برداشت من از کتاب هفت پیکر

هفت پیکر نظامی

من این کتاب و از پادکست نظامی گنجوی گوش دادم

این کتاب داستان زندگی بهرام گور(بهرام پنجم ساسانی ) و روایت میکنه. اول کتاب شروع میکنه زندگی نامه بهرام گور و (به این دلیل به بهرام پنجم میگفتند بهرام گور که عاشق شکار گور خر بوده) و روایت میکنه که چطور به دنیا امد، بعد به یمن رفت ، برای بهرام اونجا کاخ خورنق و ساختن(و خود داستان این کاخ خیلی جذابه که به دست سِنِمار ساخته میشه)، اونجا تحت نظارت و همراه نعمان بزرگ شد و داستان به سلطنت رسیدن بهرام و روایت میکنه تا اینجای داستان اشتراکات زیادی با قسمتی از شاهنامه داشت اما پس از این ها شاهکار نظامی شروع میشه و اون اشنا شدن بهرام گور با هفت دختر و ازدواج با انها است (دختر پادشاه هند، دختر پادشاه چین، دختر قیصر روم و.‌..) که هر کدام از این دختر ها کاخ و رنگ پوشش متفاوت داشتند و هر کدوم (هر شب یک نفر) برای بهرام داستان هایی تعریف میکنه و ما در واقع هفت داستان متفاوت دیگر در دل این کتاب میبینیم مثل داستان شهر سیاه پوشان، داستان کنیزک زرد رو و.... در این داستان زن ها نقش پر رنگی داشتند و در اکثر اونها زن نشان دهنده رسیدن به سعادت و خوشبختی بود و این بیشتر از همیشه نظامی و قلمش در دل ادم جا میده (احترام به زن در داستان های نظامی تا اینجا که من دیدم در خسرو شیرین و هفت پیکر زیاد به چشم میخوره)

بعد از این داستان ها حکومت بهرام گور توسط وزیرش فاسد و دچار جنگ با چینی ها میشه که بهرام این فساد ها رو سرکوب میکنه و چین و شکست میده و درس ها و پند های جالبی نظامی در خصوص سیاست میده که قابل توجه هستند و در اخر بهرام گور روزی که به شکار گور خر میره وارد یک غار میشه و دیگه بیرون نمیاد ( نشان دهنده مرگ بهرام )

بهرام که گور میگرفتی همه عمر

دیدی که چگونه گور بهرام گرفت

در تاریخ کلا بهرام گور به باده خواری و میگساری زیاد معروف بوده و یکی از پادشاه های محبوب مردم حساب میشه که خراج چند سال و میبخشه و موقعه خشکسالی در انبار حکومتش و برای کمک به مردم باز میکنه

شخصیت های به یاد ماندنی: یزدگرد .بهرام گور .نعمان و بچه اش.سِنِمار.هفت دختر و.‌.

شخصیت محبوب:بهرام گور

شهریور ۱۴۰۱