اگر نگاهی بر آمارهای مالی جهانی صنعت بازی های ویدیویی داشته باشیم این واقعیت که این صنعت می تواند درآمدزا باشد برای سرمایه گذارهای ایرانی ملموس خواهد بود. درآمد صنعت بازی سازی در سال گذشته میلادی کل دنیا رقمی معادل 140 میلیارد دلار بوده که سهم ایران در حال حاضر کمتر از یک دهم درصد می باشد. حال با وجود چنین پتانسیلی چرا ایران در مقایسه با کشورهای دیگر جایگاهی کسب ننموده است.
رشد صنعت بازی سازی در کشور نیاز به ایجاد زیرساخت های اساسی و سرمایه گذاری در سطح کلان برای این حوزه دارد. اکو سیستم بازی در ایران به حدی کوچک هست که شاید تعداد استودیوهایی که بتوانند از پس هزینه های شرکت بر بیایند کمتر از بیست شرکت می باشند.
شاید این سوال مطرح باشد ، هنوز کیفیت بازی های ایرانی قابل رقابت با بازی های خارجی نیست، شاید این دلیلی هست که سرمایه گذاران براحتی چنین ریسک هایی را متحمل نمی شوند ،بصورت کلی باید گفت در بازاری که میزان تورم بالاست، خرید و فروش خودرو، زمین وکالا راحت ترین راه درآمد زایی برای سرمایه گذاران می باشد، با چنین شرایطی سرمایه گذار ریسک پذیرفتن چنین پروژه ای را قبول نخواهد کرد،پس این سوال کاملا درست هست و بازی سازان ایرانی راهی دراز در پیش رو دارند.
مشکل کیفیت بازی های ایرانی از چندین منظر قابل بررسی می باشد. 1- کمبود نیروی انسانی متخصص 2- عدم بودجه کافی برای ساخت بازی های باکیفیت 3- تحریم ها 4- ممیزی شدید جهت پروانه انتشار از سمت بنیاد ملی بازی های رایانه ای
این موضوع قابل انکار نیست که نیروی انسانی کارآمد بعنوان مهمترین عامل در تولید بازی با کیفیت می باشد. اخیرا بدلیل مشکلات تحریم و افزایش قیمت دلار، موجب مهاجرت کارشناسان متخصص و باتجربه در حوزه برنامه نویسی ، آرت و انیمیشن گردیده هست و یا حداقل آنهایی که در ایران هستند بصورت فری لنسری با درآمد های بالا برای شرکت های خارجی کار میکنند و تامین بودجه چنین نیروهایی برای استودیوهای بازی سازی متوسط و کوچک سنگین می باشد.
دغدغه بعدی بازی سازان ایرانی بودجه لازم و کافی برای ساخت یک بازی خوب هست، یک بازی خوب جدای اینکه روی چه پلتفرمی میخواهد ساخته شود بین 1 تا 5 سال طول خواهد کشید. در طول این مدت یک تیم 4 تا 10 نفر قرار هست روی این پروژه کارکنند.این تیم باید بتوانند درامدی داشته باشند که توان ادامه دادن روی پروژه به مدت زمان نسبتا طولانی را داشته باشند. معمولا استودیوهایی که بازی سازی جزو علایق و خواست والای آنهاست ، تلاش میکنند با انجام پروژه های متفرقه برای شرکت درآمد کسب کنند تا بتوانند زنده بمانند و بازی تولید کنند ولی باز بدلیل حجم کار و تعهدی که از طریق انجام کارهای متفرقه ایجاد میگردد بر روی کیفیت پروژه های بازی سازی تاثیر منفی می گذارد.
تحریم ها یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار بر روی کار توسعه دهنده ها می باشد، طوریکه بازی سازهای ایرانی باید دوبرابر همتایان خود در خارج از ایران باید بتوانند تلاش کنند که یک محصول ساخته شده و منتشر گردد. عدم دسترسی به انجین های بازی سازی و سرویس هایی که شرکت های خارجی در اختیار توسعه دهنده ها میدهند عملا یا در ایران یا قابل دسترس نیست و یا با توجه به قیمت ارز دلار مقرون به صرفه نیست و حتی بعد از تولید بازی هیچ شرکت خارجی حاضر به همکاری با شرکت شما در ایران نخواهد بود. این یک چالش بسیار بزرگ برای توسعه دهنده ها محسوب میشود و خودش به تنهایی می تواند موجب به بن بست کشاندن رشد صنعت بازی سازی گردد.
مورد آخر که اخیرا دست به گریبان بازی سازان شده، مجوزهایی است که بنیاد ملی بازی های رایانه ای برای انتشار بازی ارایه میدهد. این ممیزی ها به قدری سخت گیرانه شده که گاها توسعه دهنده ها کلا ترجیح میدهند قید بازار داخل ایران را بزنند یا اگر بازی داخلی می سازند از کاراکترهای خانم در بازی ها استفاده نکنند. با شرایط پیش رو برخی بازی های که از زیر تیغ ممیزی میگذرند عملا اندک خلاقیتی که توسعه دهنده ها به کار میگیرند نابود شده و بازی های تولید شده مصرف داخلی خواهد داشت و فرصت انتشار بین المللی را از دست خواهد داد.
حال با وجود چنین مشکلاتی ، راه کار مناسب برای رشد صنعت بازی سازی در ایران چیست؟
اشتراک دانش توسط شرکت های پیشرو و موفق در این حوزه بسیار کارآمد می باشد، با توجه به شیوع ویروس کرونا و اجبار مردم جهت استفاده از ابزارهای آنلاین ، ارایه وبینار های آموزشی در حوزه های مختلف و گفتمان در سطوح مختلف در انتقال دانش در سطح کشور می تواند مفید باشد. همچنین تربیت نیروی انسانی بعنوان جذب کارآموز توسط شرکت های یاد شده می تواند برای سال های آتی نیروهای خوبی را تربیت نموده و تحویل اکوسیستم بازی سازی دهد. ما در استودیوی تتراپازل همواره چنین فرایندی را دنبال میکنیم که این بحث انتقال دانش و تجربه به نیروی های جوان اتفاق بیفتد و کارکنان باتجربه تر نقش منتور برای کارکنان جدید داشته باشند.
راه حل بزرگتر برای حل مشکلات یاد شده نقش بنیاد ملی بازی های رایانه ای می باشد، اینطور به نظر میرسد که در سال های اخیر بنیاد چرایی، چگونگی و چیستی کارش را بصورت کامل فراموش کرده و یا در خوش بینانه ترین حالت چرایی کار ایشان برای کارکنانش شفاف نیست، چرایی کار بنیاد بعنوان بازوی دولتی صنعت این هست که باید نقش بسیار بزرگی در سرمایه گذاری ، تولید و نشر بازی ها داشته باشد. اگرچه در بخشی از معاونت ها تلاش میکنند توسعه دهنده ها را حمایت نموده و یا آموزش دهند،این حمایت های برای شروع خوب می باشد، ولی به هیچ وجه توان لازم برای گسترش،رشد و شکوفایی صنعت بازی سازی کشور همانند سایر کشورها را نخواهد داشت . شرکت هایی با اسکیل کوچک و متوسط نیاز به توسعه تیم و حمایت های بزرگتری دارند.
برای جهش تولید در این صنعت ، بنیاد می تواند در پروژه هایی با محوریت انتشار خارجی بر روی تیم ها سرمایه گذاری کند و بعنوان یک بازوی قوی برای دولت ارز آوری داشته باشد و یا حتی می تواند بعنوان نقش رابط بین سرمایه گذارها و توسعه دهنده ها باشد.
در سال 1400 که بنام " تولید ، پشتیبانی ها ، مانع زدایی ها " نامگذاری گردیده ، مجوز های انتشار نباید بعنوان مانعی در مقابل توسعه دهنده ها باشد، توسعه دهنده های جوان این صنعت فقط باید به فکر تولید بازی باشند و نباید نگران انتشار داخلی بعد از تولید باشند.
با در پیش گرفتن چنین رویه هایی در سال های آتی میتوانیم انتظار داشته باشیم سرمایه گذاران خصوصی هم پای به میدان گذاشته و از این صنعت حمایت نمایند.