داستان معروف پدربزرگی وجود دارد که به نوهاش در مورد زندگی و دعوای همه ما یاد میدهد…
او به پسر میگوید: «درون من در جریان است... دعوای دو گرگ.
یک گرگ شیطان است - او به صورت خشم کنترل نشده، بزدلی، تلخکامی، ترحم به خود، حقارت، دروغ، غرور کاذب و منیت پنهان شده است.
یک گرگ خوب است - او به عنوان ایمان، خودباوری، تمرکز، حضور، عشق، شادی، شرافت، کرامت و صداقت نشان داده می شود.
او به پسر می گوید: "همین دعوا در درون شما و در درون هر شخص دیگری در این سیاره جریان دارد."
پسر می پرسد: کدام گرگ پیروز می شود؟
پدربزرگ پاسخ می دهد: "کسی که بیشتر به او غذا می دهی"
همه ما ترسو و جنگجو را در درون خود داریم…
همه ما لحظات شک، ترس و لحظاتی را داریم که آرزو میکنیم با خود واقعیمان مرتبط نباشد... اما همه ما آن جنگجو را در درون خود داریم... انرژی خوب... حافظ حقیقت... افتخار برای دفاع از آنچه درست است... یکپارچگی برای مبارزه برای خیر و صلاح همه.