Aland
Aland
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

تحلیل تکنیکال

مفهوم تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)

تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و شناسایی فرصت‌های معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری جمع‌آوری‌شده از فعالیت‌های معاملاتی، مانند حرکت قیمت و حجم، استفاده می‌شود. برخلاف تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال، که تلاش می‌کند ارزش یک اوراق بهادار را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم تمرکز دارد.

ابزارهای تحلیل تکنیکال برای بررسی روش‌هایی که عرضه و تقاضا برای اوراق بهادار بر تغییرات قیمت، حجم و نوسانات ضمنی تأثیر می‌گذارد، استفاده می‌شود. با این فرض عمل می‌کند که فعالیت‌های معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار می‌توانند شاخص‌های ارزشمندی از حرکت‌های قیمت آتی اوراق بهادار در صورت همراه شدن با قوانین سرمایه‌گذاری یا معاملات مناسب باشند. اغلب برای تولید سیگنال های معاملاتی کوتاه مدت و به صورت نمودار استفاده می‌شود، اما همچنین می‌تواند به بهبود ارزیابی قدرت یا ضعف یک اوراق بهادار نسبت به بازار گسترده تر یا یکی از بخش های آن کمک کند. این اطلاعات به معامله‌گران کمک می‌کند تا برآورد کلی ارزش گذاری خود را بهبود بخشند.

تحلیل تکنیکالی که امروزه می شناسیم اولین بار توسط چارلز داو و نظریه داو در اواخر دهه 1800 معرفی شد. چندین محقق قابل توجه از جمله ویلیام پی همیلتون، رابرت ریا، ادسون گولد، و جان مگی بیشتر به مفاهیم نظریه داو کمک کردند و به شکل‌گیری پایه آن کمک رساندند. امروزه تحلیل تکنیکال تکامل یافته است و صدها الگو و سیگنال را در بر می‌گیرد که طی سال ها تحقیق توسعه یافتند.

استفاده از تحلیل تکنیکال

معامله‌گران حرفه‌ای اغلب از تحلیل تکنیکال برای تحقیق درباره شرایط یک ارز استفاده می‌کنند. معامله‌گران مبتدی ممکن است تنها بر اساس نمودارهای قیمت اوراق بهادار و آمار مشابه تصمیم گیری کنند، اما معامله‌گران حرفه‌ای به ندرت تحقیقات خود را به تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال محدود می‌کنند. تجزیه و تحلیل تکنیکال را می‌توان برای هر امنیتی با داده های معاملاتی تاریخی اعمال کرد. این شامل سهام، آتی، کالاها، با درآمد ثابت، ارزها و سایر اوراق بهادار است.

در واقع، تحلیل تکنیکال در کالاها و بازارهای فارکس که معامله‌گران روی حرکت‌های کوتاه مدت قیمت تمرکز می‌کنند، بسیار رایج‌تر است. تحلیل تکنیکال تلاش می‌کند تا حرکت قیمت تقریباً هر ابزار قابل معامله‌ای را که عموماً در معرض نیروهای عرضه و تقاضا است، از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارز پیش‌بینی کند. در واقع، برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه نیروهای عرضه و تقاضا می دانند که در حرکت قیمت بازار یک اوراق بهادار منعکس می‌شود. تجزیه و تحلیل تکنیکال معمولاً برای تغییرات قیمت اعمال می‌شود، اما برخی از تحلیلگران اعدادی غیر از قیمت را دنبال می‌کنند، مانند حجم معاملات یا ارقام بهره باز.

محدودیت های تحلیل تکنیکال

تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، مکتب های فکری اصلی در مورد نزدیک شدن به بازارها، در دو طرف طیف قرار دارند. هر دو روش برای تحقیق و پیش‌بینی روندهای آتی قیمت سهام استفاده می‌شوند، و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه‌گذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند. تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار با تلاش برای اندازه‌گیری ارزش ذاتی یک سهام است. تحلیلگران بنیادی همه چیز را از شرایط کلی اقتصاد و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت ها مطالعه می‌کنند. درآمدها، هزینه‌ها، دارایی‌ها و بدهی‌ها همه ویژگی‌های مهم برای تحلیل‌گران بنیادی هستند.

تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی تفاوت دارد زیرا قیمت و حجم سهام تنها ورودی هستند. فرض اصلی این است که تمام عوامل بنیادی شناخته شده در قیمت لحاظ می‌شوند. بنابراین نیازی به توجه دقیق به آنها نیست. تحلیل‌گران تکنیکال سعی نمی‌کنند ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازه‌گیری کنند، بلکه از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده می‌کنند که نشان می‌دهند سهام در آینده چه خواهد کرد.

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار با تلاش برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک سهام است. از سوی دیگر، فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که همه عوامل بنیادی شناخته شده در قیمت لحاظ می‌شوند. بنابراین نیازی به توجه دقیق به آنها نیست. تحلیلگران تکنیکال سعی نمی‌کنند ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازه‌گیری کنند، اما در عوض، از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده می‌کنند که ممکن است نشان دهند که اوراق بهادار در آینده به چه جهتی حرکت خواهد کرد.

منبع: تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکالاوراق بهادارتریدینگتوکن nft
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید