرد است ازدواج کرده و الهه ایرانی را که خود را با او برابر می دانست عقب زده است در هر حال باگبارتو یک اسم ایرانی است.

در دین اورارتویی خدا مجسمه، شکل و با تصویر نداشت، بلکه آن را با مظهر و با علامتی نشان می دادند.

نکات فوق یک بار دیگر نشان میدهند که چگونه اعتقادات دینی اقوام مختلف در سرزمینهای جامعه بزرگ شرق با یکدیگر ادغام شدند

اثر هنر و دین ایرانی، حتی و مصری، سوریه ای و آشوری بر روی هنر اورارتویی را میتوان در روی تصویر یک کمربند مفرغی، که در محل کامیر بلور پیداشده، نشان داد.

((تیشبانی یا قلعه تیشبانی نام دیگر آن کارمیر بلور به زبان ارمنی «تپه قرمز» (به ... است در کنار رود هرازدان که توسط پادشاه اورارتو، روسای دوم بنا شده است.ویکی))


در این تصویر خدای خالدی روی شیر تیشه_با ، روی گاو نر یک تصویر که زانوزده و قرص خورشید بالدار را حمل می کند شی_وی_نو (SCHIWINU)، دیده می شود.


خالدی، خدایی ایرانی است


تشه_با از ختیان گرفته شده بود

قرص خورشید بالدار تاثیر فرهنگ مصری و سوریه است.

غیر از این سه خدا ، که خدایان اصلی اورارتو بودند روی کمربند، یک گاونر بالدار (یاشير بالدار) با سر انسان تصویر شده است که هنر آشوری را به خاطر می آورد.»

در حجاریهای آشوریان و یا هنرهای آسیای صغیر، خدایانی که روی حیوانات ایستاده اند دیده میشوند.

اشکال و مجسمه گاو بالدار یا شیر با چهره انسان یا بدن انسان از آشور به اورارتو منتقل شد

ارواح بالدار (GENIEN)، بعضی اوقات با سر حیوانات، که درخت مقدس را حفاظت می کنند با تصاویر خدایان آشوری در رابطه اند."

سرزمین اورارتو در سنه ۷۱۶ ق.م جزء منطقه نفوذ و سلطه نظامی سلاطین آشوری شد.

پس از غلبه سلاطین ماد بر آشور سرزمین اورارتو نیز جزء استانهای ماد در آمد.

در سالهای بعد ارمنی ها که از آسیای صغیر به آن ناحیه مهاجرت کرده بودند به جای اورارتوها نشسته و با آنان در آمیختند و از آن تاریخ به بعد سرزمین اورارتو به نام ارمنستان خوانده شد

با اینکه در ۱۰۰ ق م سلاطين ماد اورارتو را تصرف کردند، ولی نام اورارتونا مدتی پس از آن در کتیبه ها ذکر میشد.

برای آخرین بار نام اورارتو به شکل اوراشتو (URASTU) در متن بابلی کتیبه داریوش در بیستون (حدود سال ۵۲۰ پیش از میلاد) به چشم میخورد و حال آنکه در متن فارسی به جای آن نام ارمنیا یا ارمنستان ARMENIA نوشته شده است.


با توجه به چنین سابقه مشترک و وحدت قومی و فرهنگی میان اقوام ساکن جبال قفقاز، دریاچه وان، ارومیه، وسوان، با شمال و جنوب و غرب و شرق این سرزمین ، بدیهی است که فرهنگ و قومیت این سرزمین نیزبخشی از همان وحدت قومی و فرهنگی چند هزار ساله اقوام این سرزمین و جامعه بزرگ شرق است.


پیوتروفسکی نویسنده روسی قبول می کند که:

«نه تنها مردم سرزمین کنونی ارمنستان، بلکه مردم سایر نواحی قفقاز نیز که با یکدیگر مربوط بوده اند و در واقع فرهنگ واحدی داشتند و مرحله یکسانی از رشد رشداجتماعی را می پیمودند، از میراث فرهنگی اورارتو فایده هایی بسزا بردند.

بسیاری از ملل سرزمین قفقاز را میتوان وارث فرهنگی اورارتو نامید.

قفقاز از طریق اورارتو با فرهنگ باستانی آسیای مقدم مربوط گشت.»

بدین سخنان باید افزود که اقوام ساکن قفقاز، نه فقط از طریق اورارتو با فرهنگ باستانی آسیای مقدم، که خود ترکیبی از فرهنگ اقوام هندو ایرانی و فرهنگ اقوام جنوب بين النهرین حلتمنی (ایلام) و ساکنین جبال زاگرس بود، مربوط می شدند، بلکه از طریق اورارتو با فرهنگ اقوام هند و ایرانی و حوری و بالاخره اقوام و فرهنگ سرزمینهای شرقی دریای خزر، شمال سوریه و مصر و بالاخره دره رود سند نیز در رابطه تبادل متقابل قرار گرفتند، و جزئی از بافت قومی، فرهنگی و اجتماعی درجامعه بزرگ شرق محسوب می شوند.

تا سال 1976در ترکیه ۱۷۹، در ارمنستان ۲۹، در عراق5 و در ایران امروزی ۷۷ محل باستانی اورارتویی کشف شده است.

مرکز اورارتوئیان در کنار دریاچه وان و دریاچه ارومیه قرار داشت.

پایتخت اورارتو توپراق قلعه در کنار وان بوده هرچند که بزرگترین کاخ - قلعه اورارتویی در ایران، در بسطام (آذربایجان) کشف شده است.

محل پیدا شدن آثار باستانی اورارتو منطقه ای از غرب خم رودخانه فرات در ترکیه تا ۸۵۰ کیلومتر طول از جهت شرق تا غرب اردبیل در ایران است.

محلهای باستانی اورارتو را در عرض ۵۰۰ کیلومتری در دریاچه سيلدير CILDIR در ترکیه در اطراف لنینکان LENINKAN در شوروی در جهت شمال و جنوب تا اطراف شمال روانداز در عراق می توان یافت.

وسعت اورارتو از نظر سطح و وسعت نصف ترکیه امروزی بود.


#جامعه‌بزرگ‌شرق

#شاپوررواسانی



عاشق تاریخ /اسطوره
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید