نویسنده: محمد حیدری شهابی مدیر آژانس تبلیغاتی تیکینو
در دنیای امروز، بازار رقابتی و پویا، شرکتها و سازمانها نیازمند استفاده از استراتژیهای بازاریابی مناسب هستند تا بتوانند در میان رقبا و به دست آوردن سهم بازار موفقیت آمیزی را تجربه کنند. در این مقاله، نقش و وظایف بازاریاب بررسی میشود و اهمیت آن در سازمانها بیان میگردد.
بازاریابی به عنوان فرایندی از شناسایی، طراحی، قیمتگذاری، توزیع و تبلیغ محصولات و خدمات، از طریق ارتباطات با مشتریان و جذب آنها به هدف اصلی سازمان که درآمدزایی است، تعریف میشود.
– تحقیق و تجزیه و تحلیل بازار: بازاریابان مسئول بررسی و تحلیل بازار، شناخت مشتریان، رقبا و تحلیل روندها و رفتارهای مصرف کنندگان هستند. این اطلاعات به سازمان کمک میکند تا استراتژیهای مناسب را برای رسیدن به مشتریان هدف و افزایش سهم بازار تعیین کند.
– توسعه استراتژی بازاریابی: با بررسی اطلاعات بازار، بازاریابان مسئول تدوین و اجرای استراتژیهای بازاریابی مناسب هستند. آنها باید بازار هدف را شناسایی کنند، رقابت را مورد بررسی قرار داده و راهبردهایی را تعیین کنند تا به مشتریان جدید جذب شوند و مشتریان فعلی را نگهدارند.
– تبلیغات و ارتباطات بازاریابی: بازاریابان برنامههای تبلیغاتی و ارتباطی را برای معرفی محصولات و خدمات تدوین و اجرا میکنند. آنها از رسانههای مختلف مانند تلویزیون، رادیو، اینترنت و رسانههای اجتماعی برای جذب مشتریان استفاده میکنند.
– مدیریت رابطه با مشتری: بازاریابان مسئول برقراری و تقویت روابط با مشتریان هستند. آنها باید به نیازها و خواستههای مشتریان واکنش نشان دادهایند و راهحلهایی را برای رضایت مشتریان ارائه دهند. علاوه بر این، مدیریت شکایات و مشکلات مشتریان نیز به عهده بازاریابان است.
– رشد و توسعه: استراتژیهای بازاریابی مناسب، به سازمان کمک میکند تا با جذب مشتریان جدید و نگهداری مشتریان فعلی، رشد و توسعه خود را تجربه کند.
– رقابتپذیری: در بازارهای رقابتی، بازاریابی میتواند تفاوتها و مزیتهای رقابتی سازمان را برجسته کند و به آن کمک کند تا در مقابل رقبا قدرتمندتر عمل کند.
– شناخت مشتری: بازاریابی به سازمان کمک میکند تا مشتریان خود را بهتر بشناسد و به نیازها و تمایلات آنها پاسخ دهد. این امر بهبود تجربه مشتری و افزایش رضایت و وفاداری آنها را به همراه دارد.
– ارتقای شناخت برند: استراتژیهای بازاریابی مناسب، به سازمان کمک میکند تا برند خود را بهتر معرفی کند و ارتباطی قوی با مشتریان برقرار کند. این امر به ایجاد اعتماد و ارزش افزوده برای مشتریان کمک میکند.
بطور کلی، تحقیق و تجزیه و تحلیل بازار برای بازاریابی شامل مجموعهای از روشها و فرآیندهایی است که بازاریابان از آنها برای شناسایی و فهم بهتر بازار، مشتریان، رقبا و روندهای بازار استفاده میکنند. این روشها و فرآیندها به بازاریابان کمک میکنند تا تصمیمات استراتژیک تراکمزا را برای جلب و نگهداشت مشتریان اتخاذ کنند. در ادامه، به برخی از مهمترین روشهای تحقیق و تجزیه و تحلیل بازار برای بازاریابی اشاره میکنیم:
این روش شامل جمعآوری اطلاعات و دادههای جدید از منابع اولیه میشود. ممکن است شامل مصاحبه با مشتریان، نظرسنجیها، نمایشگاهها و مشاهده مستقیم از رفتار مشتری باشد. تحقیقات اولیه اطلاعات ارزشمندی ارائه میدهد که در بازاریابی استراتژیک و تصمیمگیریهای مربوط به بازاریابی بسیار مفید است.
این روش شامل مطالعه و تحلیل اطلاعات و دادههای موجود در منابع ثانویه میشود. منابع ثانویه شامل گزارشها، مقالات، کتابها، پایگاههای داده و منابع آنلاین است. بازاریابان از این منابع برای درک بهتر بازار، تحلیل رقبا، روندهای بازار و رفتار مصرف کنندگان استفاده میکنند.
تحلیل SWOT شامل تحلیل نقاط قوت (Strengths)، ضعفها (Weaknesses)، فرصتها (Opportunities) و تهدیدها (Threats) است. این روش به بازاریابان کمک میکند تا نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان را شناسایی کنند و فرصتها و تهدیدهای خارجی را به تحلیل بگیرند. این تحلیل به سازمان کمک میکند تا استراتژیهای مناسبی را برای بهرهبرداری از فرصتها و مقابله با تهدیدها تعیین کند.
تحلیل PESTEL شامل بررسی عوامل سیاسی (Political)، اقتصادی (Economic)، اجتماعی (Social)، فناوری (Technological)، زیستمحیطی (Environmental) و قانونی (Legal) است. این روش به بازاریابان کمک میکند تا تأثیر عوامل خارجی بر بازار و صنعت خود را بسنجند. با تحلیل این عوامل، بازاریابان میتوانند روندها، فرصتها و تهدیدهایی که تحت تأثیر این عوامل قرار میگیرند را بشناسند.
این روش شامل بررسی رقبا، رقابتهای موجود در بازار و تحلیل صنعت است. بازاریابان با بررسی رقبا و رقابتهای موجود میتوانند بفهمند که چگونه میتوانند در بازار رقابتی عمل کنند و استراتژیهای مناسبی را برای مقابله با رقبا تعیین کنند. همچنین، تحلیل صنعت کمک میکند تا شناخت بهتری از وضعیت بازار و عوامل موثر بر آن به دست آید.
این روش شامل شناسایی و تحلیل گروههای هدف مشتریان است. بازاریابان با شناخت دقیق از نیازها، خواستهها، رفتار و ویژگیهای گروههای هدف میتوانند استراتژیهای بازاریابی مؤثری را طراحی و اجرا کنند.
این روش شامل بررسی رفتار مصرفکننده و ترجیحات آنها است. بازاریابان با بررسی الگوهای خرید، ترجیحات محصول، شیوههای ارتباطی و تأثیرات فرهنگی میتوانند بهترین راهکارها را برای جلب و نگهداشت مشتریان پیدا کنند.
این تنها چند مثال از روشهای تحقیق و تجزیه و تحلیل بازار برای بازاریابی است. با توجه به ماهیت و نیازهای هر سازمان و بازار، ممکن است از روشهای دیگری نیز استفاده شود.
به جز تحلیل رقابتی که در پاسخ قبلی ذکر شد، روشهای دیگری نیز برای تحلیل رقابتی در بازار وجود دارند. در ادامه، به برخی از این روشها اشاره میکنم:
این ماتریس که توسط مایکل پورتر، استاد استراتژی سازمانی، ارائه شده است، برای تحلیل موقعیت رقابتی یک سازمان در بازار استفاده میشود. ماتریس رقابتی پورتر شامل چهار بعد اصلی است: تهدید از رقبا، تهدید از محصولات جایگزین، قدرت تامینکنندگان و قدرت خریداران. با تحلیل این بعدها، سازمان میتواند موقعیت رقابتی خود را در بازار بهتر درک کند.
ماتریس BCG (Boston Consulting Group) برای تحلیل موقعیت رقابتی محصولات یا خطوط محصولی در یک سازمان استفاده میشود. این ماتریس دو بعد اصلی را شامل میشود: نرخ رشد بازار و سهم بازار. بازاریابان با استفاده از این ماتریس، محصولات خود را در یکی از چهار دسته (ستاره، سوال, گاو نرم و سگ نگهبان) قرار میدهند و براساس آن استراتژیهای بازاریابی را تعیین میکنند.
این ماتریس توسط مایکل پورتر ارائه شده است و برای تحلیل و بررسی تأثیر پنج نیروی رقابتی بر صنعت استفاده میشود. این نیروها شامل تهدید از رقبا، تهدید از محصولات جایگزین، قدرت مذاکره با تأمینکنندگان، قدرت مذاکره با خریداران و تهدید از ورود رقبا به صنعت میشوند. با استفاده از این ماتریس، سازمان میتواند تأثیر این نیروها را بر رقابت در صنعت تحلیل کند.
این ماتریس برای تحلیل عوامل داخلی یک سازمان استفاده میشود که میتواند تأثیر عوامل قوت و ضعف داخلی بر رقابتپذیری سازمان را نشان دهد. در این ماتریس، عوامل مهم داخلی مانند منابع، فناوری، ساختار سازمانی،فرآیندها و مزایای رقابتی سازمان مورد بررسی قرار میگیرند و به آنها امتیاز داده میشود. سپس در نهایت، امتیازات جمعآوری شده برای تعیین موقعیت رقابتی سازمان در بازار استفاده میشوند.
این ماتریس به عنوان یک روش دیگر برای تحلیل عوامل خارجی و تأثیر آنها بر رقابتپذیری سازمان استفاده میشود. در این ماتریس، عوامل خارجی از جمله فرصتها و تهدیدها در بازار شناسایی و امتیازدهی میشوند. سپس، با جمعآوری امتیازات، تأثیر عوامل خارجی بر رقابتپذیری سازمان بررسی میشود.
این تنها چند روش از بین روشهای موجود برای تحلیل رقابتی در بازار هستند. هر روشی مزایا و محدودیتهای خود را دارد و بسته به شرایط و نیازهای سازمان، ممکن است یک روش بیشتر مناسب باشد. مهم است که در انتخاب روش تحلیل رقابتی، به منظور بهترین درک از موقعیت رقابتی سازمان، چندین روش را با هم ترکیب و مورد ارزیابی قرار داد.
با توجه به تجارب استاد مهدی ترابی , بازاریابی به عنوان یک فرایند استراتژیک در سازمانها، نقش بسیار مهمی در رشد، توسعه و رقابتپذیری آنها دارد. بازاریابان به تحلیل بازار، استراتژیگذاری، تبلیغات و ارتباط با مشتریان، و توسعه روابط مشتریان میپردازند. با درک صحیح اهمیت بازاریابی و اجرای مناسب استراتژیهای بازاریابی، سازمانها میتوانند بهبود عملکرد خود را تجربه کرده و رقابتی قوی در بازار داشته باشند.
برای اطلاعات بیشتر درباره نقش و وظایف بازاریاب با ما در ارتباط باشید.