علی حسن مقدم
علی حسن مقدم
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

جوک خانه 1

1:پیر مردی با الاغش جلوی بانک ایستاده بود .مردی با کت و شلوار،همراه دوستش، برای دست انداختن پیر مرد،میگن:آوردیش براش حساب باز کنی؟ پیر مرد گفت:نه اقا، فهمیدم شما میخواید وام بگیرید ، آوردمش ضامن شما بشه که به اعتبارش به شما وام بدند

2: دو روز پیش به من استیکر قلب فرستد و گفت دوستت دارم من گفتم شما گفت خواهرتم یادم امد که تازه نوشتن بلد شده


3 یک با مرده با نامزده خودش می ره پارک بعد گفت اگر این درخت سرو زبان داشت چی میگفت میگفت خنول من کاج هستم نهسرو


اگر دوست داشتید لایک کنید

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید