اگه یه کسب و کاری داری که باید خودت حضور داشته باشی وگرنه میخوابه یا شریکت دست تنها میمونه و خیلی سختش میشه و تو تمام غم عالم تو دلته، شب تا صبح خیلی بدی داشتی و فقط کاردک میتونه تو رو از جا بکنه، حال غذا خوردن نداری حتی، اون موقع باید چیکار کنی؟
هیچ راهی نداری باید پاشی بیای سر کار، به بقیه همکارا وایب منفی میدی، با یه من عسل نمیتونن بخورنت، همه فکر میکنن از دست اونا ناراحتی و کلا روز بقیه رو هم خراب میکنی.
واقعا در این مواقع راه حل چیه؟ بله باید قوی باشیم، حالا اگه در برابر همچین اتفاقی قوی سازی نشده باشیم راه حل اورژانسی چیه؟
من امروز تنها کاری که تونستم بکنم اولویت بندی بود، اولوت حضورمن سر کار و انجام دادن بخشی از کارها در سکوتی که اختیاری نبود، زبانم قاصر بود از حرف زدن. و اینکه حرف زدن من زمان بر بود، کارم درست ترین نبود ولی کاری بود که در لحظه میتونستم تصمیم بگیرم و انجام بدم.
به عنوان کسی که کسب و کاری دارین و اون کسب و کار هنوز نیاز به مراقبت شما داره اولویتتون مراقبت از اون کسب و کاره. شاید بشه بعدا که حالم خوب شد از بقیه معذرت بخوام ولی در برابر مشتری و کسب و کاری که تازه داره بزرگ میشه نمیتونم با معذرت خواهی کاری از پیش ببرم.