Masir_Mazums
Masir_Mazums
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

معرفی کتاب: فرزند مشروطیت

ان الحیاة عقیدة و جهاد! ولی یاران من، دست تنها صدا ندارد. روحانی و بازاری، روستایی و روشن فکر و خلاصه همۀ آحاد مردم ستمدیده باید دست به دست هم بدهند: کلّکم راع و کلّکم مسئول! من که دست از تجارت کشیدم و به طلبگی روی آوردم، هدفی جز خدمت نداشتم. عشق و علاقه ام به ملت و سرزمینم پایانی ندارد. واقعۀ همیشه زندۀ کربلا به ما می آموزد که حق گرفتنی است. و شب یلدای ظلم هرقدر طولانی باشد، باز به شفق آزادی منتهی خواهد شد. و چنگال آهنین بیداد، هر قدر توانا و بی پروا باشد، باز، فیروزی واقعی نصیب متانت و استقامت خستگی ناپذیر حق خواهد شد.
ما همه عاشقان آزادی هستیم!
همه یک امل، یک آرزو، یک مرام و یک عقیده داریم. ما همه می گوییم مشروطیت حقیقی در مملکت حکمرانی کند. نفوذهای شخصی و امتیازات فردی ملغی گردد. حاکمیت ملت حقیقت داشته باشد. موسسات و ادارات ما ملی باشد؛ یعنی بر اساس حاکمیت ملت تکیه و استناد نماید. ما می گوییم عدالت، مساوات و آزادی باشد. در یک کلمۀ مختصر، ما می خواهیم فرزندان قرن خود باشیم.
من از فردا کار تبلیغات را دوچندان خواهم کرد. شما هم مردم را سازمان دهی کنید و برای این کار تشکیلات صحیح و منظمی به وجود آورید. همه مردم را متحد کنیم. دست در دست هم، مشت واحدی را تشکیل دهیم و چون پتکی بر سر ستمگران بکوبیم. دست مردم، دست خداست و « یدالله فوق ایدیهم».

کتاب «خیابانی به درازای ابدیت» رمانی تاریخی به قلم آقای مجتبی حبیبی است. داستان، حول مبارزات مردم آذربایجان به رهبری شهید شیخ محمد خیابانی می چرخد.
نثر کتاب ممکن است در ابتدا سنگین به نظر بیاید، به ویژه اینکه خواننده میان انبوهی از اسامی تاریخی سرگردان می شود، اما نویسنده به زیبایی دست خواننده را گرفته و او را با خود به دل تاریخ می کشاند. در این کتاب، فراز و نشیب های تاریخ دوران مشروطه را ورق می زنیم؛ ماجرای تولد مجلس، مقاومت یازده ماهۀ مردم تبریز، قیام آزادیستان، اولتیماتوم 48 ساعتۀ روسیه و نیز، قحطی و بیماری در جریان جنگ جهانی اول در خلال داستان به تصویر کشیده می شود.

گوشه گوشۀ این کتاب سرشار است از تلاش های خستگی ناپذیر شهید خیابانی برای اعتلای میهن و تقابل این اراده با دسیسه های بی شمار داخلی و خارجی است. کتاب با شهادت شیخ محمد خیابانی به پایان می رسد اما زمانی که کتاب را بر زمین می گذاریم، هنوز صدای شهید خیابانی در گوشمان طنین می اندازد:
«من کشته شدن را به تسلیم ترجیح می دهم. من در پیشگاه دشمن زانو بر زمین نمی زنم. من فرزند مشروطیت ایرانم».

?نویسنده: زهرا جمال

-سیزدهمین نشریه دانشجویی مسیر-


مشروطیتکتابنشریه
در مسیر باشید...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید