مرجانه فشاهی
مرجانه فشاهی
خواندن ۷ دقیقه·۲ ماه پیش

صهیونیسم چپ به روایت کتاب «چپ در فلسطین و اسرائیل»


بازگشت ناگهانی چپ اسرائیل از دل اعتصاب

اعتصاب در اسرائیل. جایی که هستادروت، بزرگ‌ترین اتحادیۀ کارگری اسرائیل، به اعتراضات خانواده‌های گروگان‌ها به سیاست‌های دولت راستگرای نتانیاهو پیوست تا شکاف‌ها در توده‌ها‌ی راستگرا نمایان‌تر شود. آن هم در شرایطی که پس از افوال احزاب چپ نظیر «حزب کارگر اسرائیل»، روزبه‌روز سیاست‌های افراطی قومی و مذهبی با سیاست‌های اقتصادی نولیبرال درهم آمیخته و از قدرت احزاب و سندیکاهای اسرائیل کاسته است. مرجانه فشاهی، مترجم علوم سیاسی، که اخیراً کتابی با موضوع چپ در فلسطین و اسرائیل را از آلمانی ترجمه کرده، به بهانۀ این ماجرا دربارۀ هیستادروت و جریانات چپ صهیونیست اسرائیل نوشته است.

آنچه در این گزارش می‌آید، گزیده‌هایی از کتاب «نگرش تاریخی به چپ در فلسطین و اسرائیل» (استعمار، رهایی ملی و مبارزۀ طبقاتی) اثر لئون ویستری‌خُفسکی است که در مجموعۀ آفوریسم‌آ به زبان آلمانی در اواخر سال 2023 منتشر شده و به‌زودی با برگردان مرجانه فشاهی در نشر مردم‌نگار منتشر خواهد شد. این کتاب البته نخستین عنوان از مجموعه‌ای است که در پی ارائۀ روایتی تاریخی، اجتماعی و سیاسی از فلسطین است که مختص گروه‌های بنیادگرای مذهبی نیست.



اعتصاب برای مذاکره

پس از تظاهرات شبانۀ یکشنبه 1 سپتامبر /11 شهریور که طبق تخمین رسانه‌های اسرائیل نیم‌میلیون نفر در آن شرکت کردند تا نتانیاهو را مجبور به مذاکره با حماس برای بازگشت ۱۰۱صدویک گروگان باقیمانده کنند، اتحادیه‌های کارگری هم به این اعتراضات پیوستند که هیستاروت، بزرگ‌ترین اتحادیۀ کارگری اسرائیل، در رأس آن قرار داشت. این اتحادیه که نمایندۀ هشتصدهزار کارگر و ۲۷ اتحادیه است، درخواست اعتصابی را داد که قرار بود از ساعت 6 صبح دوشنبه تا 6 صبح سه‌شنبه ادامه داشته باشد.

اگرچه این اعتصاب با حمایت اصناف مختلف روبه‌رو شد - تا جایی که خدمات عمومی مدارس، بانک‌ها، مراکز درمانی، خطوط اتوبوس و قطار، فرودگاه‌ها، بنادر و... مختل شد - اما دولت نتانیاهو و شخص بتسالل اسموتریچ، وزیر دارایی از حزب «صهیونیسم مذهبی»، با مراجعه به دادگاه کار، مانع از تداوم آن شدند. در نهایت، آرنون بار-داوید، دبیرکل هیستاروت، از همه کارگران و کارکنان بخش خصوصی و دولتی خواست که اعتصاب خود را بشکنند و از ساعت ۱۴ و ۳۰ دقیقه به سر کار بازگردند.

بار-داوید، گفت که صد‌ها هزار معترض با شرکت در اعتصاب نظرشان را به دولت نشان دادند. و صد البته که این اولین قدرت‌نمایی چپ‌های اسرائیل در مقابل نتانیاهو و ائتلاف‌های دست راستی او بود.

https://www.youtube.com/watch?v=JTMpPOb7-cE


چپ یهودی

فدراسیون سراسری کارگری، موسوم به هیستادروت (Histadrut)، سازمان اتحادیه‌های کارگری اسرائیل است که از 1920 تاکنون فعالیت دارد. تشکیلاتی چپ‌گرا با گرایش صهیونیست که همچون حزب کمونیست اسرائیل و حزب کارگر اسرائیل، در مقابل حزب چپ‌گرای ماتزپن با گرایش ضدصهیونیستی قرار می‌گیرد.

برای درک تفاوت مواضع این جریانات باید به قبل از تشکیل اسرائیل و سال‌های جنگ جهانی دوم بازگردیم که خود یهودیان چپ‌گرا هم بیشتر تحت عنوان «حزب کمونیست فلسطین» فعالیت می‌کردند. این حزب با گرایشات مترقی چپ خود هم ضد استعمار بریتانیا بود، هم ضد فاشیسم آلمان و هم ضد صهیونیسم. بنابراین، در زمان جنگ، نخست موضع روشن ضدفاشیستی، اما بی‌طرف در جنگ را گرفت؛ قبل از اینکه درنهایت در سیری از ائتلاف‌های ضدهیتلر به تبلیغات ضدبریتانیایی و ضدصهیونیستی خود پایان دهد. عاقبت در مه ‌1943، شکافی رخ نمود؛ هنگامی که فراکسیون یهودی حزب از اعتصاب اتحادیۀ کارگری صهیونیستی‌هیستادروت که به‌هیچ‌عنوان تحمل عرب‌ها را در صف خود نداشت، حمایت کرد. اکثریت اعضای یهودی حزب، تحت نام «حزب کمونیست فلسطین» فعال باقی ماندند؛ آن‌ها در 1946 تقاضای پذیرش در هیستادروت را با موفقیت به انجام رساندند که از سال 1924 اجازۀ پذیرش کمونیست‌ها را نمی‌داد.

اکنون باید به ریشه‌های فکری صهیونیسم چپ بپردازیم. صهیونیسم سیاسی در آغاز بخشی از جنبش ناسیونالیستی طبقۀ متوسط یهودیان اروپایی بود که در واکنش به یهود‌ستیزی حاکم بر اروپا ایجاد شد. از همان نخست جریانات و جناح‌های مختلف در آن حضور داشتند و درواقع از نفوذ ایدئولوژی‌های گوناگون اروپایی برخوردار بودند. ازاین‌رو، جناح‌های راست، لیبرال و چپ هم در این جنبش بودند که در استراتژی عینی و مختص‌به‌خود، یا در تصورات خود برای مدل جامعۀ یهودی در آینده با هم فرق می‌کردند. صهیونیست‌های جناح چپ خود را ازلحاظ سازمانی بیش از همه در احزاب سوسیال‌دموکرات که از یک ائتلاف بین این احزاب بازیابی کرده و وابسته می‌دانستند:

- تشکیلات کوچک «حزب کارگران برای سرزمین اسرائیل» (ماپای) که در 1930 تأسیس ‌شده بود (از 1968، با عنوان «حزب کار اسرائیل» (آوُدا))؛

- تشکیلات کوچک «حزب متحد کار» (ماپام) که‌در 1948 بنیان گذارده شد (از 1992، به‌عنوان حزب کارگران متحد چپ اسرائیل، به نام مِرِتس)؛

- و همچنین «فدراسیون سراسری کارگری» (هیستادروت) که از 1920 فعال بود (به‌عنوان سازمان اتحادیه‌های کارگری اسرائیل).

فراز و فرود هیستادروت

با این توضیحات به هیستادروت بازمی‌گردیم. هیستادروت در 1920 به این دلیل تأسیس نشد که منافع ‌طبقۀ کارگر را نمایندگی کند، بلکه خواهان رشد ‌طبقۀ کارگری یهودیان اروپایی بود. و مطابق آن از ورود عرب‌ها به این طبقه جلوگیری به عمل آمد. به‌علاوه، آن‌ها بایکوت کالاهای عربی را تبلیغ کردند که با خشونت هم آن را به مرحلة اجرا درآوردند. همین امر باعث شد که فلسطینی‌ها نتوانند به کار خود ادامه دهند؛ به عبارت دیگر، قادر به یافتن شغل نباشند. آن‌ها برای رسیدن به این هدف از خرید زمین توسط «صندوق ملی یهودی» حمایت کردند. بدین‌ترتیب، جنبش کارگری صهیونیست بیشتر از دیگر عوامل جهت توسعۀ طرح جدایی اقتصادی، اجتماعی و ارضی بین یهودیان و عرب‌ها در دوران قیمومیت نقش ایفا کرد.

همین‌طور، بعد از 1948، هیستادروت کمتر سندیکای کارگری بود و بیشتر به‌عنوان یکی از سه رکن اقتصادی کاپیتالیسم دولت‌سالار در اسرائیل به شمار می‌آمد: در نیمۀ دهۀ شصت، 20 درصد از تولید ناخالص داخلی سالانه در کارخانه‌هایی بود که در دست دولت، یا به‌عبارتی در اختیار هیستادروت، قرار داشتند. مضاف بر آن، این سندیکا سیاست قدیمی ضدعربی خود را ادامه داد: سندیکا تا 1960 به‌صورت فعال از طرد فلسطینی‌های اسرائیل از بازار کار حمایت می‌کرد. تازه از 1959 بود که عرب‌ها اجازه یافتند به بازار کار وارد شوند، آن‌هم به این دلیل که اقتصاد اسرائیل به نیروی کار ارزان احتیاج داشت. این افراد به‌خصوص در بخش ساختمانی، در بخشی که شرکت‌های متعلق به هیستادروت در آن فعالیت داشتند، به ‌کار گرفته شدند.

هنگامی که اقتصاد اسرائیل در نیمۀ دهۀ شصت با بحران مالی تهدید شد، جنگ 1967 درست به‌موقع سر رسید: این جنگ همراه با اشغال و تصرف مناطقی از سوریه، مصر و فلسطین، و شهرک‌سازی متعاقب در آن‌ها، مانند بسته‌ای برای رونق اقتصادی اسرائیل مؤثر واقع گشت. مضاف بر آن، حال کارگران باز هم ارزان‌تر از کرانۀ باختری اردن و نوار غزه جایگزین فلسطینی‌های ارزان‌قیمت شدند. بدین‌ترتیب، فلسطینی‌ها تقریباً فقط در بخش‌های با دستمزد کم کار می‌کردند و به‌صورت روزافزون از سایر بخش‌ها کنار گذاشته می‌شدند. درست در کارخانه‌های دولتی و زیر پوشش هیستادروت، عرب‌ها کماکان از داشتن شغل محروم بودند.

درواقع، هیستادروت تا به امروز هم نمایندۀ کارگران فلسطینی از مناطق اشغالی نیست؛ اگرچه این کارگران بخشی از دستمزد خود را که در اسرائیل دریافت کرده‌اند، باید به هیستادروت واگذار کنند. درعوض، شرکت‌های هیستادروت در ساختن شهرک‌نشین‌های غیرقانونی در مناطق اشغالی شرکت کرده‌اند. درنتیجه، هیستادروت برای فلسطینی‌ها بیشتر استثمار‌کننده و ستمگر بود تا نماینده و حافظ منافع آن‌ها.


سرانجام چپ صهیونیست

اما امروزه از «سوسیالیسم یهودی» چندان چیزی فراتر از افسانه نمانده است. طی اصلاحات نئولیبرالی دهه‌های 1980 و 1990، اغلب کارخانه‌ها و شرکت‌های زیر پوشش هیستادروت، ورشکست یا خصوصی‌سازی شدند. اگرچه هیستادروت خود چیزی شبیه سندیکای کارگری، به معنای واقعی کلمه، شد، اما هم‌زمان به‌شدت آن را تضعیف کرد و بااین‌حال، هیچ‌چیز را در برنامه و دستور جلسه‌های صهیونیستی خود تغییر نداد.

بدین ترتیب، چپ صهیونیست و در رأس آن، حزب کارگر - که افراد متعددی از آن، همچون دیوید بن‌گوریون (نخستین نخست‌وزیر اسرائیل)، اسحاق رابین، ایهود باراک و شیمون پرز، به نخست‌وزیری اسرائیل رسیده‌ بودند، و رهبر کنونی آن به نام اسحاق هرتزوگ، هم‌اکنون رئیس‌جمهور اسرائیل است - با بن‌بست روبه‌رو شد. همچنان‌که همین حزب بود که در سال 2009 با ائتلاف با حزب لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو، راه رسیدن او به نخست‌وزیری را هموار کرد که اکنون دست‌راستی‌ترین احزاب و گروه‌های صهیونیست را نمایندگی می‌کند.

در مقابل، احزاب و گروه‌های چپ ضدصهیونیست که آپارتاید، اشغالگری و نقض حقوق بشر علیه اعراب فلسطینی را هم رصد، گزارش و نقد می‌کنند، با بن‌بست مشابهی روبه‌رو هستند که ناشی از رشد راستگرایی سیاسی و مذهبی در اسرائیل است. موضوعی که حیات و ممات سیاسی نتانیاهو به تداوم آن گره خورده و مستلزم گسترش جنگ است. در نتیجه، بعید نیست چپ صهیونیست نظیر سندیکای هیستادروت و حزب کارگر (کار)، بتوانند از ناکامی نتانیاهو در جنگ با حماس و موج مطالبۀ مذاکره برای آزادسازی گروگان‌ها بهره‌برداری چندانی کنند.

این مطلب با عنوان «بازگشت چپ اسراييل از دل اعتصاب» در روزنامۀ اعتماد، شماره ۵۸۵۳، سه‌شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ منتشر شده است.



هیستادروتچپ در فلسطین و اسرائیلصهیونیسم چپچپ فلسطینمرجانه فشاهی
مرجانه فشاهی، زادۀ ۱۳۳۲ در تهران، در زمینۀ علوم سیاسی و اجتماعی در دانشگاه‌های تهران، کمبریج و گوتینگن تحصیل کرده و به کار ترجمه از آلمانی و انگلیسی مشغول است.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید