در این مغلطه شخص به جای اینکه به استدلال طرف مقابل بپردازد و آن را نقد کند، از استدلال طرف مقابل یک کاریکاتور میسازد و به آن حمله میکند یا به حرفی که اصلا مطرح نشده پاسخ میدهد. (اصطلاحا در دهان طرف مقابل حرف میگذارد)
وجه تسمیه: شخص مغلطهکننده که میبیند توان مقابله با پهلوان واقعی (استدلال طرف مقابل) را ندارد به پهلوان پنبه (استدلالی که مطرح نشده) حمله میکند و آن را شکست میدهد و به خیال خودش برندهی بحث میشود.
شخص1: آمارها نشون میدن که حکم اعدام تاثیری در کاهش قتل نداشته، برای همین مخالف حکم اعدام هستم.
شخص2: اگه قرار باشه هر کی که آدم کشت همینجوری راستراست تو خیابون راه بره که دیگه سنگ رو سنگ بند نمیشه.
در این مثال طرف دوم طوری جواب داده که انگار شخص اول گفته است که برای قاتل هیچ مجازاتی نباید در نظر گرفت. در حالی که چنین حرفی گفته نشده است.
در این مثال شخص دوم طوری پاسخ داده است که گویی درخواست شخص اول این بوده که هیچ سر و صدایی در خانه وجود ندشته باشد.
در این مثال شخص دوم قبل از اینکه اصلا بداند چه نسخهای از برهان نظم مدنظر طرف مقابل است و آن را بشنود پرونده را تمام شده میداند و خود را مجاز میداند که از استدلال طرف مقابل یک پهلوانپنبه بسازد.
وقتی طرف مقابل در پاسخ ما از مغلطه پهلوانپنبه استفاده میکند حسی که به ما دست میدهد این است که انگار طرف مقابل اصلا صدای ما را نشنیده است.هیچ کنجکاویای ندارد که متوجه حرف ما شود و استدلال ما را بشنود. صرفا میخواهد ما را در یکی از طبقههای ذهنی از قبل آماده شدهاش بگذارد و در ادامهی مکالمه، خود را از شنیدن سخن ما بینیاز میداند و صرفا با تصور قالبیای که به ما نسبت داده تعامل میکند.
در حالی که از یک ایده یا نظریه، نسخههای متفاوتی در طول زمان ایجاد شدهاند، ما تمایل داریم تا به سادهترین و پراشتباهترین نسخه از حرف طرف مقابل حمله کنیم و درظاهر برنده شویم. از آنجا که به لحاظ روانشناختی پذیرش این واقعیت دشوار است که یک نظریه نسخههای متعددی وجود دارد که هر کدام پیچیدگیهای خاص خودشان را دارند، به تحریف شناختی روی میآوریم و با تقلیل دادن حرف طرف مقابل به یک کاریکاتور و شکست دادن آن احساس اطمینان میکنیم که حق با ما بوده است و نیازی به تجدیدنظر در باورهای خود نمیبینیم.
چه کار کنیم که کمتر دچار این مغلطه شویم؟
طرف مقابل را به عنوان یک فرد با هویت مستقل ببینیم و نه به عنوان عضوی از یک مکتب فکری یا جناح سیاسی. در ابتدای صحبت کنجکاوانه تلاش کنیم تا حرف طرف مقابل را متوجه شویم. اگر ابهامی در تعریف یا جزئیات وجود داشت از او بخواهیم که حرفش را شفافتر کند.. سپس برداشت خودمان از حرف طرف مقابل را به طور خلاصه با او به اشتراک بگذاریم و اگر تایید کرد که منظورش همین بوده است میتوانیم گفتوگو را ادامه دهیم.