"اسید آمینهها"ی وحید چمانی از دو منظر عمده برجسته و قابل بررسی است. رفتار نقاشانه پر وسواس او در ساخت و پرداختهای تکنیکی که نشان از کلنجار رفتنش با مدیومها و امکانات نقاشی است و کیفیتی به آثار او میبخشد که بدون تردید سخت گیرا و اثرگذار است، از سوی دیگر ارجاعات بیرونی که در دوران معاصر به بخشی از هویت آثار هنری بدل شدهاند در نقاشیهای چمانی آن چنان نمود ویژهای مییابند که پیگیریشان برای بیننده،خود به آزمون و چالشی ذهنی میانجامد.
شاید همین چالش ذهنی مقصود هنرمند از آفرینش "اسیدهای آمینه" است. این ارجاعات از هر جنس و ماهیتی که باشند در اولین مواجهه کنجکاوی شدید بیننده را برای درک آنها تحریک میکند و او را در فضایی قرار میدهد که پیوند مخاطب با اشارهها و استنادهای درون متنی اثرش را امکانپذیر کند.
یکی از اصلیترین کارکردهای نقاشیهای چمانی به شکلی آشکار به عنصر زمان مربوط میشود. زمان در ماهیت ازلی ابدیاش و نه آنچه که به عنوان بعد تاریخی میشناسیم در آثار چمانی به وضوح جریان دارد اما اشاره و مراد هنرمند بر دوره یا مقطع خاصی از زمان منطبق نمیشود. با وجود این که در نگاه اول شاید نشانههایی آشنا از دورههای تاریخی را بتوان در "اسیدهای آمینه" شناسایی کرد اما روح کلی حاکم بر آنها ماهیتی فراتاریخی دارد و زمان در گسترهای بیحد و مرز و فارغ از توالیهای تاریخی سیال و شناور است.
زمان با همه مختصاتش بر فضا و موجوداتی که او خلق میکند مستولی است. چهره مادینهای که نیمی از اجزایش مخدوش و غیر قابل تشخیص است و چهره دیگری که از شکاف پردهای آشکار شده و از تمام اجزای صورت تنها صاحب دهان است را باید چطور نگاه کرد. آیا اجزای مخدوش و ناپیدای این چهرهها در شرف تکوین و شکلگیری است یا در معرض انهدام و اضمحلالی که به زودی دیگر اجزا را هم به کام خود خواهد کشید؟ نقاش در چه مقطعی حیات و زیست سوژههایش را به ثبت رسانده. او موجوداتی ناکام از به تکامل رسیدن را به تصویر میکشد یا سوژههایش هویتی تازه و دیگرگون را انتظار میکشند؟
گاهی ارجاعهای مستقیمتری هم در "اسیدهای آمینه" به چشم میخورد. نمودهایی از زیباییشناسی صفویه و قاجار تعدادی از این نقاشیها را در نگاه اول به تصویرهایی آشنا تبدیل میکنند. اما چمانی با گزینشی عمل کردن و پرداختن به المانهای مجزا مثل تزئینات و پوششها نشان میدهد که منظورش از اینها هرچه باشد، ارائه روایتی تاریخی و اثبات تعلق خاطر نوستالژی گونه نمیتواند به حساب بیاید.
چمانی در "اسیدهای آمینه" فضایی نسبیگرایانه از چشماندازهایی مجازی میسازد که گستره زمانیاش از ازل تا بینهایت را در برمیگیرد. خیال و ایماژ در نقاشیهایش وجه غالب را دارند و به خوابهایی در عمیقترین لایههای ناخودآگاهی شباهت پیدا میکنند. این نسبیگرایی در وجوه دیگر نقاشیهای او هم نمود یافته است و حتی سوژهها را در موقعیت و ماهیت به خصوصی نمیتوان شناسایی کرد و چندگانگی چه در فضا و چه در پرسوناژهای او موج میزند. از این جهت فضایی اساطیری و فراتاریخی در "اسیدهای آمینه" حس میشود که جنبه روایی و تصویری آثارش را تشدید میکند. "اسیدهای آمینه" دقیقا مانند کلمات و واژههای یک زبان، وجهی نمادین دارند و مثل قصههای تمثیلی، رمزآمیز اند.
بهروز فائقیان
............................................................................................................................................
این متن در پیوند است با: نمایش مجموعهای از نقاشیهای وحید چمانی/ عنوان «اسید آمینهها»/ گالری نار/ آذر 1392/ منتشر شده در هنرآنلاین/ لینک کوتاه: https://b2n.ir/g08876