zahra.ahmadi
zahra.ahmadi
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

تو مجبوری که !!!



" به یک هفته ای که پشت سر گذاشتم ،نگاه میکنم مغزم سوت میکشه "

کلاس زبان با کلی تکلیف ، کلاس مقاله نویسی 5 ساعته تو یک روز ، کلاس دیجیتال مارکتینگ با کلی تکلیف ننوشته و البته از همش مهم تر امتحاااااان میانترم اش :(

میدونی قسمت جذابش اینجاست که 4 جلسه از کلاس رو عقبم و حتی سرکلاسم خیلی چیزی دستگیرم نشد چون باید حتما مرور میکردم که خب به جای مرور ، بیشتر تنبلی کردم .

برای همین تصمیم گرفتم با برنامه ریزی پیش برم , در ادامه میگم که چیکارا کردم

راستی بگم که امتحانمم خیلی خوب دادم یعنی خودم از خودم راضی بودم به نسبت وقتی که گذاشتم و بیشتر از همیشه به قدرت ذهنم ایمان اوردم میدونی من اصلا خودشیفته نیستما اتفاقا برعکس اعتماد به نفسم خیلیم پایینه ولی با نتیجه ای که از امتحانم گرفتم به خودم گفتم باریکلا داری دختر :)))



اول روی یک کاغذ تایم کلاس هامو نوشتم و روز امتحانم رو و بعدش تکلیف هایی که داشتم و جلسات کلاسی که باید نگاه میکردم و البته مدت زمان شون رو ، بعد توی روزهای هفته کارها رو پخش کردم و درآخر هم برگه رو چسبوندم به در یخچال که همش جلو چشمم باشه و هرکدوم کارا رو انجام میدادم تیک میزدم اینجوری هم برام انگیزه بود براادامه و هم یه نوع تشویق .

TO DO LIST
TO DO LIST


البته ناگفته نماند که من چندوقت پیش به پیشنهاد تیم پله به پله ی عزیز با یه سخنرانی TED آشنا شدم با این عنوان : How to gain control of your time

با سخنرانی خانوم : Loura vanderkam

میخوام یه قسمت هایی از صحبت هاشون رو که دوست داشتم از زبون خودشون با شما به اشتراک بذارم آماده ای ؟؟؟

ما دنبال این هستیم که از گوشه و کنار کارهامون بزنیم و وقت ذخیره کنیم اما بعد از بررسی گذران وقت افراد موفق و دیدن ساعت به ساعت برنامه ی اونها ، به نظرم این ایده برعکس اومد .

اینطور که :

ما زندگی ای که میخوایم رو با ذخیره کردن وقت نمی سازیم بلکه ما زندگی ای که میخوایم رو میسازیم و بعد زمان خودش رو ذخیره میکنه .

اخیرا یک پروژه ی برنامه ریزی انجام دادم که بررسی 1001 روز از زندگی زنان پرمشغله بود اونها مشاغل خیلی سختی داشتن گاهی تجارت ، رسیدگی به فرزندان و تعهدات اجتماعی و....

ازشون خواستم که برای یک هفته زمان کارهاشون رو بنویسن تا بتونم مقدار ساعت خواب و کارهاشون رو بدست بیارم و با آنها درباره ی استراتژی هاشون برای کتابم مصاحبه کردم .

برای مثال : یکی از آنها 4 شنبه شب برای کاری بیرون میره و وقتی برمیگرده ، میبینه آبگرمکن خونش خراب شده و آب همه جا رو برداشته . این موقعیت خیلی خسارت آور و ترسناک و استرس زاست . پس اون ئاره با عواقب بعد از خرابی اون شب سروکله میزنه ، فرداش لوله کش ها رو داره و روز بعدش تمیزکاری برای حل مشکل فرش ها .....

اون همه ی اینها رو ثبت کرده و منتهی شده به 7 ساعت از برنامش که مثل یک ساعت اضافه کاری در هفته میمونه .

اما اگه اول هفته ازش میپرسیدم 7 ساعت وقت اضافه داری که برای مسابقات 3گانه آموزش ببینی ؟ یااینکه مربی 7 فرد بااستعداد بشی ؟ مطمئنم جوابش مثل خیلیامون این بود که :

نه ! نمیتونی ببینی چقدر سرم شلوغه ؟ :)

اما وقتی مجبور شد 7 ساعت برای تعمیر آبگرمکن رو پیدا کرد....

این نشون میده که چقدر زمان انعطاف پذیره ، ما نمیتونیم زمان بیشتری درست کنیم اما زمان توسعه پیدا میکنه تا مناسب اونچیزی که انتخاب میکنیم در اون بذاریم بشه .

نتیجه میگیریم که :

کلید مدیریت زمان اینه که برخوردمون با اولویت هامون ، مانند همین آبگرمکن خراب باشه .

یا مثلا :

توی یکی از همین ملاقات هام یکبار خانومی که صاحب تجارت با 12 کارمند حقوق بگیر هست و نگهداری 6 بچه در وقت آزادش ، بهم گفت ببین لورا [هرکاری که میکنم و هر دقیقه ای که میگذرونم ، انتخاب خودمه و به جای اینکه بگه من وقت انجام بعضی کارا رو ندارم ، میگه : یه سری کارها رو انجام نمیدم چون در اولویتم نیست ]

حالا چگونه ما با اولویت هایمان مثل همان آبگرمکن خراب رفتار کنیم ؟

بابت بفهمیم که اولویت هامون چیه ؟

از جنبه ی حرفه ای که نگاه کنیم ، مطمئنم خیلی از مردم با اومدن آخر سال ، عملکرد سالانه شون رو بررسی میکنن ، شما به موفقیت هاتون در یک سال نگاه میکنید ( فرصت های شغلی )

اما ازتون میخوام فکر کنید که آخرسال آینده است شما دارید یه بررسی عملکرد از خودتون میگیرین و از نظر حرفه ای براتون سالی شگفت انگیز بوده چند موردی که انجام دادین و باعث شگفتی تون شده چی بوده ؟

پس میتونید بررسی عملکرد سال آینده رو الان بنویسید و میتونید اینکار رو برای زندگی شخصی تون هم انجام بدین .میبینید که بین عملکرد سالانه و خانوادگی ، لیستی از 6 تا 10 تا از اهدافی که میتونیم سال آینده روش کار کنیم رو داریم . حالا باید اینها رو به قدم های عملی تقسیم کنیم .

حالا باید اونها رو تو برناممون قرار بدیم و اینکار از طریق فکر کردن به کل هفته قبل از شروع هفته انجام بدیم و بهترین زمانش عصر جمعه است .

برای خودتون لیست اولویت 3 بخشی درست کنید که شامل : شغل ، روابط و خود باشه .

ساخت لیست اولویت 3 بخشی یادمون میاره که :

در هر دسته مواردی باید وجود داشته باشه البته شغل رو همیشه یادمون هست ولی روابط و خودمون رو ...

اما در هر صورت لیستی کوتاه شامل 2/3 مورد از هر کدوم بنویسید و بعد نگاه به کل هفته ی پیش رو بندازید و کارهاتون رو قرار بدین .

هرهفته 168 ساعته :

اگه کار تمام وقت دارین ، 40 ساعت در هفته سرکارین و اگه روزی 8 ساعت میخوابین ، در هفته 56 ساعت زمانتون به خواب اختصاص داره و 72 ساعت برای کارهای دیگه دارین که این عالیه :)))

میتونه این لحظات پرقدرت باشه :

توی مسیر تا رسیدن به سرکار با مترو یا اتوبوس ، کتاب بخونید و

زمان استراحت سرکار رو به دعا یا مراقبه اختصاص بدین

یا حتی یه صبحانه ی خانوادگی میتونه باشه فوق العاده باشه .

من عمیقا باور دارم که : وقت هست حتی اگه سرمون شلوغ باشه .وقت هست برای چیزی که برامون مهمه و وقتی تمرکزمون روی آنچه مهمه باشه ، میتونیم زندگی ای که میخوایم رو برای زمانی که داریم بسازیم .
زندگیساعتوقتهفته
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید