در پایان قرن ۱۹ میلادی جریان فکری تازهای با رویکردی آرمانی به اساطیر یونانی (که در آن قدرت و زیبایی، تناسب و پرورش یافتگی عضلات و بدن، عاملی برای ستایش و تمجید انسان قلمداد میشد). پدید آمد. بر اثر نفوذ این جریان فکری جدید، سنت قدیمی بلند کردن سنگ به صورت ورزش مدرن وزنهبرداری درآمد و با توجه به روند توسعهاش، جوانب گوناگونی در فرهنگهای مختلف پیدا نمود. یوجین ساندو (Eugene Sandow) یک فوق ستاره فرهنگ بدنی در اوایل قرن بیستم شخصی بود که شهرت خود را در اروپا به عنوان مرد قدرتمند حرفهای بدست آورد و پیروزمندانه با دیگر مردان قدرتمند مبارزه میکرد و آنها را علیرغم تمام شیرین کاریهایشان شکست میداد. او در سالهای ۱۸۹۰ به آمریکا آمد و توسط فلورنس زیگفلد مورد حمایت قرار گرفت. چیزی که ساندو را از سایرین متمایز میکرد زیبایی، ورزیدگی، قدرت و پرورش یافتگی عضلات و بدن وی بود و بیشتر به خاطر معروفیت ساندو بود که فروش هالتر و دمبل بهطور سرسام آوری بالا رفت.
آقای المپیا (مستر المپیا) ۱۹۷۵ م. نقطه اوجی در تاریخِ این مسابقهٔ بزرگِ دنیای پرورش اندام بود. فریگنو برگشته بود و برای کسب پیروزی مصمم بود. سرژنوبرت هم برگشته و در فرم عالی بود. برای اولین بار، شش یا هفت قهرمان کاملاً ترازِ اول برای کسب عنوان قهرمانی رقابت میکردند و شاید به واسطه افتخار فراوان و البته سختی این مبارزات بود که شوارزنگر به پیروزی در آن مباهات بسیاری کرد. اگر چه فریگنوی مغرور در نهان شوارزنگر را تحسین میکرد ولی این مسئله باعث نمیشد که او بیشترین تلاش خود را برای کسب عنوان قهرمانی آقای المپیا (مستر المپیا) نکند. اگر چه وی بسختی میتوانست باور کند که پس از خداحافظی وی در ۱۹۷۶ م. رقابت در پرورش اندام به چه حدی رسیده بود، به نحوی که خود وی بعدها اقرار کرد که در رقابت با ورزشکار کوچکی مثل کریس دیکرسون متحمل فشار و سختی بسیاری گردیده بود. البته مثالهایی که حاکی از رشد باور نکردنی بودند نیز، در ۱۹۸۰ م. ظاهر شدند، از پاهای تام پلاتز گرفته تا عضلات زیر بغل روی کالندر. اواخر سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ م. شاهد شاهکارهای فرانک زین بود. وی با بدن زیبایش پشت سر هم سه عنوان آقای المپیا (مستر المپیا) را ربود. با چنین تعدادی از حریفان رده بالا به نظر میرسید که واقعاً برای هر کسی مشکل بود که خود را در آینده کاملاً پیروز بداند. با وجود همه این مشکلات لی هنی توانست ۸ بار پیاپی در بین سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۱ م. رقبا را کنار زده و عنوان امپراتور مستر المپیا را از آن خود کند. پس از آخرین پیروزی لی هنی در سال ۱۹۹۱ م. عنوان قهرمانی مستر المپیا به مدت ۶ سال پیاپی در دستان قدرتمند یتس باقیماند. از دیگر بزرگان این دوره میتوان بهشان ری، پل دیلت، کِوین لِوْرُون، مارکوس رول، فلکس ویلر، لی پریست، گونتر شیلر کمپ و ناصر الصونباطی اشاره کرد. تقریباً در سال ۱۹۶۶ م. جوانی به نام آرنولد شوارتزنگر با شکست دادن دنیس تینرینو (آقای آمریکا در سال ۱۹۶۷ م) در مسابقات آقای جهان NABBA در سال ۱۹۶۷ م. دوران طولانی قهرمانی بینالمللی خود را آغاز کرد. در این زمان دو دنیای مجزا برای پرورش اندام وجود داشت: اروپا و آمریکا. عنوانهای جهانی شوارزنگر در ۱۹۶۷ و ۱۹۶۸ م. وی را به عنوان ورزشکار برتر اروپا معروف کرد؛ بنابراین بعد از فتح دومین عنوان آقای دنیا در سال ۱۹۶۸ م. وی به آمریکا سفر کرد. آرنولد شوارتزنگر در مسابقه آقای دنیای IFBB در نیویورک مسابقه داد و سپس فوراً برای مسابقه جهانی NABBA به لندن رفت و این دو عنوان را در ظرف یک هفته از آن خود نمود. در این زمان لاری اسکات دو بارِ پیاپی قهرمان مسابقات نوبنیاد آقای المپیا شد. در پایان همین دهه در حدود سال ۱۹۶۶ م. فرانک زینِ زیبا و خوشاستیل درسی فراموش نشدنی به آرنولد شوارتزنگر جوان و همچنین دنیای پرورش اندام داد. زین با شکست دادن شوارزنگر در حالی که ۲۷ کیلوگرم از وی سبکتر بود ثابت کرد که غول پیکری ملاک تعیینکننده کاملی در زمینهٔ قهرمانی پرورش اندام نمیباشد. در سال ۱۹۷۰ م. شوارزنگر همه را حذف کرد و فاتح عنوانهای آقای دنیای AAU آقای جهان NABBA و آقای المپیا (مستر المپیا) IFBB شد. در سال ۱۹۷۲ م. سرجیو اُلیوای سر سخت با شوارزنگر رقابتی انجام داد که هنوز دربارهٔ آن صحبت میشود. در سال ۱۹۸۰ م. در روی سکوی المپیا فرانک زین، کریس دیکرسون، بویر کو، کن والر، مایک منترز، راجر واکر، تام پلاتز، سمیر بن نوت و روی کالندر در بین دیگران خود نمای میکردند. در سال ۱۹۸۰ م. شوارزنگر برای فتح آقای المپیا (مستر المپیا) سیدنی در استرالیا دوران استراحت و رخوت را به پایان رساند. در سال ۲۰۰۶م. جی کاتلر با آمادگی، حجم و تفکیک بی نظیری به مستر المپیا آمده و رونی کلمن بزرگ مغلوب جی کاتلر شد. جی کاتلر که میرفت تا قدرتش را بر مستر المپیا فزونی بخشد دو عنوان قهرمانی مستر المپیای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ م. را به دست آورد، اما قهرمانی مستر المپیای ۲۰۰۸ م. از آنِ دکستر جکسون شد و حکومت دو سالة جی کاتلر بر مستر المپیا به سر رسید. در سال ۲۰۰۹ میلادی جی کاتلر که تشنه انتقام بود به رقابتها بازگشت و توانست به سومین قهرمانی خویش در مقام اول مستر المپیا دست یابد.در۱۹۷۳ م. غول جدیدی پا به عرصه نهاد. لو فریگنو عنوان آقای جهان را ربود و ظهور قطب جدیدی در پرورش اندام را خبر داد. رونی کلمن تا سال ۲۰۰۵ م. به قهرمانی ادامه داد و مؤلفهٔ حجم بسیار زیاد عضلانی را بر رقابتهای مستر المپیا تحمیل نمود.[۲] سال ۱۹۷۶ م. شاهد یک رویداد واقعاً شوک دهنده در تاریخ پرورش اندام بود. فرانکو کلومبوی کوتاه قد عنوان آقای المپیا (مستر المپیا) ۱۹۷۶ م. را فتح کرد و او اولین مرد کوتاه قدی بود که توانست این افتخار را به نام خود به ثبت رساند. سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ م. همچنین شاهد ترقی فدراسیون جهانی بدنسازی و تناسباندام (IFBB) به عنوان سازمان مقتدر پرورش اندام بود. IFBB تحت رهبری رئیساش بن ویدر، متشکل از بیش از ۱۷۰ کشور عضو و ششمین فدراسیون بزرگ ورزش در دنیا بود. شوارزنگر بین سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۷۵ م. شش عنوان المپیا را فتح کرد که البته نیاز به مقاومت، قدرت و توانایی قابل توجهی داشت. لاری اسکات، چاک سایپز و دیو درایپر سدهایی بودند که شوارزنگر جوان باید از آنها عبور میکرد. لو آنقدر پیشرفت کرد که سال بعد دوباره آقای جهان شد و سپس وارد رقابتهای آقای المپیا (مستر المپیا) گردید. همچنانکه این دهه به انتها میرسید دیگر مشخص شده بود که فشردگی رقابت در مسابقات دیگر دائمی شدهاست. فاتحان المپیا ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ م. حریفان با تجربهای بودند، به عنوان مثال میتوان به فرانکو کلمبو و کریس دیکرسون اشاره نمود. البته جوانانی نظیر تام پلاتز، لی هنی، محمد مکاوی، کیزی ویاتور، سمیر بن نوت، برتیل فوکس، جانی فولر، لی لابرادا و ریچ گاسپاری بهطور نزدیکی در رقابت با آنان بودند. ورزشکاران رشته پرورش اندام شروع به یادگیری چیزهایی دربارهٔ پتانسیل فیزیکی بدن که حتی دانشمندان پزشکی پیشبینی نمیکردند، نمودند. هر ساله ورزشکاران رشته پرورش اندام، بیشتر و بیشتر پا به عرصه میگذاشتند. کسانی نظیر: بیل پرل، چاک سایپز، جک دلینجر، جرج ایفرمن و رگ پارک. یتس تا سال ۱۹۹۷ م. یکهتاز میدان بود پس از پیروزی در مستر المپیا ۱۹۹۷ م. یتس با پارگی مجدد عضله بازو روبرو شد و عرصه رقابتها را ترک کرد و عرصه مستر المپیا ۱۹۹۸ م. را برای رونی کلمن خالی گذاشت.یتس سبک جدیدی را بر پرورش اندام تحمیل نمود. سبک یتس بر حجم و تفکیک بالا تأکید میورزید.