داگلاس مکگرگور (Douglas Abbott Macgregor) - سرهنگ بازنشستۀ نیروی زمینی، مشاور ارشد سابق پنتاگون در زمان ریاستجمهوری دونالد ترامپ، نویسنده و تحلیلگر تلویزیونی - در 25 ژوئیه 2024، هشداری ضروری و فوری به مردم آمریکا در صفحۀ ایکس خود (توییتر سابق) داد. وی در سخنرانی پرشوری بر اثرات ویرانکنندۀ سیاست خارجی ایالات متحدۀ آمریکا تأکید و دگرگونیای فوری را مطالبه میکند.
سخنرانی مکگرگور هنگامی منتشر میشود که اوضاع در منطقۀ خاورمیانه بهدلیل جنگ غزه بهشدت در حال وخیم تر شدن است. وی هشدار میدهد که دیدار اخیر نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، در واشنگتن بیشتر جهت به جلو انداختن جنگ علیه ایران است. واشنگتن باید عاقبت بیدار شود و مناسبات قدرتی جدید در جهان را درک کند؛ و همچنین به عواقب چنین جنگی بیندیشد که میتواند ایالات متحدۀ آمریکا را به سقوط روانه کند.
این سخنرانی را خانم مرجانه فشاهی، مترجم و تحلیلگر سیاسی در برلین، به فارسی برگردانده است. خانم فشاهی افزون بر کتب متعدد دربارۀ مطالعات خاورمیانه، ترجمۀ کتابی با عنوان «تاریخ سیاسی ایالات متحدۀ آمریکا»، اثر دانیله گانزر، را از آلمانی در دست چاپ دارد. متن کامل سخنرانی داگلاس مکگرگور در ادامه میآید.
«ملت آمریکا! آقای نتانیاهو این هفته به واشنگتن میآید. بدون شک، او در ملاقاتهای خصوصی، استراتژی خود برای جنگی بزرگ در خاورمیانه را به پیش خواهد برد. نقشههای او را هر شهروند آمریکایی باید جدی بگیرد.
در این لحظه، جنگ در غزه زندگی میلیونها انسان را نابود یا مختل کرده است. تعداد دقیق آن را نمیتوان عنوان کرد، اما صدها هزار نفر از مردم فلسطین - و همینطور بهتدریج، مردم اسرائیل - آواره، زخمی و یا کشته شدهاند. اینها فقط عدد و رقم نیست، این ازهمپاشیدگی خانوادهها و زندگیهای نابودشده است. با وجود این، تصمیمگیرندگان سیاسی در واشنگتن هستند که بر طبل جنگ علیه ایران میکوبند.
من از شما میپرسم: اگر قربانیان انسانی جنگ غزه که یک جنگ محلی است، آنقدر زیاد است، پس ضررهای جانی در جنگ با ایران تا چه اندازه بیشتر خواهد بود؟ دهها سال است که ما تلوتلوخوران از یک جنگ پرهزینه به جنگ بعدی وارد میشویم. افغانستان، عراق، سوریه، لبنان، سومالی و اوکراین. هزینه؟ بیلیونها دلار و دههاهزار جان مردم آمریکا. اما چه کسی این هزینهها را میپردازد؟ نه سیاستمداران یا کنسرنهای اسلحهسازی که از این جنگها سود هنگفتی عایدشان میشود، بلکه کودکان، کشاورزان، رانندههای کامیون، پرستاران و کارگران و در کل مردم عادی که میجنگند، زجر میبرند و می میرند.
جهان در سال 2024 دیگر جهان 1991 نیست. ما در مقابل پیدایش ائتلافی جدید قرار داریم که بهشدت مصمم است مانع مداخلۀ ایالات متحده در مسائل کشورهای دیگر شود. روسیه، چین، ایران و همچنین کشورهای بسیار دیگری در این ائتلاف حضور دارند که منتظرند خود را در این کوششها مشارکت دهند تا مداخلات بیملاحظۀ واشنگتن را متوقف کنند. هشدار اخیر وزیر امور خارجۀ روسیه، سرگئی لاورف، را باید جدی گرفت که هر جنگی علیه ایران این خطر را در خود میپرورد که پای قدرتهای بزرگ جهانی را به میان کشد.
اجازه دهید واضحتر بگویم. هیچ حکومتی، بهویژه جمهوری آزاد و دموکراتیکی مانند ما، نباید هیچگاه کشور دیگری را با جنگ تهدید کند؛ وقتی که آمادگی کامل را ندارد تا از پس آن برآید. در این برهه از تاریخ ما، واشنگتن میداند و باید بداند که ملت ما و نیروهای نظامی ما به هیچوجه آمادگی جنگ با قدرتهای نظامی بزرگ، که ششهزار تا هفتهزار مایل از آمریکا دور هستند، را ندارد. ما تقریباً 35 بیلیون دلار بدهی داریم که این معادل تقریباً 100 درصد از تولید ناخالص ملی ماست. ما روزانه 2.4 میلیارد دلار بهره میپردازیم. این را میبایست سیاستمداران در واشنگتن از مدتها قبل درک کرده باشند. و جنگ با ایران اقتصاد ما را نابود خواهد کرد.
تصور کنید، تنگۀ هرمز - آبراهی باریک میان ایران و کشورهای عربی اطراف خلیج فارس - بسته شود. روزانه یکپنجم نفت در سراسر جهان از این تنگه عبور میکند. اگر این تنگه بهدلیل جنگ بسته شود، قیمت بنزین به فلک سر می کشد. موضوعی که بر همه چیز اثر میگذارد؛ از رفت و آمدهای روزانه به سر کار با وسایل نقلیه تا قیمت مواد غذایی. حتی هماکنون هم ما اثرات شلیک به کشتیها توسط حوثیها (انصارالله یمن) در دریای سرخ را حس میکنیم. حال، تصور کنید که این مشکل چند برابر بزرگتر شود.
جنگ گسترده با ایران فقط رسوایی نخواهد بود؛ بیش از همه، به بحرانی اقتصادی میانجامد که برای هر خانوادۀ آمریکایی سختی در پی خواهد داشت. و همچنین بیکاریهای فراوان، ثروتهای از دست رفته و رکود اقتصادی عمیق را بهدنبال خواهد داشت. فراموش نکنیم که جنگطلبان همیشه در آغاز هر جنگی مدعی میشوند که جنگ کوتاه و تعیینکننده خواهد بود. اما تاریخ نشان داده که آنها بهکرات در محاسبات خود اشتباه کردهاند. این را ما قبلاً در افغانستان، در عراق و در حال حاضر در اوکراین مشاهده کرده و می کنیم. استراتژیها شکست خوردند، اما بهجای اینکه از نو ارزیابی شوند، باز هم روی همان استراتژیهای شکستخورده شرطبندی میشود. همان اندیشکدهها، همان کارشناسان و همان پیمانکارهای دفاعی بر جنگ بیشتر پافشاری میکنند؛ بر هزینه بیشتر، قربانیان بیگانۀ بیشتر.
این فقط خطای استراتژیک نیست، بلکه خطای مسئولیتپذیری است. باید به خاطر داشته باشیم که اولویت استراتژی نظامی ملی امنیت و حفظ خود ملت است. هر اقدامی که میتواند بقای حکومت ما را به خطر اندازد، باید تحت هر شرایطی از آن امتناع شود. جنگ با ایران که میتواند به نزاعی جهانی بسط یابد، دقیقاً چنین ریسکی را در بر دارد.
در اینجا از شما خواسته میشود که به سیاستمداران خود مراجعه و نارضایتی خویش را بیان کنید و وضعیت داخلی کشور را به آنها یادآور شوید. هفتاد درصد از مردم آمریکا هنوز در وضعیت دست به دهان زندگی میکنند؛ یعنی درآمد آنها بلافاصله و مستقیم خرج ضروریات زندگی میشود و چیزی باقی نمیماند. مردمی که با قیمتهای سرسامآور مواد غذایی و انرژی دستوپنجه نرم میکنند. به تصمیمگیرندگان سیاست بگویید، قبل از اینکه از عملیات نظامی علیه ایران یا هر کشور دیگری حمایت کنند، لطفاً به رفاه رأیدهندگان خود بیاندیشند. آیا میخواهید به مادران مجرد که برای امرار معاش دو شغل دارند؛ کهنهسربازان که با مشکلات پس از جنگ ها مبارزه میکنند؛ زوجهای جوان که تشکیل خانواده را به تأخیر میاندازند، زیرا قادر به خرید یا اجارۀ خانه نیستند؛ و... بگویید که درد کشیدن آنها ارزش یک جنگ دیگر را دارد؟
سیاست مداخلات نظامی بیپایان با اهداف دستنایافتنی باید عاقبت خاتمه پذیرد. آمریکاییها باید تسلسل سیاست بدون مسئولیت را بشکنند و تشخیص دهند که قدرت واقعی آمریکا در توانایی برای جنگ کردن نیست، بلکه در توانایی جهت ایجاد صلح است. صلحی که برای ایالات متحدۀ آمریکا و کل جهان مفید خواهد بود.
مردم آمریکا! کشورتان همین حالا به شما نیاز دارد که نه در کشورهای بیگانه، بلکه اینجا در خانه برای رفاه و صلح، برای مسئولیتپذیری و برای دولتی بجنگید که نیازهای شما را در اولویت قرار دهد. به سیاستمداران خود مراجعه کنید، آنها را در اجتماعات خود منصوب کنید و بگذارید در رکن قدرت، صدای مردم آمریکا بلند شود؛ در اعتقاد به اینکه نیازهای آمریکا به صلح و رفاه باید در اولویت سیاستها قرار گیرد. باشد که خداوند این کشور را حفظ و عقل و شهامت به ما عطا کند، تا آیندهای مسالمتآمیز و شکوفا برای ما و همۀ مردم جهان تضمین شود.»
این متن در روزنامۀ اعتماد، شمارۀ 5828، سهشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ منتشر شده است.