اینکه دوستات از چوب شور به عنوان سیگار استفاده کنن.
اینکه خانم مدیر روی سکو با بلن گو بگه:بچه ها از توی نماز خونه بیاین بیرون.
درصورتی که مگس توی نماز خونه پر نمیزنه.
اینکه خانم مدیر و معاون خلاصه اینا مقنه اشونو یک جوری میپوشن که انگار اگر یک لاخ موشون بیرون باشه بهش حمله میکن تیکه تیکش میکنن.
اینکه هر وقت رد میشی از جلوی معاون مدیر خلاصه اینا بهت میگن مثلا:خوب خوب خانم ذاکری،سلام که نمی کنی هیچ اون موهاتو بکن تووووو وگر نه چوب تو استینت میکنم.
اینکه توی کلاس داری مشق مینویسی،یکی از همکلاسیات بلند میگه:هیچی نگو ذاکری.
خانم معلمت یهو میگه:برو بیرون ذاکری.
-من همشو تجربه کردم.