ویرگول
ورودثبت نام
فرهاد امین لو
فرهاد امین لو
خواندن ۱۰ دقیقه·۴ ماه پیش

تاریخچه اوکیناوا کاراته


تاریخچه اوکیناوا کاراته

طبق افسانه باستانی اوکیناوا، کاراته در هند با یک راهب بودایی به نام داروما آغاز شد. سنت می گوید که داروما در سراسر کوه های هیمالیا از هند به معبد شائولین در استان هونان چین سفر کرد. در آنجا او شروع به آموزش فلسفه های خود در زمینه آمادگی جسمانی و روانی به راهبان دیگر کرد. افسانه ها حاکی از آن است که آموزه های او شامل تمرین هایی برای حفظ قدرت بدنی و دفاع شخصی می شد. همین راهب که در هند به نام بودیدارما و در چین به نام تا مو شناخته می شود، به عنوان بنیانگذار مکتب فلسفه بودایی معروف به "چان" در چین و به عنوان "ذن" در ژاپن. اوکیناواها معتقدند که هنری که امروزه به عنوان کاراته شناخته می شود از آموزه های اصلی داروما از طریق یک اوکیناوا که برای مدتی در چین در معبد شائولین بازدید کرده یا در آن زندگی کرده است، آمده است. خواه این درست باشد یا نه، بدیهی است که شباهت هایی در هنر کاراته اوکیناوا و زبان و هنرهای رزمی چین وجود دارد. علاوه بر این، باید فرض کنیم که کاراته اوکیناوا از آزمون و خطای تجربیات جنگی به یک تجربه متفاوت تبدیل شده است. و هنر رزمی بی نظیر

کاراته (空手) یک هنر رزمی است که در اوکیناوای فعلی ژاپن توسعه یافته است. این از روش‌های جنگی بومی به نام te (手، به معنای واقعی کلمه «دست»؛ Tii در اوکیناوان) و کنپو چینی ساخته شده است. کاراته یک هنر قابل توجه است که از مشت، لگد، ضربه‌های زانو و آرنج و تکنیک‌های باز مانند چاقو استفاده می‌کند. . درگیری، قفل، مهار، پرتاب و ضربات نقطه حیاتی در برخی سبک ها آموزش داده می شود. به کاراته کاران کاراته کا (空手家) می گویند.

کاراته در پادشاهی ریوکیو قبل از الحاق آن به ژاپن در قرن نوزدهم توسعه یافت. در اوایل قرن بیستم در زمان تبادلات فرهنگی بین ژاپنی ها و ریوکیوها به سرزمین اصلی ژاپن آورده شد. در سال 1922، وزارت آموزش ژاپن، گیچین فوناکوشی را به توکیو دعوت کرد تا یک نمایش کاراته برگزار کند. در سال 1924 دانشگاه کیو اولین باشگاه کاراته دانشگاهی را در ژاپن تأسیس کرد و تا سال 1932، دانشگاه‌های بزرگ ژاپن دارای باشگاه‌های کاراته بودند. در این دوره از تشدید نظامی‌گری ژاپن، نام آن از 唐手 ("دست چینی") به 空手 ("دست خالی" تغییر یافت. ") - که هر دو کاراته تلفظ می شوند - نشان می دهد که ژاپنی ها مایل بودند شکل رزمی را به سبک ژاپنی توسعه دهند. پس از جنگ جهانی دوم، اوکیناوا به یک سایت نظامی مهم ایالات متحده تبدیل شد و کاراته در بین سربازان مستقر در آنجا محبوب شد.

فیلم‌های هنرهای رزمی دهه‌های 1960 و 1970 محبوبیت آن را به میزان زیادی افزایش دادند و کلمه کاراته به طور کلی برای اشاره به تمام هنرهای رزمی شرقی مبتنی بر ضربه زدن به کار رفت. مدارس کاراته در سرتاسر جهان شروع به ظهور کردند و به کسانی که علاقه معمولی داشتند و همچنین کسانی که به دنبال مطالعه عمیق تر این هنر بودند، خدمات رسانی می کردند.

شیگرو اگامی، مربی ارشد شوتوکان دوجو، معتقد است: "اکثر پیروان کاراته در کشورهای خارج از کشور کاراته را فقط به خاطر تکنیک‌های مبارزه آن دنبال می‌کنند... فیلم‌ها و تلویزیون‌ها... کاراته را به عنوان روشی مرموز از مبارزه به تصویر می‌کشند که می‌تواند باعث مرگ یا مرگ شود. جراحت با یک ضربه ... رسانه های جمعی شبه هنری را به دور از واقعیت ارائه می دهند." شوشین ناگامین گفت: "کاراته ممکن است به عنوان درگیری در درون خود یا یک ماراتن مادام العمر در نظر گرفته شود که تنها از طریق نظم و انضباط شخصی، تمرین سخت و تلاش خلاقانه خود می توان پیروز شد."

برای بسیاری از تمرین‌کنندگان، کاراته یک تمرین عمیقاً فلسفی است. کاراته دو اصول اخلاقی را آموزش می دهد و می تواند برای طرفدارانش اهمیت معنوی داشته باشد. گیچین فوناکوشی ("پدر کاراته مدرن") عنوان زندگی نامه خود را کاراته دو: راه زندگی من در شناخت ماهیت دگرگون کننده مطالعه کاراته عنوان کرد. امروزه کاراته برای کمال خود، به دلایل فرهنگی، دفاع شخصی و به عنوان یک ورزش تمرین می شود. در سال 2005، در رای گیری 117 IOC (کمیته بین المللی المپیک)، کاراته دو سوم رای لازم را برای تبدیل شدن به یک ورزش المپیک کسب نکرد. وب ژاپن (با حمایت وزارت امور خارجه ژاپن) ادعا می کند که 50 میلیون کاراته کار در سراسر جهان وجود دارد. .

کاراته به عنوان یک سیستم جنگی رایج به نام te (اوکیناوا: ti) در میان کلاس پچین از ریوکیوان ها شروع شد. پس از برقراری روابط تجاری با سلسله مینگ چین توسط پادشاه ساتو چوزان در سال 1372، برخی از اشکال هنرهای رزمی چینی توسط بازدیدکنندگان از چین، به ویژه استان فوجیان، به جزایر ریوکیو معرفی شد. گروه بزرگی از خانواده‌های چینی در حدود سال 1392 به منظور تبادل فرهنگی به اوکیناوا نقل مکان کردند، جایی که جامعه کوممورا را تأسیس کردند و دانش خود را در مورد طیف گسترده‌ای از هنرها و علوم چینی از جمله هنرهای رزمی چینی به اشتراک گذاشتند. تمرکز سیاسی اوکیناوا توسط شاه شو هاشی در سال 1429 و «سیاست ممنوعیت سلاح‌ها» که در اوکیناوا پس از حمله به قبیله شیمازو در سال 1609 اجرا شد، نیز عواملی هستند که توسعه تکنیک‌های جنگی غیرمسلح در اوکیناوا را افزایش دادند.

سبک‌های رسمی کمی وجود داشت، اما تمرین‌کنندگان زیادی با روش‌های خاص خود داشتند. یکی از نمونه‌های باقی‌مانده مکتب موتوبو-ریو است که توسط سیکیچی اوهارا از خانواده موتوبو منتقل شده است. سبک‌های اولیه کاراته اغلب به‌عنوان شوریته، ناها-ته و توماری-ته تعمیم داده می‌شوند که از سه شهری که از آن‌ها پدید آمده‌اند نام‌گذاری شده‌اند. هر ناحیه و معلمان آن کاتا، تکنیک‌ها و اصول خاصی داشتند که نسخه محلی آن‌ها از te را از سایرین متمایز می‌کرد.

اعضای طبقات بالای اوکیناوا به طور منظم برای مطالعه رشته های مختلف سیاسی و عملی به چین اعزام می شدند. ادغام کونگ فو چینی با دست خالی در هنرهای رزمی اوکیناوا تا حدی به دلیل این مبادلات و تا حدی به دلیل محدودیت های قانونی رو به رشد در استفاده از سلاح رخ داد. کاتای سنتی کاراته شباهت زیادی به اشکال موجود در هنرهای رزمی فوجیان مانند جرثقیل سفید فوجیان، پنج اجداد، و گانگرو کوان (مشت نرم سخت؛ تلفظ "گوجوکن" در ژاپنی) دارد. تأثیر بیشتری از آسیای جنوب شرقی - به ویژه سوماترا حاصل شد. ، جاوا و ملاکا. بسیاری از سلاح های اوکیناوا مانند سای، تونفا و نونچاکو ممکن است در جنوب شرق آسیا و اطراف آن منشاء گرفته باشند.




کانگا ساکوگاوا
ساکوکاوا کانگا (1782-1838) در چین به آموزش عزاداری و مبارزه کارکنان (بو) پرداخته بود (طبق یک افسانه، تحت راهنمایی کوسوکون، مبتکر کوسانکو کاتا). در سال 1806 او شروع به تدریس یک هنر رزمی در شهر شوری کرد که آن را "تودی ساکوکاوا" به معنای "ساکوکاوای دست چین" نامید. این اولین مرجع ثبت شده شناخته شده به هنر "تودی" بود که به عنوان 唐手 نوشته شده بود. در حدود دهه 1820، مهم‌ترین شاگرد ساکوکاوا، ماتسومورا سوکون (1809-1899) ترکیبی از سبک‌های te (شوری-ته و توماری-ته) و شائولین (چینی 少林) را آموزش داد. سبک ماتسومورا بعداً به سبک شورین ریو تبدیل شد. ایتوسو دو فرم را که از ماتسومارا آموخته بود اقتباس کرد. اینها کوسانکو و چیانگ نان هستند. او فرم های پینگ آن ("هیان" یا "پینان" در ژاپنی) را ایجاد کرد که کاتای ساده شده برای دانش آموزان مبتدی است.


ماتسومورا سوکون
در سال 1901 ایتوسو به معرفی کاراته به مدارس دولتی اوکیناوا کمک کرد. این فرم ها در مقطع ابتدایی به کودکان آموزش داده می شد. تاثیر ایتوسو در کاراته است
گسترده فرم هایی که او ایجاد کرد تقریباً در همه سبک های کاراته رایج است. شاگردان او به برخی از مشهورترین استادان کاراته، از جمله گیچین فوناکوشی، کنوا مابونی و موتوبو چوکی تبدیل شدند. گاهی اوقات از ایتوسو به عنوان "پدربزرگ کاراته مدرن" یاد می شود.

در سال 1881 هیگاونا کانریو پس از سال ها آموزش با ریو کو از چین بازگشت و چیزی را که به ناها-ته تبدیل شد را تأسیس کرد. یکی از شاگردان او، بنیانگذار گوجوریو، چوجون میاگی بود. چوجون میاگی کاراته‌کاهای معروفی مانند سکو هیگا (که با هیگائونا نیز تمرین کرد)، میتوکو یاگی، میازاتو آییچی و سیکیچی توگوچی و برای مدت بسیار کوتاهی در اواخر عمرش، آنیچی میاگی (یکی از افراد دیگر) را آموزش داد. معلم ادعا شده توسط Morio Higaonna).

علاوه بر سه سبک اولیه کاراته، چهارمین تأثیر اوکیناوا، کانبون اوچی (1877-1948) است. در 20 سالگی برای فرار از خدمت سربازی ژاپنی به فوژو در استان فوجیان چین رفت. او در آنجا تحت نظر شوشیوا تحصیل کرد. او در آن زمان یکی از چهره های برجسته نانپا شورین کن چینی بود. او بعداً سبک خود را در کاراته یوچی-ریو بر اساس کاتای سانچین، سیسان و سانسیریو که در چین آموخته بود، توسعه داد.

گیچین فوناکوشی، بنیانگذار کاراته شوتوکان، عموماً به معرفی و رواج کاراته در جزایر اصلی ژاپن نسبت داده می شود. علاوه بر این، بسیاری از اهالی اوکیناوا به طور فعال تدریس می کردند و بنابراین مسئولیت توسعه کاراته در جزایر اصلی را نیز بر عهده دارند. فوناکوشی شاگرد آساتو آنکو و ایتوسو آنکو (که برای معرفی کاراته به سیستم مدارس استانی اوکیناوا در سال 1902 کار کرده بود) بود. در این دوره زمانی، معلمان برجسته ای که بر گسترش کاراته در ژاپن نیز تأثیر گذاشتند، عبارتند از کنوا مابونی، چوجون میاگی، موتوبو چوکی، کانکن تویاما و کانبون اوچی. این یک دوره پرتلاطم در تاریخ منطقه بود. این شامل الحاق ژاپن به گروه جزیره اوکیناوا در سال 1872، جنگ اول چین و ژاپن (1894-1895)، جنگ روسیه و ژاپن (1904-1905)، الحاق کره، و ظهور نظامی گری ژاپن (1905-1945) است. ژاپن در آن زمان در حال حمله به چین بود و فوناکوشی می دانست که هنر تانگ/دست چین پذیرفته نخواهد شد. بنابراین نام هنر به «راه دست خالی» تغییر یافت.

پسوند dō به این معنی است که کاراته راهی به سوی خودشناسی است، نه فقط مطالعه جنبه های فنی مبارزه. مانند بسیاری از هنرهای رزمی که در ژاپن انجام می شود، کاراته نیز در اوایل قرن بیستم از جوتسو به دوو تغییر کرد. "دو" در "کاراته دو" آن را از کاراته-جوتسو متمایز می کند، زیرا آیکیدو از آیکی جوتسو، جودو از جوجوتسو، کندو از کنجوتسو و آیآیدو از آیایجوتسو متمایز می شود.

فوناکوشی نام بسیاری از کاتاها و نام خود هنر را (حداقل در سرزمین اصلی ژاپن) تغییر داد تا کاراته توسط سازمان بودو ژاپنی دای نیپون بوتوکو کای پذیرفته شود. فوناکوشی همچنین به بسیاری از کاتاها نام ژاپنی داد. پنج شکل پینان به نام هیان، سه شکل نایهانچی به تککی، سیسان به عنوان هانگتسو، چینتو به عنوان gankaku، وانشو به عنوان empi و غیره شناخته شدند. اینها عمدتاً تغییرات سیاسی بودند، نه تغییر در محتوای فرم ها، اگرچه فوناکوشی برخی از این تغییرات را ارائه کرد. فوناکوشی در دو شاخه محبوب کاراته اوکیناوا آن زمان، شورین ریو و شوری ریو تمرین کرده بود. در ژاپن او تحت تأثیر کندو قرار گرفت و ایده هایی در مورد فاصله گذاری و زمان بندی را در سبک خود گنجاند. او همیشه آنچه را که آموزش می داد به عنوان کاراته ساده یاد می کرد، اما در سال 1936 یک دوجو در توکیو ساخت و سبکی که از خود به جا گذاشت معمولاً پس از این دوجو شوتوکان نامیده می شود. نوسازی و سیستم سازی کاراته در ژاپن شامل پذیرش لباس سفید نیز می شود. که از کیمونو و دوگی یا کیکوگی - که بیشتر کاراته‌گی نامیده می‌شود - و ردیف‌های کمربند رنگی تشکیل می‌شد. هر دوی این نوآوری‌ها توسط جیگورو کانو، بنیان‌گذار جودو و یکی از مردانی که فوناکوشی در تلاش‌هایش برای مدرن کردن کاراته با او مشورت کرد، ابداع و رایج شد.

هنرهای رزمیکاراتهشوتوکانشیتوریوکیوکوشین
مربی تیم عملیاتی ورزشی آتش نشانی استان قزوین
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید