عصر جمعه 27 سپتامبر 2024، اسرائیل با حملۀ هوایی به بیروت، سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، را ترور کرد. حزبالله در تلگرام نوشت: «نصرالله مکان خود را تغییر داد و به شهدای بزرگ، نامیرا و جاودان پیوست.» درست چند ساعت قبل از آن، ارتش اسرائیل مرگ رهبر شصتوچهارسالۀ حزبالله را اعلام کرده بود: «حسن نصرالله دیگر نمیتواند برای جهان وحشت ایجاد کند.»
اما مرگ رهبر اسلامگرا چه اثراتی در منطقه در پی دارد؟ آیا میتواند گسترش نزاع خاورمیانه را بهدنبال داشته باشد؟ کریستیان مولینگ[1]، متخصص علوم سیاسی و کارشناس مسائل دفاعی در این باره توضیح میدهد. آنچه میخوانید، گفتوگوی داوید شافبوخ[2] با معاون مدیر «شورای روابط خارجی آلمان»[3] و سرپرست «مرکز امنیت و دفاع»[4] این شورا در برلین است که در 29 سپتامبر در سایت ت. اُنلاین منتشر شد[5] و مرجانه فشاهی آن را از آلمانی ترجمه کرده است.
س: قتل دبیرکل حزبالله چه معنایی برای نزاع اسرائیل با گروههای شبهنظامی و در کل برای خاورمیانه در بر دارد؟
ج: در مقطع کنونی، نشان میدهد که استراتژی اسرائیل هنوز کارکرد دارد. پس از اینکه ارتش توانست تا حدودی نوار غزه را کنترل کند، اکنون اسرائیل تمرکز خود را در شمال و حزبالله قرار داده است.
س: معنای آن چیست؟
ج: اسرائیل سعی دارد قوای حریفان خود را به حداقل کاهش دهد. این چند هفته و ماههای گذشته مشاهده کردیم که او به عمق ساختارهای دشمنان خود نفوذ کرده است. این استراتژی خطرناکی است، زیرا نمیدانیم ایران چه واکنشی نشان میدهد و امکان چه اتفاقاتی در آینده هنوز وجود دارد.
س: حزبالله از طریق حملات به پیجرها و دستگاههای ارتباطی و همچنین حملات عظیم هوایی در روزهای گذشته بهوضوح تضعیف شده است. آیا اکنون در حال مشاهده فروپاشی این سازمان هستیم؟
ج: خیر، من فکر نمیکنم. رهبری جدید و گروهی «دوباره قوت گرفته» پدیدار خواهد شد. این جزو اصول نزاع در خاورمیانه است که هر موفقیت کوتاهمدت به نفرت عظیم تازه و مبارزان جدید ختم میشود. حماس و حزبالله دوباره اعضای تازهنفس جذب خواهند کرد. در درازمدت، هیچ راهی برای خروج از خشونت نیست.
س: چرا اسرائیل این راه را ادامه میدهد؟
ج: از آنجا که ظاهراً اسرائیل فکر میکند که تهدیدات جهت دفاع کافی نیست و هیچ صلح و پایان نزاع را امکانپذیر نمیکند، میتوان ضربات نظامی را بهعنوان استراتژی درک کرد. همزمان دولت کنونی به دلایل سیاست داخلی اینطور عمل میکند تا از این طریق بتواند افکار عمومی را از مشکلات درونی منحرف سازد.
س: حتی اگر صلح دائم نتواند برقرار شود، آیا این نوع عملیات باعث تشدید هرچه بیشتر مارپیچ خشونت در منطقه نمیشود؟
ج: خشونت ادامه خواهد داشت، اما تصویر مارپیچ اشتباه است. جنگها و نزاعها نمیتوانند بدون پایان باشند، بالاخره زمانی به نقطۀ بیشینه میرسند. نمیدانم که آیا ما در این نقطه قرار داریم. اما این سئوال باید اینطور مطرح شود: اصلاً اسرائیل کدام گزینه را دارد؟
اسرائیل طبیعتاً میتواند جنگ را خاتمه دهد و امیدوار باشد که دیگر به او حمله نمیشود. اما این امید پس از حملات 7 اکتبر از بین رفت. بنابراین، پاسخ اسرائیل این است: هنگامیکه همهچیز خواه ناخواه در معرض آتش قرار دارد، ما به مقابله با تمام بازیگرانی میرویم که قصد نابودی حکومت ما را دارند. برای این هدف، اسرائیل حتی این خطر را به جان میخرد که از لحاظ بینالمللی ایزوله شود و ایالات متحدۀ آمریکا را هم آزردهخاطر کند.
س: آیا آتشبس میان اسرائیل و حزبالله پس از کشته شدن حسن نصرالله غیرممکن شده است؟
ج: گفتن آن دشوار است. در شرایط فعلی میانجیگری چگونه ممکن است؟ تأثیر آن در حال حاضر بهمعنای اعلام کاپیتولاسیون است.
س: آمریکاییها اخیراً پیوسته و مکرر میگویند، در مورد نقشههای نظامی اسرائیل اصلاً اطلاعی نداشتهاند. در مقطع کنونی، غربیها تا چه حد میتوانند بر این نزاع مؤثر واقع شوند؟
ج: اسرائیل عروسک خیمهشببازی آمریکا نیست، اما همزمان بدون آمریکا هم نمیتواند مستقل عمل کند. ظاهراً جو بایدن برای «حق دفاع از خود» اسرائیل اهمیت بسیاری قائل شده است. همزمان آمریکا فاقد اهرمی است که اسرائیل را تحت فشار قرار دهد، بدون اینکه موقعیت او را در برابر دشمنانش تضعیف کند. از این رو، شاید هم به همین دلیل آمریکا در مورد اوضاع فعلی واکنشی از خود نشان نمیدهد. آمریکاییها در میانجیگری برای تبادل اسرا و آتشبس تا کنون شکست خوردهاند. تا زمانی که ایران دخالت مستقیم نکرده و در قبال آن از خط قرمز عبور نکردهاند، فکر نمیکنم آمریکاییها به ورود خود در جنگ شدت بخشند.
س: این انتظار و درک ناتوانی باید برای دولت آمریکا وضعیت ناخشنودی و نارضایتی را ایجاد کرده باشد.
ج: از نظر آمریکاییها این موضوع تأثرآور جلوه میکند. جو بایدن تا کنون نتوانسته موفقیتی در این مورد به دست آورد. البته هنوز کاملاً شکست نخورده است؛ اما اگر جنگ ادامه پیدا کند و شاید گسترش یابد، در آینده میتواند برایش مشکلآفرین باشد و او بهعنوان مقصر شناخته شود.
س: ایران تاکنون خویشتنداری را انتخاب کرده است، حتی پس از قتل رئیس حماس، اسماعیل هنیه. آیا حال میتواند بهراحتی به حملۀ اخیر، یعنی کشته شدن حسن نصرالله، بیتفاوت بماند؟
ج: ایران در قبال این رویدادها اغماض نمیکند. ولی این بدان معنا هم نیست که کشور باید عمیقتر در این جنگ فرو رود. این جنگ برای همه خطرناک است و خروج از آن نامعلوم. این را در اوکراین میبینیم: در آنجا جنگ فقط سه روز طول نکشید، بلکه بهزودی به سه سالگی خود میرسد. ایران باید اکنون اندیشه کند که تا چه حد در مورد حمایت از شرکای خود جدی است: آیا حماس و حزبالله را تنها میگذارد یا او هم حمله میکند؟ در صورت آخری، عکسالعمل جدید اسرائیل را در پی خواهد داشت. در حال حاضر، هیچ راهحلی وجود ندارد تا کتاب «نزاع خاورمیانه» بسته شود. همیشه با فصلی جدید ادامه پیدا میکند.
س: هرتزی (هرتزل) هالوی[6]، رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل اعلام کرد که ارتش به تعقیب دشمنان اسرائیل ادامه خواهد داد. آیا کشتن رئیس حماس و حزبالله از لحاظ منطق اسرائیلیها ممکن است رهبر ایران هدف بعدی باشد؟
ج: من در این مورد شرط نمیبندم که اسرائیل جرأت اقدام شدیدتری در قبال ایران داشته باشد. این موضوع میتواند توازن کل منطقه را از هم بپاشد و احتمالاً بازیگران دیگر مانند چین یا روسیه را به میدان میکشد. اگر اسرائیل قصد دارد ایران را از بازی دور کند، خطرات و ریسکهای بالاتری از سوی حامیان و نیروهای نیابتی آن وجود دارد.
[1] Christian Mölling
[2] David Schafbuch
[3] Deutschen Gesellschaft für Auswärtige Politik (DGAP)
[4] Leiter des Zentrums für Sicherheit und Verteidigung des DGAP
[5] Tod des Hisbollah-Chefs "Das könnte China oder Russland auf den Plan rufen"
https://www.t-online.de/nachrichten/deutschland/aussenpolitik/id_100499334/hisbollah-chef-nasrallah-experte-ueber-seinen-tod-gefaehrliche-strategie-.html
[6] Herzi Halevi