برداشت من از کتاب چای نعنا
سفرنامه و عکس های مراکش
از منصور ضابطیان
الان اوایل نوروز ۱۴۰۲ هستیم حوصلم سر رفته و موقعیت مسافرت نیست گفتم خب چی بهتر از اینکه کتابای نیمه کاره رو ول کنم و برم یک سفر نامه بخونم که به حال و هوای این روز ها هم بخوره?
اخر مقدمه کتاب نوشته شده :(قبل از شروع کتاب توصیه میکنم دسته ای نعنای تازه بخرید آن را با کمی چای سبز یا سیاه توی قوری دم کنید پنج دقیقه صبر کنید و...
حالا کتاب آماده ی خواندن است .به مراکش خوش آمدید.)
که من هم به پیشنهاد نویسنده گوش دادم و خیلی چسبید??
کتاب چای نعنا سفرنامه ای از مراکش است که در سال ۱۳۹۶ نوشته شده توی این کتاب ما همراه با نویسنده به چهار شهر کشور مراکش (کازابلانکا .طنجه.شفشاون.فس مراکش)سفر میکنیم که من شهر رنگی رنگی مراکش وبا میدان جامع الفنا به بقیه شهر ها ترجیح میدم?
اول کتاب اشاره میکنه که ما ایرانیا تنها ادم هایی هستیم که به مراکش میگیم مراکش? (درواقع مراکش اسم یکی از شهر های مهم این کشوره)و اسم اصلی کشور Morocco است
توی کازابلانکا اشاره به این میشه که چهقدر اسم شهرش باکلاسه ?ولی این شهر یه اسم دیگه به عربی داره به نام دارالبیضاء که کلاس کازابلانکارو میشوره میبره? همچنین تو این شهر به سومین مسجد بزرگ مسلمان ها هم اشاره شده بود که تقریبا تو دل دریاس و جالب بود برام
یه نکته ی دیگه که توی کشور مراکش برام جالب بود زبان افراد اون کشور بود که عربی زبان رسمی کشوره اما به واسطه حضور فرانسوی ها و اسپانیایی ها در دهه های اخیر در کشور اسپانیایی و فرانسوی هم میدونستن و کمی به انگلیسی اشنا بودن
من قبل از خوندن این کتاب حس میکردم مراکشی ها خیلی به ما نزدیکن چه از لحاظ اقلیم چه داشتن فرهنگ های مختلف چه داشتن شهر های رنگی رنگی مثل ابیانه و هرمزگان و چه علاقه به پیشرفت و رشد کردن یا به اصطلاح اروپایی شدن و این حس کاملا درست بود?
کلا نویسنده کتاب علاقه انچنان به رفتن به جاهای لوکس نداره و راحتی و ماجراجویی و ترجیح میده و این و از رفتن به قسمت های قدیمی شهر که مدینا نام داره کاملا میشه فهمید?
یک جایی از کتاب اشاره میکنه که برای هر کاری مثل سفر نباید بهانه اورد که نمیشه یا مشکل سر راه است ادم اگه بخواد میتونه یه کاری و انجام بده و این درسی بود که من از کتاب گرفتم...
جلد کتاب و عکس های زیاد اون هم برام خیلی دوست داشتنی جذاب بودن ?فقط کاش تعداد عکس های رنگی کتاب (بین متن ها) بیشتر بود
راستی نویسنده توی شهر مراکش یه هتل رفت به اسم (ریاذ الفنگ شویی) که خیلی دلم و برد و اگر روزی برم مراکش قطعا یک سر میرم اونجا?
اوایل نوروز ۱۴۰۲