سلام. ماه محرم است و نیاز دیدم تا مطالبی را برای شمایی که امروزه شاهد مناسک حسینی هستی بازگو کنم. در سال 61 هجری قمری واقعۀ عاشورا رخ داد. واقعهای که از نظر من پر از درس برای مسیر رستگاری انسان است، اصلیترین آن ایستادگی در برابر ظلم است، ایستادنی با تمام قوا، با تمام جان. حال که تمام خیابانهای شهر را بسته و به عذاداری مشغول هستید، در چند سال گذشته حتی یک بار هم در برابر ظلم ایستادهاید؟ شده است شاهد پرت شدن بساط دستفروش به هوا توسط لگد مامور شهرداری باشید و سکوت کنید؟ شده است شاهد پرتاب سنگ به سگ و گربه باشید و سکوت کنید؟ بهتر است بگویم آری همیشه شده است و ما سکوت کردیم. چرا؟ چه کسی میتواند بگوید؟
حر، کسی کی آب را بر روی امام حسین و اصحابش بست، انتهای نامردی در ابتدای جنگ. اما سرانجام با سری افتاده نزد حسین(ع) آمد. حسین دست به آسمان بلند کرد تا نزد پروردگار شفاعتاش را بگیرد، حال اشتباه و گناه او را در برابر نادانی پسر همسایهات بگذار که ماشین عزیزت را خط انداخته است و تو تا تلافی نکنی، ول کن نمیشوی. یا حتی دزدی که کتونی نایکت را از جلو در برده است، حتی اگر روزی پس بیاورد تا کتک نخورد راضی نمیشوی. ظلم و گناه او در برابر حر، قطره در برابر دریاست.
بدون گذشت چگونه میتوان حسینی شد؟ با عزاداری؟ با علمکشی؟
در روز عاشورا نمازی که شمر به پا کرد به مراتب با شکوهتر از حسین بود. اما فاصله این دو نماز شمر تا حسین بود. پس شکوه و تجملات ، دلیل بر اخلاص عمل نیست. میگویند: جعفر جنی به نزد امام حسین آمد تا با اصحابش در کنار حسین با شمر بجنگد. اما اجازه صادر نشد چون لشکر جنیان به دیده دشمن نمیآمد. راست و دورغاش بیاهمیت است زمانی که پیام داستان مردانگی است. نامردی حتی برای پیروزی در جنگ با ظلم، نزد حسین جایی نداشت. حال میبینیم که به واسطه آشنایی با شاطر نصف تنور را بدون نوبت میبریم در حالی که لباس مشکی برای عذا حسین بر تن داریم.
چه شده است؟ چرا امروز در لباس حسین نقش یزید را بازی میکنیم؟ که بهمراتب از با افتخار یزیدی بودن بدتر است. در بعضی مواقع شاهد سخن راجعبه انتقام خون حسین هستم. آیا مگر حسین در آن میدان ظهر عاشورا شکست خورد که امروز باید طالب خونش باشیم؟ اگر امام زمانی باشد و بخواهد ظهور کند، از نسل علی شاه مردان است. علی به قاتلش نان داد و اجازه هتک حرمت احدی به او را نداد. چگونه است که امام زمان با ظهورش شمشیر تیز کرده تا ظالمان را یکی یکی گردن بزند؟
در اسلام یزید هم، نماز و روزه واجب است، شاید تعداد حج واجبی که شمر رفته بود از حسین(ع) بیشتر باشد یا حتی نماز شباش. پس فرق کجاست؟ از نظر من همان حرف زرتشت پندارنیک، گفتارنیک، کردارنیک. لازمه حسینی شدن است نه مناسک. مادامی که سرگرم مناسک باشیم زمانی برای شناخت او نداریم.
بیایید اینبار هیئتی بپا کنیم و در آن به جای گریه و زاری، کتابی از فضائل علی(ع) را با هم بخوانیم. کجا علی کسی را به زور مسلمان کرد؟ کجای تاریخ، اهل بیت(ع) برای حفظ حکومت اسلامی دست به هرکاری زدند؟
کتابی از درسهای عاشورا در هیئت بخوانیم، هر گوشه از آن واقعه درسی برای زندگیست. میگویند: دعوا خانوادگی بوده، چه اهمیتی دارد؟ حاشیه رفتن چیزی جز انحراف از مسیر سعادت انسان نیست.
حال مردمی را میبینم که در ظاهر بهشدت متدیناند، نماز اول وقت ترک نمیشود، تمامی شبهای قدر قرآن به سر دارند و از خدا طلب عفو میکنند و از طرفی سالهاست که از احوال پدر و مادرشان بیخبرند. کودک 5 ساله را با حجاب اسلامی بیرون میبرند اما نمیدانند که والدینشان در قید حیاتاند یا خیر. حال در نظر میگیریم ظلمی به فرزند شده است. این ظلم در قیاس با ظلم حر کجا قرار میگیرد؟
عباس ابن علی، زمانی که به آب رسید چند روزی بود که همه اصحاب تشنه بودند و از همه مهمتر برادر بزرگاش حسین(ع) اما، او اجازه لب تر کردن به خود نداد. چرا؟ مادامی که سخن از مردانگی است چرایی وجود ندارد. حال به یاد او علم بلند میکنند و زیر همان علم سر اینکه تو چند متر آوردی، من چند متر دعوا است. کاری به درست و غلط بودن این فرهنگ ندارم. اما نمیشود عشاق اباالفضل را با اخلاق یزید دید.
در پایان عرض کنم؛ بالاترین عبادت در اسلام تفکر است. ینی اول فکر بعد نماز، اول فکر بعد حج و و و و
آیا ما به اسلام یزید چنگ میزنیم یا اسلام حسین(ع)؟