اودا نوبوناگا (1534-1582)، اولین متحد کننده بزرگ ژاپن
پس از جنگ اونین در 1467-1477، سیستم فئودالی سقوط کرد زیرا همه دایمیوها یا فئودالها استقلال خود را اعلام کردند و در تلاش برای کسب قدرت بیشتر بر یکدیگر مسلط شدند. این دوره به عنوان دوره کشورهای متخاصم یا دوره سنگوکو نامیده می شد.
با این حال، این وضعیت توسط پادشاه شیطان، اودا نوبوناگا، رهبر سامورایی که در سال 1534 در استان اواری، جایی که قلعه ناگویا در آن قرار دارد، به دنیا آمد، به پایان رسید.
گفته میشود که اودا نوبوناگا غیرقابل پیشبینی است و در دوران نوجوانی رفتاری عجیب و حتی توهینآمیز از خود نشان میدهد. یکی از رویدادها در هنگام تشییع جنازه پدرش، اودا نوبوهید بود که در آن او چنان تحقیر شد که یکی از نگهبانان قبیله از شرم و نارضایتی مرتکب خودکشی سپوکو یا آیینی شد.
پس از مرگ پدرش، اودا نوبوناگا به درستی قرار بود ریاست قبیله اودا را بر عهده بگیرد، اما این امر به دلیل جنگ قدرت داخلی متوقف شد زیرا عمو و برادر کوچکترش نیز می خواستند این موقعیت را بدست آورند. برای تصاحب این قبیله، او مجبور شد رقابت خود را حذف کند - ابتدا عمویش و سپس برادر کوچکترش را کشت.
به دنبال این وقایع، اودا نوبوناگا به ارتشی متشکل از 25000 مرد از قبیله رقیب ایماگاوا تنها با 3000 نفر حمله کرد، بدون توجه به هشدارهای مشاورانش. او از سربازان ساختگی در تاریکی برای ترساندن دشمنانش استفاده کرد و سپس در تنگه ای باریک به آنها کمین کرد.
در سال 1568، آشیکاگا شوگون نوبوناگا را به خدمت گرفت و او را به عنوان محافظت از سایر دایمیوها به کیوتو آورد. آنها به عنوان متحد شروع کردند اما نوبوناگا در نهایت قدرت آشیکاگا شوگان را محدود کرد و کنترل را به دست آورد. مورخان این لحظه را پایان دوره موروماچی (آشیکاگا) و آغاز دوره آزوچی-مومویاما می نامند.
با وجود پیروزی های فراوان، برادرش، یکی از برادرانش توسط راهبان جنگجو ایکو-ایکو کشته شد، گروهی از شورشیان مذهبی که اودا نوبوناگا چندین بار به آنها باخت. قیام های مداوم این گروه علیه سلطنت نوبوناگا باعث شد که او در سال 1571 محاصره ای را آغاز کند و یکی از بزرگترین معابد ژاپن را به آتش بکشد و هزاران راهب، مرد غیر روحانی، زن و کودک را در کوه هییی در شمال شهر کیوتو سلاخی کند. این باعث شد که او عنوان پادشاه شیطان یا شیطان دایمیو را به خود اختصاص دهد.
او این کار را در سال 1574 تکرار کرد و شهرک های ناگاشیما ایکو-ایکو را به آتش کشید و جان حدود 20000 نفر را گرفت.
در سال 1575، نیروهای اودا نوبوناگا ارتش قبیله تاکدا (معروف به سواره نظام) را با استفاده از آرکبوس هایی که نوبوناگا از غربی ها به دست آورده بود، درهم شکستند. حدود 10000 جنگجوی تاکدا در نزدیکی قلعه ناگاشینو کشته شدند. اگرچه رهبر قبیله تاکدا جان سالم به در برد، اما نوبوناگا در سال 1582 تمام قلمروهای آنها را تصرف کرد.
نوبوناگا به فرهنگ اروپایی علاقه مند بود و حامی مبلغان یسوعی بود و مسیحیت را در ژاپن معرفی و ترویج می کرد. حتی برخی از مورخان ادعا می کنند که او به مسیحیت گرویده است.
در سال 1578، اودا نوبوناگا قلعه آزوچی را ساخت که بزرگترین و شاید زیباترین قلعه در آن زمان بود. این سازه بزرگ بر روی تپه ای ساخته شده است که بر ژاپن شرقی و غربی نظارت دارد.
با این حال، مشکل در ژاپن مرکزی، قبیله های نینجا در منطقه ایگا بودند. نینجاها مزدوران کاملا مستقلی بودند که به عنوان جاسوس استخدام می شدند. نینجاها پسر نوبوناگا، اودا نوبو، را در سال 1579 شکست دادند. قبیله اودا انتقام خود را در سال 1581 گرفت و منطقه ایگا را با 44000 جنگجو احاطه کرد و به استقلال نینجا پایان داد.
نوبوناگا همچنین گاهی اوقات به مردان اطراف خود بی احترامی می کرد. او تویوتومی هیدیوشی سارو (میمون) و آکچی میتسوهیده هیج (طاس) نامید. او همچنین تعدادی از اسرای جنگی عالی رتبه را کشت که بستگان آنها به نوبه خود مادر آکچی را کشتند.
در 21 ژوئن 1582، نوبوناگا هنگام برگزاری مراسم چای در معبد هونوجی با چند ده خدمتکار، توسط هزاران سرباز سامورایی که بیرون منتظر بودند تا او را بکشند، محاصره شد.
برای جلوگیری از دستگیری، اودا نوبوناگا مرتکب سپپوکو شد و به خدمتکارانش دستور داد معبد را به آتش بکشند. این نیروهای سامورایی توسط کسی جز آکچی میتسوهید، یکی از نزدیک ترین ژنرال های نوبوناگا رهبری نمی شد.