ویرگول
ورودثبت نام
دال الف
دال الف
خواندن ۳ دقیقه·۲ ماه پیش

جامعه ایران ، ملتی فرای عقب ماندگی !

سالیان سال با درب و دیوار سخن میگفتم ، خودم با خودم حرف میزدم ، زیرا در جامعه ای زندگی میکنم که حساس ترین خطوط قرمزش را برای قشر اجتماعی وضع کرده ست

در نگاه جامعه ایرانی ، هیچ چیز کریه تر از یک شخصیت اجتماعی مکالمه محور نیست !

بانویی که آزادانه سخنش را بگوید ، خراب است ! سمت کسی بروی و با آن خوش بش کنی آویزانی ، بخواهی سر حرف را باز کنی مزاحمی ، ما همه اجتماعی بودن را به دسته های زیر بخش بندی میکنیم :

1-چخبر؟ چه کارها کرده ای؟! (تجاوز به حریم شخصی فرد مقابل )

2-فلانی ، از او چخبر ؟! او چه کارها کرده است ؟! (تجاوز به حریم شخصی شخص ثالث)

3-بگذار یکسری چیزهایی را بگویم که لازم است بین خودمان بماند !

با مطالعه عبارات بالا ، انبوهی از مثال ها و خاطراتی از اینگونه در ذهنمان مداوم تکرار میشود ، این مکالمه با افرادی ست که بی هیچ هدف و نیتی با ما از طریق اینترنت یا موبایل تماس میگیرند ، اندکی خوش و بش میکنند و بعد از آن شاهد خشکی بحث میباشیم ، یا شما یخ صحبت را میشکنید یا طرف مقابل استفاده میکند و خواسته خودش را به شما میقبولاند و حرفش را به شما دیکته میکند ، از چیزهایی که دوست ندارید صحبت کنید میپرسد ، زمانی که دیگر چیزی از گذشته شما نبود که بداند سراغ پرسیدن اهداف اینده تان میرود و در نهایت بحث شخص سومی را پیش میکشد و از شما هم دعوت میکند با تمجید از وی در تجاوز به حریم شخص ثالث همراه شوید

از نظر عمده ما ، حریم شخصی یک سازه ذهنی فرنگی معابانه ست و آدم باید شجاعانه رو بازی کند ! پسری که اهل هنر و فلسفه باشد مفت نمی ارزد زیرا نان و نوا در دلالی‌ یا پزشکی‌ست نه هنر !

در نهایت عقده هایی سنگین ، مشورت طلبیدن های پر هزینه و یا دعوت به انجام اموری گرانبها به بهانه دوستی و آشنایی را از شما طلب میکند ، هیچکس نمیداند چه زمانی صحبت با یکسری از افراد ته میکشد ، کی قرار است دست از پرحرفی بردارند و حرفشان تمام شود ، سوال اصلی این است که چرا شخصیت های سالم امیدی برای یافتن افراد شبیه به خود و اجتماعات ایمنی برای سخن گفتن ندارند و ذهنشان و داراییشان را در اختیار این قبیل شخصیت ها که باید مدت ها پیش منقرض میشدند قرار میدهند !

حقیقتا من از اینکه فردا روز ، بعد از یک نطق درجه یک ادبی ، بخواهم در مرحله به مرحله زندگیم مورد قضاوت قرار بگیرم میترسم .

و کافی ست کمی حس کنند اهل سازش و فلسفه هستید ، کلاهتان را برمیدارند ، مسخره تان میکنند یا ازتان میخواهند تایید و تمجیدشان کنید ، ولی از آنجا که بسیار کم اند گوش های فرهیخته ، باید حرف هایشان را گوش کنی تا تمامی عقده های درونی‌شان تخلیه گردد ،

خوب باید به حرف هایشان گوش داد تا مبادا فکر کنند حرف های روزمره شان ، از برنامه ریزی برای قبولی در کنکور و خاص بودن اهدافشان (که درصدی با اهداف سایر مردم تفاوتی ندارد ) بی اهمیت است !

ما باید بپذیریم در ملتی متفاوت از ملتی عقب مانده زندگی میکنیم ! ما نه تنها میانه مثبتی با فرهنگ و هنر و ادب نداریم ، بلکه از بقیه مردم جهان و کشورمان میخواهیم ما را ادیب و فرهیخته بدانند ، زیرا زمانی برترین ملت دنیا بوده ایم ! دقت کنید ، بوده ایم !

عقب مانده فرد یا جامعه ایست که بعلت نداشتن منابع کافی ، از استاندارد ها و معیارهای روز عقب مانده است و در صورت داشتن امکانات و ایجاد بستر مناسب خود را به صحنه رقابت باز میگرداند ، منتها ما نه تنها از معیارهای روز دنیا عقب مانده ایم ، بلکه در برابر بروز شدن نیز مقاومت نشان داده و نمیخواهیم هیچ چیز تغییر کند و همه چیز باید آنطور که ما میخواهیم ثابت بماند .

من امید دارم و امیدوارم این وضعیت تغییر کند ، منتها قبل از آن من و شما باید تغییر کنیم ، امید است این جستار قدری در روشن کردن ماشین پرسش و پاسخ مفید واقع گردد

حریم شخصیجامعه شناسیایران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید