ویرگول
ورودثبت نام
وب نیوز
وب نیوز
خواندن ۱۰ دقیقه·۴ سال پیش

تابلو های معرق چوب در صنایع دستی

تابلو معرق چوب
تابلو معرق چوب

هنر معرق چوب نیز از جمله هنرهای ایرانی با قدمتی صد ساله می‌باشد که از آغاز (همزمان با تحولات هنر مدرن در ایران) تا کنون مسیر یکنواختی را طی نموده و هنرمندان این عرصه همواره فضای سنت را به تجربه نشسته‌اند و گاه آن را با هنرهای دیگر از جمله مشبک، منبت و خاتم در هم آمیخته‌اند. هنرهای چوبی از گذشته تاکنون به دلیل ذات چوب و ارتباط با طبیعت همواره مورد توجه افراد زیادی قرار گرفته است. حکاکی چوب شاید یکی از شگفت‌انگیزترین اشکال هنری است که برای انسان شناخته شده است.


در این میان تابلوهای معرق چوب جایگاه ویژه‌ای بین علاقه‌مندان دارد. برای خلق تابلوهای معرق چوب به یک بستر ثابت نیاز داریم. تکه‌های چوب را می‌توان بر روی هر چیزی که حرکت نمی‌کند، اعمال کرد. هنگام انتخاب یک بستر مناسب برای ایجاد تابلو معرق چوب اصلی‌ترین ویژگی مورد‌نظر این است که بدون خمیدگی باشد و در اثر گرما یا رطوبت منبسط یا منقبض نشود. همچنین سطوح باید عاری از رنگ، خاک و گرد و غبار باشند. هنرمند معرق کار با چسابندن تکه‌های چوب کنار یکدیگر شاهکارهای هنری تابلوهای معرق چوب را به زیبایی هرچه تمام‌تر و با مهارت بالا خلق می‌کند. برای تهیه تابلو معرق چوب مشورت با کارشناس فروش تابلو معرق چوب و بهره‌مندی از اطلاعات آن می‌تواند مفید باشد.

تابلو معرق چوب
تابلو معرق چوب


چوب از جمله مواد نسبتا ناپايدار طبيعت است، که به لحاظ اجزاي تشکيل دهنده‌اش نسبت به اغلب مواد طبيعي ديگر استحکام کم‌تري دارد و اين خاصيت سبب شده تا آثار چوبي از پايداري بسيار کمي برخوردار باشند. با توجه به اين که در طول تاريخ آثار چوبي بسياري بر اثر مرور زمان يا حوادث و عوامل آسيب زا از بين رفته‌اند. براي دستيابي به تاريخچه هنرهاي چوبي خصوصا معرق چوب، هر چه به عقب باز گرديم منابع کم‌تري در دسترس است. آثار هنري به جاي مانده در ايران را مي‌شود به شش دوره زير تقسيم نمود:

دوران قبل از اسلام(شامل تمدن‌هاي باستاني ايران)
قرون اوليه ي اسلام( شامل سلسله‌هاي آل بويه، خوارزمشاهيان، سامانيان)
دوران مياني اسلام (شامل سلسله‌هاي سلجوقي ، ايلخاني، تيموري)
دوران صفويه
دوران زنديه، افشار، قاجار
دوران معاصر

با توجه به بررسي تاريخچه هنر معرق به ذکر آثار به جاي مانده و نمونه‌هاي موجود، اين هنر به استناد منابع معتبر موجود پرداخته مي‌شود:

اگر بخواهيم در مورد پيدايش تاريخي اين رشته از هنرهاي چوبي در کشورمان سخن به ميان آوريم ميراث به جاي مانده از ايرانيان باستان نشانگر ذوق و سليقه و زيبايي شناسي هنري آنان براي تزيين لوازم و مسايل مورد استفاده آنان در هزاران سال پيش است. شانه‌اي که در کاوش‌هاي صورت گرفته توسط باستان شناسان در شهر سوخته کشف شده و با توجه به ابزار و امکاناتي که در 6200 سال گذشته در اختيار بشر بوده نمايانگر اشکالي است که براي تزيين روي سطح شانه اشباع و جايگزين گرديده است. به جز اين نمونه تا دوران مياني اسلام هيج اثرمعرق جايگزيني ثبت و ضبط نشده است.

از ديگر آثار و تزيينات چوبي به جاي مانده در اين سرزمين، مي‌توان به نوعي معرق جايگزين با طرح‌هاي ساده هندسي که متعلق به دوران مياني اسلام بين قرن پنجم تا دهم هجري شمسي مي‌باشد، اشاره نمود. استفاده از چوب‌هايي مانند چنار، گردو، عناب، توت و گلابي و مصالحي چون عاج، استخوان و فلزات در اين دوره قابل ذکر است. دو نمونه موجود از اين دوران به شرح زير است:

رحلي چوبي متعلق به قرن 8 هجري شمسي که در موزه مترو پوليتن نگهداري مي‌شود و داراي شبکه‌کاري، کنده‌کاري، و معرق جايگزين مي‌باشد.
درِ گور امير سمرقند، مربوط به قرن 9 هجري شمسي که در موزه آرميتاژ نگهداري مي‌شود وداراي کنده‌کاري و معرق جايگزين و معرق نازک کاري به همراه عاج استخوان مي‌باشد.

در آثار به جاي مانده از دوران صفويه که مربوط به قرون 10-12 هجري شمسي مي‌باشد، تحولاتي از لحاظ نقش و شيوه‌هاي اجرايي در آثار هنري چوبي به وجود آمد که سبب ظرافت و دوام آن از لحاظ فني شد. همچنين از لحاظ هنري آثار اين دوره با الهام از نقوش و فرهنگ ايراني ساخته شدند. معرق جايگزيني که، از دوران قبل آغاز شده بود از زمان صفويه با نقوش متنوع‌تري بر روي برخي درها، جعبه‌ها و ديگر آثار متعلق به اين دوره مشاهده مي‌شود.  البته در اين دوران نوعي معرق انجام مي‌گرفت که، در آن قطعات چوب و استخوان به همراه لايه‌هاي خاتم به سبک امروزي ( تکه چيني) در کنار هم چسبيده مي‌شدند.

از نمونه‌هاي به جاي مانده از اين دوران:

  1. معرق جايگزين روي دسته يک صندلي و با استفاده از مصالحي چون عاج، استخوان و صدف

معرق تکه چيني به همراه خاتم روي يک در نمونه‌اي از معرق جايگزين در دوران قاجار نيز موجود است که در آن از مفتول هاي فلزي در حاشيه چوب‌ها استفاده شده است. نمونه‌اي از معرق جايگزين روي مبل از آثار به جاي مانده از اين دوران است.

معرق جايگزينی برروی يک مبل قاجاری

معرق به عنوان هنري که، از شهر سوخته تا کنون در تمدن ما با نمونه‌هاي بسيار محدود به جاي مانده امروزه شاهد تغيير و تحولات و پيشرفت‌هاي گوناگوني مي‌باشد.

از هنر معرق در آغاز براي تزيين سطح ميز، بوفه، در، تکيه گاه صندلي استفاده مي‌شد. با بهره‌گيري از نقوش اسليمي يا گره و تنها پنج رنگ محدود چوب‌هاي آبنوس، فوفل، گلابي، سنجد و توت و گاه براي تنوع از برش‌هاي خاتم براي اشباع نقش‌ها استفاده مي‌کردند. رنگ خاتم‌ها نيز به همان پنج رنگ ذکر شده محدود بود و به خاتم‌هاي چوبي شهرت داشت. شيوه معرق کاري نيز در مقايسه با روش‌هاي امروزي متفاوت بود.

به اين ترتيب هنرمندان ابتدا به وسيله کاردک مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش‌ها را روي شيي مورد نظر مطابق طرح مي‌کندند و سپس نقش‌ها را از چوب‌هاي رنگي به وسيله مته‌اي که اختصاص به تعمير چيني داشت و سوهان‌هاي مخصوص قديمي و اره‌اي به نام "چکي" دوربري مي‌کردند و در محل مقرر قرار مي‌دادند.

اجراي آثار معرق در ايران تا سال 1334 هجري شمسي با همان پنج رنگ محدود متداول بود. به کارگيري مواد رنگي شيميايي و ايجاد نقش‌ها بر روي يک راکت تنيس روي ميز توسط محمد طاهر امامي و در پي شناسايي گوناگوني رنگ انواع چوب‌هاي صنعتي شناخته شد. .

معرق خاتم، نيز از شيوه‌هاي تلفيق اين هنر با هنر خاتم است. از بدو پيدايش کارگاه معرق و منبت نوع ساده معرق خاتم در ميان شمسه نقش‌هاي گره با همان پنج رنگ محدود به کار گرفته مي‌شد و تلفيق اين دو هنر تا سال‌هاي اخير نيز در ميان هنرمندان و بازار صنايع دستي ايران از رونق خاصي برخوردار بوده است.

روند شکل گيري و تغيير و تحولات در هنر معرق، با شناخت و درک عميق‌تر و به کارگيري دامنه وسيع‌تري از چوب‌ها ادامه يافت. همچنين ذوق و خلاقيت هنرمندان براي اجراي اصولي‌تر و سريع‌تر، رسيدن به مناسب‌ترين رنگ بندي، رعايت ظرافت در برش قطعات چوب و خطوط اره در جهت افزودن به زيبايي تکنيک و تنوع در به کارگيري طرح‌ها و نقوش مختلف و دور شدن از قالب‌ها و محدوديت‌هاي سابق براين، کم کم جذابيت‌هاي نهفته اين هنر را به فعليت رسانده و معرق کاري با چوب جايگاه ويژه‌اي در ميان هنرهاي چوبي و صنايع دستي ايران پيدا کرد.

تا دهه ي هفتاد هجري شمسي، اکثريت آثار معرق با استفاده از طرح‌هاي سنتي ايراني همچون اسليمي و ختايي، گل و مرغ‌ها، مينياتور و به صورت معرق‌هاي زمينه چوب و زمينه رنگ شکل مي‌گرفت. همچنين استفاده از مصالحي چون عاج فيل، استخوان شتر، صدف طبيعي، و برش‌هايي از خاتم و فلزات، جلوه و ارزش ويژه‌اي به آثار معرق اين دوران مي‌بخشيد.

غالب آثار معرق کاري شده اين دوران، بر سطوحي از قبيل: صفحه ميز، تکيه گاه صندلي، جعبه‌ها و صندوق‌ها، منبرها و درب‌ها مشاهده مي‌شوند.

از جمله هنرمنداني که در اين دوران فعاليت داشته و در روند شکل گيري اين هنر تاثير گذار بوده‌اند، مي‌توان به عزيز الله ويزايي ، پرويز زابلي، محمد طاهر امامي، حسن آزاد خاني ، عطاءالله غلامعلي، هاشم فني پور اشاره کرد.

ترويج و گسترش معرق در ايران، تا قبل از دهه هفتاد هجري شمسي با تلاش اساتيد و هنرمنداني انگشت شمار که نام برخي از آن‌ها در بالا ذکر گرديد و در کارگاه‌هاي معدودي از جمله کارگاه معرق و منبت سازمان ميراث فرهنگي صورت مي‌گرفت. اين آموزش‌هاي محدود اغلب در شهر تهران و به صورت استاد شاگردي بود.

فعاليت‌ها و خلق آثار در اين رشته پس از دهه هفتاد هجري شمسي درکارگاه‌هاي ساير نقاط کشور در سطح گسترده‌اي رواج يافت .

چوب ماده اوليه ارزشمندي است، که از آغاز خلقت بشر به دليل خصوصيت‌هاي بيشمارش همواره در کنار انسان به رفع نيازهاي مادي بشر کمک کرده؛ و از با ارزش‌ترين موادي است که همواره  انسان در ساخت لوازم و وسايل روزمره خود و برآوردن احتياجاتش با آن درگير بوده است. همين انس باعث خلق آثار هنري دست‌ساز در هزاران سال پيش بوده است.

تابلوهاي معرق از نظر فني و تکنيک اجرا در نقاط مختلف و با توجه به دوره‌هاي مختلف زماني و پيشرفت‌هايي که در ساخت ابزار صورت گرفته، همچنين با توجه به گسترش مواد و مصالح اوليه با تغيير و تحولاتي روبرو بوده است. امروزه معرق چوب را مي‌توان متداول‌ترين شاخه از هنرهاي چوبي ايران دانست. همان طور که تعداد زيادي صنعتگر صنايع دستي و هنرمند در اين رشته فعاليت مي‌کنند.

معرق چوب از دوربري و تلفيق چوب‌هاي مختلف درختان و بهره گيري از رنگ و بافت‌هاي متنوع آن براي اجراي نقوش و طرح‌ها بر سطح يک زمينه پديد مي‌آيد. شيوه متداول و مرسوم امروزي در اجراي آثار معرق در ايران با به کارگيري چوب‌هايي است که با ضخامت تقريبي4 الي 5 ميلي‌متر به وسيله اره‌هاي نواري بزرگ ورق شده و آماده مي‌گردند و تقريبا هيچ گونه محدوديتي در به کارگيري چوب درختان مختلف براي برش و استفاده در آثار معرق وجود ندارد.

اجراي آثار معرق با تهيه و انتخاب طرح و تصوير دلخواه آغاز شده و با چسباندن آن بر سطح يک تخته سه لايي الگوي اوليه شکل مي‌گيرد. قسمت‌هاي مختلف الگو توسط کمان اره مويي برش خورده و به صورت قطعات کوچک‌تري از هم مجزا مي‌گردند و سپس به طور موقت بر سطح يک زيرکار ميخ مي‌شوند. پس از آن هر قطعه از کار جدا شده و در قسمتي از چوب دلخواه دوربري مي‌شود و بر سطح زير کار جايگزين الگو مي‌گردد. به اين ترتيب تمام قسمت‌هاي طرح آناليز مي‌شود و در هر قسمت چوب‌هاي رنگي طبيعي با توجه به بافت و نقش آن جايگزين الگو‌ها مي‌شوند. پس از چسباندن تمام قطعات بر سطح زير کار و پوشاندن فواصل و خطوط اره بين چوب‌ها با ماده‌اي به نام پلي استر يا بتونه‌اي از مل و چسب چوب به همراه مواد رنگي مناسب با رنگ زمينه تابلو با استفاده از سمباده و دستگاه ماشين پوست، اختلاف سطح‌ها را از بين مي برند و با به کارگيري سمباده‌هاي نرم  تمام سطح تابلو را مسطح مي‌کنند و در آخر براي محافظت از کار و جلاي آن از پلي استر سيلر و کيلر و ...استفاده مي‌شود.

وسايل و ابزار کار معرق به شرح زير است:

کمان اره مويي، تيغ اره مويي، چکش، کاردک، تيزک، ميخکش، ميخ سايه، تخته پيشکار، ميزکار، سوهان، گيره، پيچ دستي، تخته سمباده، کاتر، دريل دستي و گونيا.

مصالح معرق کاري:

چوب‌هاي مختلف درختان، چسب چوب، چسب فوري، چسب کالک، تخته سه لايي و زيرکار، چسب کاغذي.

وسايل و ابزار کاررنگ کاري معرق:

دستگاه ماشين پوست(صفحه ديسک)، دستگاه پوليش، دستگاه سمباده لرزان، پمپ باد و پيسوله، ليسه.

مصالح کار رنگ کاري معرق:

پلي استر، سيلرکيلر، پودرهاي رنگي، خمير مشکي، سمباده پارچه‌اي، تينر فوري و چسب پاتکس.

براي اجرا و ساخت تابلوهاي معرق نياز به مکان و فضاي خاصي نيست. وجود نور کافي، ميز کار و صندلي مناسب تنها شرايط لازم براي مکان کار است. اجراي تابلوهاي معرق نيازمند ابزارهاي صنعتي و مکان‌هاي ويژه نمي‌باشد. اما با توجه به اينکه پلي استر و رنگ کاري تابلوهاي معرق، با استفاده از مواد شيميايي انجام مي‌گيرد، داشتن مکاني با سيستم تهويه مناسب و وجود آبشار رنگ و رعايت کامل اصول ايمني ضروري به نظر مي‌رسد تا از خطرات مواد قابل اشتعال و بيماري‌هاي تنفسي ناشي از آن‌ها جلوگيري نمايد.

گردو، نارنج، عناب، گلابي، سنجد، انجيلي، راش، توسکا، افرا، اقاقيا، ممرز، کرات، شمشاد، چنار، عرعر، زرشک، بلوط، خرمالو، آزاد، سرخدار، زبان گنجشک، کيکم، پسته، زيتون، گيلاس، زردآلو، نارون، ملچ، بادام، پرتقال به همراه چند درخت خارجي از جمله آبنوس، فوفل، آکاژو، بقم از رايج‌ترين چوب‌هاي مورد استفاده هنرمندان امروزي معرق کار مي‌باشند.

معرق جايگزيني نيز، يکي از شيوه‌هاي اجرايي در آثار معرق است که در دوره‌هاي اوليه پيدايش اين هنر از اين روش استفاده مي‌شده است. در اين شيوه ابتدا براساس طرح قسمت‌هايي از چوب انتخاب شده براي زمينه با عمق کم و به وسيله ابزاري چون مغار، کنده کاري شده و با استفاده از ساير چوب‌ها يا برش‌هايي از عاج و استخوان و صدف جاي خالي اشباع مي‌گردد. از ديگر شيوه‌ها و تکنيک‌هاي سنتي اجراي آثار معرق که در شهرهايي مثل اصفهان و مشهد مرسوم بوده، روشي است که در آن اجزاي طرح را از هم جدا نموده و سپس تکه‌هاي برش خورده مستقيما روي چوب‌هاي مناسب قرار گرفته و دور بري مي‌شوند. محل نسب روي زير کار توسط کاربن مشخص مي‌شود. در شيوه‌هاي سنتي که در شهر تهران، براي اجراي آثار معرق مرسوم بوده است تمام اجزا و تکه‌هاي چوب پس از دوربري و تلفيق به صورت خال چسب از کنار به يکديگر چسبيده شده و پس از اجراي کامل طرح سراسر کار با چسب چوب و مخلوطي از پودرهاي رنگي مانند دوده، اُمرا و اُخرا مي‌پوشاندند و در آخر توسط دستگاه پرس، يا به وسيله پيج دستي به يک زيرکار مناسب پرس مي‌کردند.

معرقمعرقکاریمعرق چوبتابلو معرقتابلو معرق چوب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید