استارت آپ تنها مرحله شروع چرخه عمر یک کسب و کار است، پس از مرحله استارتآپ مرحله رشد یا اسکیل قرار دارد که در آن پتانسیل رشد استارتاپ می تواند آن را به یک شرکت با رشد نمایی تبدیل نماید که در آن رشد درآمد بسیار بیشتر از رشد هزینه ها باشد. اما مراحل چرخه عمر یک کسب کار تنها این دو مرحله را شامل نمی شوند. در این سلسه نوشتهها به مراحل چرخه عمر یک کسب و کار می پردازیم.
چرخه عمر یک ونچر یا کسب و کار مخاطره پذیر شامل چهار مرحله اصلی است:
مرحله اول: مرحله استارت آپ (startingup) است. در این مرحله کسب و کار شکل می گیرد.
مرحله دوم: مرحله گذار یا انتقال (transition) است. این مرحله گذار از مرحله استارت آپ به مرحله سوم که اسکیل آپ (scaleup) است را شامل می شود.
مرحله سوم: اسکیل آپ مرحله ای است که در آن رشد تصاعدی و انفجاری رخ می دهد.
مرحله چهارم: در نهایت مرحله خروج یا exit است. زمانی به این مرحله می رسیم که احساس کنیم بازار، صنعت و یا فناوری محصول با خدمتمان منقضی شده است.
در این نوشته مرحله اول را بررسی میکنیم:
ساختار در مرحله اول یا همان استارت آپ ها یک ساختار کارآفرینانه نوآورانه است. نوآوری کارآفرینانه تمامی مراحل استارت آپ، انتقال، اسکیل آپ و خروج را شامل می شود. هر کدام از این مراحل یک مرز، نشانه و یا شاخص دارند. شاخص های این مراحل با منظق فازی نیز قابل تشخیص هستند. اینکه در مرحله استارت آپ کارآفرینان با چه چالش هایی روبرو هستند و چه فعالیت هایی را باید انجام بدهند.
اولین چالشی که کارآفرین در مرحله استارت آپ با آن روبرو است تایید یا اعتبار مفهوم کسب و کار یا آن فرصتی می باشد که تبدیل به یک ایده عملیاتی شده است. همین تایید شامل چند مرحله است.اینکه چگونه باید تاییدیه یا اعتبار این مفهوم کسب و کار را بگیریم.
اولین چیزی که باید در مفهوم کسب و کار مورد بررسی قرار گیرد این است که آیا فرصت بازار که شامل شناسایی نیازهای بازار، بازار هدف، اندازه بازار، زمانی که باید در بازار حضور پیدا کرد، درست شناسایی شده است یا خیر. این اولین شاخص است.
شاخص دوم آن چیزی که قصد ارائه آن را داریم. این شامل نوع محصول یا خدمات است، یعنی مشخص شود به دنبال چه هستیم و قصد ارائه چه چیزی را داریم و از همه مهمتر چه ارزش پیشنهادی برای مشتری داریم.
سومین شاخصی که از طریق آن می توان مفهوم کسب و کار را اعتبار سنجی کرد بیزنس مدل یا بوم مدل کسب و کار است. بیزینس مدل نشان می دهد که آیا منابع به خوبی شناسایی شده اند؟ محل های کسب منابع به خوبی شناسایی شده اند؟ مدیریت برای کسب منابع وجود دارد؟ فرآیندهای تبدیل منابع به محصول به درستی تنظیم شده است؟ و از همه مهمتر اینکه این کسب و کار چه مدل درآمدی دارد؟
چهارمین شاخص، شاخص " go to market strategy" است. استراتژی گویای این است که می بایست چگونه در بازار حضور داشت. بر این اساس در می یابیم از چه سرعتی، از چه نوع وسیله ای و همچنین از چه نوع فرآیندی باید استفاده بکینم تا بتوانیم در بازار موفق باشیم. از سوی دیگر در میابیم شیوه خدمات زنجیزه توزیع باید چگونه باشد، زنجیره ارزش باید چگونه ایجاد گردد و شبکه ها را باید چگونه ساخت تا بتوان در بازار درآمد خوبی کسب کرد. این چهار شاخص مشخص کننده این موضوع است که در مرحله ابتدایی کسب و کار که استارت آپ نام دارد بتوانیم مفهوم کسب و کارمان را تایید نماییم.
با مشخص شدن مفهوم کسب و کار در مرحله استارت آپ، نوع کسب و کار مشخص می شود. عموما تیمهای استارت آپی علاقه دارند هر چه سریعتر مفهوم کسب و کار را نهایی و تایید نمایند. بنابر این نوع سازماندعی و ساختاری که در مرحله استارت آپ وجود دارد، به طور کلی یک ساختار غیر رسمی و بسیار منعطف است.
همانطور که ذکر شد چرخه عمر یک کسب و کار شامل چهار مرحله است. در این نوشته به مرحله اول یا استارت آپ پرداختیم. در مقاله های بعدی به سه مرحله دیگر از چرخه عمر کسب و کار خواهیم رسید.