وقتی عکاسی اولین بار در قرن نوزدهم اختراع شد، عکسها همه بصورت سیاه و سفید بودند. بعدها که عکاسی رنگی پا به عرصه ظهور گذاشت کم کم مردم به استفده از عکسهای رنگی روی آوردند. اما با وجود گذشت حدود 200 سال هنوز هم هستند عکاسان حرفه ایی و آماتوری که از عکاسی سیاه و سفید استفاده می کنند. در این مقاله سعی می کنم به علت اینکار بپردازم و همجنین از تکنیکهایی که در این سبک استفاده می شوند صحبت کنم.
به عقیده طرفداران این نوع از عکاسی، عامل رنگ در واقع یک پارازیت تصویری محسوب می شود و ذهن بیننده را ااز محتوای اصلی عکس منحرف می کند. رنگ از سوژه، تصویری در ذهن ما القا می کند که در صورت حذف رنگ این مفهوم کلا تغییر خواهد کرد.
حتی عکسهای رنگی گاهی بنظر جالب نمی آیند اما با حذف رنگ و دخیل شدن پارامترهای دیگری مثل شکل و خظوظ، کلا متحول شده و زیبا بنظر می رسند.
با حذف رنگ از عکس، دست عکاس در بیان منظورش محدودتر می شود، چون عامل توضیف کننده مهمی یعنی رنگ از میدان خارج می شود. و اینجاست که اهمیت خطوط و اشکال و سایه ها افزایش می یابد
در کل برای انتقال پیام یک عکس و حس آن به مخاطب، عکاسی سیاه و سفید توانمندتر از عکاسی رنگی عمل می کند. در عین حال کاربرد این سبک نسبت به نوع رنگی آن مشکلتر است و به تجربه بیشتری نیاز دارد.
چون وقتی ما فقط دو طیف نوری سیاه و سفید را در اختیار داشته باشیم و مجبور باشیم با استفاده از shade های مختلف خاکستری تصویر را بسازیم، به حاشیه ها برای نشان دادن اشیا نیاز خواهیم داشت.
در عکاسی پرتره این خطوط روی چهره و لباس فرد هست که به ما در مورد سن، روحیه، و نظم فرد در پوشیدن لباس اطلاعات می دهند.
در عکاسی منظره نیز اشکال اجزا عکس را می سازند و انرا آنگونه که هست به ما معرفی می کنند.
هر عکس منطره برای استایل سیاه سفید مناسب نیست و باید به حد کافی خطوط و اشکال وجود داشته باشد تا بتواند معنی خاصی در ذهن مخاطب القا کند.
سایه ها در ایجاد اشکال کمک زیادی می کنند. گاهی سایه ها مناطق بزرگ تیره رنگی هسستند و گاهی خطوط ظریفی در تصویر ایجاد می کنند. هر کدام از اینها اثر روحی متفاوتی در بیننده برمی انگیزند. خطوط ظریف و پر تعداد نشان از ظرافت، دقت و پیچیدگی دارند. سایه های بزرگ می توانند تاثیری وهم انگیز و با عظمت داشته باشند.
قرار دادن مناطق تیره و روشن درست کنار یکدیگر ذهن مخاطب را درگیر می کند و توجه ها را به آن قسمت عکس جلب می کند. روش مناسبی است برای جلب توجه بیننده به تصویر.
عکسی با میزان تغییر نسبتا یکنواخت در طیف خاکستری می تواند اثر ملایمی روی ذهن بگذارد. در حالیکه تغییرات ناگهانی از تیره به روشن در اجزا عکس می تواند القا کننده ترس یا عظمت باشد. استفاده از هردو روش بستگی به سلیقه و روحیه عکاس از یک سو و نوع صحنه ایی دارد که برای عکسبرداری انتخاب شده است.
این نوع عکاسی هم مشابه سایر روشهای هنری در عکاسی، حاوی سوژه هایی است که نوعی نگاه خاص را به بیننده منتقل می کنند. اتفاقا استفاده از ورژن سیاه و سفید در بین علاقمندان به عکسهای هنری به شکلی روزافزون گسترش یافته است. در این شیوه معمولا صحنه ایی که مشاهده می کنیم یا خاص است مثل نگاه فردی اندوهگین یا مبهوت، و یا غیر واقعی و تخیلی است.
عکاسی از فاصله نزدیک به استفاده متنوع از رنگ، مشهور است چون سوژه های آن اکثرا گلها، گیاهان و حشرات هستند اما نوع بدون رنگ ان هم طرفداران متعصب بسیاری دارد و گاها با ویرایش خوب و یک ترکیب بندی زیبا آثاری عالی در این زمینه خلق می کنند.
سرزمین ما ایران از ابتدا ذاتا خیلی پرآب نبود. بعضی مناطق مثل یزد و کرمان بیشتر خشک هستند سایر نقاط معمولا نوع سرسبزیشان مصنوعی است یعنی بصورت مزارع و باغهای ساخت دست بشر است. به استثنا حاشیه دریای خزر و منطقه کلیبر در شمال آذربایجان که جنگهای طبیعی دارند.
از طرفی با شروع گرمایش کره زمین و تغییرات اقلیمی این خشکی شدت یافته است و دریاچه ها و رودخانه ها در حال خشک شدن است. عکاسی منظره در ورژن رنگی زیبایی خود را از رنگ می گیرد. ابشارها، جنگلها، رودخانه ها و کوه های برفی مناطقی مناسب برای این نوع عکاسی هستند.
اما در ایران پیدا کردن چنین صحنه هایی زیاد آسان نیست و برای رسیدن به آنها گاها نیاز هست ساعتها رانندگی کنید. علاوه براین، مگر آبشارها در کشور ما به چه بزرگی هستند؟ یا چقدر پر آب هستند؟ تازه همان میزان اندک هم با خشکسالی های سالهای اخیر در حال از بین رفتن است. منظورم این است که اگر از حاشیه دریای خزر صرف نظر کنیم باقی مناطق اکثرا اکوسیستمی خشک دارند.
در چنین شرایطی عکاسی منظره در حالت رنگی چندان دلچسب نیست. چون رنگ بی روح خاک رنگ غالب خواهد بود و خبری از رنگ سبز درختان جنگلی ورنگ آبی رودخانه ها و دریاچه ها نخواهد بود. اینجاست که عکاسی سیاه و سفید به دادمان می رسد ومی تولن با استفاده از خطوط، اشکال و سایه ها صحنه های زیبایی از طبیعت اطرافمان خلق کرد.
دوربین های مخصوص عکاسی سیاه و سفید وجود دارند اما فوق العاده گران قیمت هستند حتی گرانتر از گرانترین انواع رنگی! اما من مطمئن نیستم آیا در ایران هم در دسترس هستند یا خیر؟ ممکن است بپرسید آیا کیفیت این نوع دوربین با دوربینهای رنگی متفاوت است؟ بله پاسخ مثبت است! عکسهایی که با آنها می توان در این سبک گرفت بهتر است.
اما امروزه اکثریت مردم با دوربینهای مخصوص عکاسی رنگی عکس می گیرند و بعد با استفاده از نرم افزار آنرا به سیاه و سفید تبدیل می کنند. فوتوشاپ امکانات گسترده ایی برای این هدف دارد می توانید از دکمه Auto استفاده کنید و بقیه را به خود نرم افزار بسپارید یا در حالت Custom خودتان بگونه ایی دلخواه روند تبدیل را انجام دهید.
همچنین فوتوشاپ به شما امکان می دهد انواع فیلتر را روی عکس آزمایش کنید، از انواع فیلتر رنگی گرفته تا مادون قرمز.
کار در زمینه سیاه سفید خیلی آسان نیست. در بدو امر با آزمون و خطا پیش خواهید رفت و پیشبینی اینکه ایا این عکس سیاه و سفید خوبی خواهد شد یا نه؟! برایتان راحت نخواهد بود. اما با ممارست و تمرین خواهید توانست قبل از انجام کار حدس بزنید کدام صحنه مناسبتر است. خلاصه اینکه همه چی به تجربه بستگی دارد.
Babak Siminzar Photography https://www.bsiminzar.com/