محتوای این نوشتار بر اساس گفتوگو با ژوبین علاقبند مدیرعامل گروه مدیریت سرمایه لیان پیرامون موضوع خلاءهای اکوسیستم استارتاپی کشور نوشته شده است. علاقبند معتقد است که ۴ خلاء اصلی در اکوسیستم استارتاپی کشور وجود دارد که سبب کاهش سرعت رشد و پیشرفت آن شده است.
۱- حوزه رگولاتوری و قانونگذاری
یک استارتاپ روشهای سنتی کسبوکار را برهم میزند و مدلهای جدیدی را جایگزین روشهای معمول و قدیمی میکند؛ پس قوانین جدیدی نیز باید برای آن در نظر گرفته شود.
به طور مثال، اسنپ در ابتدای دوران شکلگیری خود با چنین مشکلاتی روبهرو بوده است. در آن زمان، نهادهای سنتی که مسئول حملونقل عمومی بودند مانند شهرداری و معاونت حملونقل آن، وزارت کشور و معاونت حملونقل آن، سازمان تاکسیرانی و دیگر نهادهای رگولاتوری در بخش حملونقل عمومی سعی داشتند همان قوانینی را که روی تاکسیهای سنتی اعمال میشد (مانند حداقل سن ۲۳ سال و شرط تأهل) بر رانندگان اسنپ نیز اعمال کنند.
این قوانین قدیمی با موقعیت و مدل کسبوکار اسنپ همخوانی نداشت. بنیانگذاران و مدیران این استارتاپ برای رسیدن به آییننامه رگولاتوری مناسبی که با اهداف و مدل کسبوکاری اسنپ همخوانی داشته باشد، با نهادهای رگولاتوری تعاملهای زیادی داشتند.
در کشور ما نهادهایی مانند معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نقش بهسزایی در بهبود خلاءهای حوزه فناوری دارند و حمایتهای اولیه آنها از یک استارتاپ، کمک زیادی به رشد و توسعه آن میکند. برای مثال در زمان تشکیل اسنپ، این نهادها حمایت خوبی از اسنپ داشتند و این حمایتها منجر به رقم خوردن اتفاقات خوبی مانند تخصیص بنزین به رانندگان اسنپ در آینده شد.
این خلاء همچنان در حیطههای نوظهوری مانند فینتک وجود دارد و بسیاری از نهادهای قانونگذاری توجه نمیکنند که نمیتوان استارتاپها را با قوانین کسبوکارهای سنتی آن حیطه رگولاتوری کرد. برای مثال نمیتوان استارتاپهای فینتک را با همان قوانین بانکداری سنتی قانونگذاری کرد.
در حیطه سلامت دیجیتال نیز نهادها باید آگاه باشند که نمیتوان استارتاپهای مشاوره آنلاین سلامت را با قوانین ۵۰ سالهای که روی مطبها اعمال میشود رگولاتوری کرد. در نهایت نهادهای دولتی متولی استارتاپها مثل معاونت علمی و فناوری باید در قانونگذاری برای استارتاپها کمک کنند؛ زیرا رفع این خلاء بیشتر مربوط به نهادهای حکومتی میشود.
۲- خلاء نیروی انسانی و کارآفرینی
دومین خلاء اکوسیستم استارتاپی و نوآوری در کشور ما، خلاء نیروی انسانی و کارآفرینی است. باید کارآفرینی باشد تا بتواند با ایده نوآورانه خود استارتاپی را ایجاد کند. در مراحل بعدی، یک استارتاپ برای رشد و توسعه خود به نیروهای متخصصی در زمینههایی مانند دیجیتال مارکتینگ، تحقیق و توسعه و… نیاز دارد.
کمبود نیروی کار متخصص در کشورهای توسعهیافته نیز وجود دارد. ما در ایران با مشکل مهاجرت این نیروهای انسانی متخصص هم مواجه هستیم و باید تمام تلاش خود را برای حفظ این نیروها انجام دهیم. برای حفظ نیروهای متخصص باید در کشور به ثبات اقتصادی برسیم تا استارتاپها درآمد خوبی داشته باشند و بتوانند نیاز مالی کارکنان خود را برآورده کنند.
۳- سرمایهگذاری و تأمین مالی استارتاپها
دیگر مشکلی که در اکوسیستم استارتاپی ما وجود دارد، مسئله سرمایه است. باید سرمایهای باشد تا در استارتاپها سرمایهگذاری شود.
بازارهای سرمایه بر اساس بازدهی که دارند با یکدیگر رقابت میکنند و سرمایهگذاران را به سمت خود جذب میکنند. سرمایهگذاری خطرپذیر با ریسکهای زیادی همراه است و به زمان تقریبا زیادی نیاز دارد تا سرمایهگذار به سود برسد. متأسفانه بازارهای ارز، سکه و بورس، اخیرا رشدهای عجیب و غریبی داشتند و این موضوع باعث میشود بسیاری از سرمایهگذارانی که به دنبال بیشترین بازده برای سرمایه خود هستند، به سمت این بازارها متمایل شوند.
راهحل این خلاء در وهله اول، رسیدن به ثبات اقتصادی است تا سرمایهگذاران برای تزریق سرمایه خود به استارتاپها ترغیب شوند.
۴- آموزش
استارتاپها و نیروهای متخصص آنها باید در زمینههای مدیریتی و مهارتهای نرم آموزش ببینند. در حال حاضر نیروهای کاری زیادی وجود دارند که در زمینه تخصص خود فوقحرفهای هستند؛ اما در زمینههای مدیریتی با چالشهایی مانند ارتباط با دیگر اعضای تیم، اصول مذاکره، مسائل خرد مدیریتی مثل بازخورد دادن، ارزیابی عملکرد، تعیین هدف و از این قبیل مشکلات روبهرو هستند. اکوسیستم استارتاپی ما نیاز به آموزشهای اینچنینی دارد و باید دورههایی برای استارتاپها گذاشته شود.