زمان گذشته ساده در آلمانی را مثل آب خوردن یاد بگیرید / موسسه زبان تندیس پارس
زمان گذشته ساده در آلمانی (Präteritum) برای بیان اتفاقات و رویدادهایی که در گذشته رخ دادهاند استفاده میشود. این زمان در آلمانی اهمیت زیادی دارد و برای درک بهتر متون و مکالمات به زبان آلمانی ضروری است.
ساختار جمله در گذشته ساده در زبان آلمانی بسیار ساده است. برخلاف زبان فارسی که برای بیان فعل در گذشته از فعل کمکی استفاده میکنیم، در آلمانی در گذشته ساده به فعل کمکی نیازی نداریم. تنها کافی است فعل اصلی جمله را به شکل گذشته صرف کنیم.
ساختار کلی یک جمله در گذشته ساده به شکل زیر است:
- فاعل + فعل (صرف شده در گذشته ساده) + مفعول/متمم
مثال:
- Ich spielte Fußball. (من فوتبال بازی کردم.)
- Sie ging ins Kino. (او به سینما رفت.)
همانطور که میبینید، در این جملات، فعل اصلی (spielen و gehen) به شکل گذشته صرف شدهاند و جمله به راحتی معنی میدهد.
صرف افعال در گذشته ساده به دو دسته تقسیم میشود:
- افعال قوی: افعالی هستند که در زمان گذشته تغییر شکل اساسی میدهند. برای مثال:sein (بودن) → war
haben (داشتن) → hatte
gehen (رفتن) → ging
sehen (دیدن) → sah
- افعال ضعیف: افعالی هستند که برای صرف در گذشته ساده به آنها پسوند -te اضافه میشود. برای مثال:arbeiten (کار کردن) → arbeitete
lernen (یاد گرفتن) → lernte
spielen (بازی کردن) → spielte
📷
- Er schrieb einen Brief. (او یک نامه نوشت.)
- Wir besuchten unsere Großeltern. (ما از پدربزرگ و مادربزرگمان دیدن کردیم.)
- Sie las ein Buch. (او یک کتاب خواند.)
- گذشته ساده (Präteritum) یکی از زمانهای مهم در زبان آلمانی است که برای بیان رویدادها و اتفاقاتی که در گذشته رخ دادهاند استفاده میشود. این زمان کاربردهای متنوعی دارد که برخی از آنها عبارتند از:1. روایت کردن داستانها و رویدادها
برای تعریف داستانها، حکایتها و رویدادهایی که در گذشته اتفاق افتادهاند از گذشته ساده استفاده میشود.
مثال:Ich las gestern ein gutes Buch. (دیروز یک کتاب خوب خواندم.)
Wir gingen gestern ins Kino. (دیروز به سینما رفتیم.)
2. بیان حقایق تاریخی
برای بیان حقایق و رویدادهای تاریخی که در گذشته رخ دادهاند، از گذشته ساده استفاده میشود.
مثال:Napoleon eroberte 1812 Moskau. (ناپلئون در سال ۱۸۱۲ مسکو را فتح کرد.)
3. توصیف عادتها و روالهای گذشته
برای توصیف عادتها و روالهایی که در گذشته تکرار میشدند اما اکنون دیگر انجام نمیشوند، از گذشته ساده استفاده میشود.
مثال:Als Kind spielte ich oft Fußball. (وقتی بچه بودم، اغلب فوتبال بازی میکردم.)
4. بیان شرایط و حقایق در گذشته
برای بیان شرایط و حقایق که در گذشته وجود داشتهاند، از گذشته ساده استفاده میشود.
مثال:Früher war ich Vegetarier. (قبلا من گیاهخوار بودم.)
5. در عبارات شرطی نوع دوم
در عبارات شرطی نوع دوم که برای بیان شرایط غیر واقعی یا بعید در گذشته استفاده میشود، فعل اصلی جمله فرعی در گذشته ساده صرف میشود.
مثال:Wenn ich viel Geld hätte, würde ich eine Reise um die Welt machen. (اگر پول زیادی داشتم، به دور دنیا سفر میکردم.)
تفاوت بین گذشته ساده (Präteritum) و حال کامل (Perfekt)
گذشته ساده: بر خود عمل در گذشته تمرکز دارد و معمولاً در زبان نوشتاری و ادبیات استفاده میشود.
حال کامل: بر نتیجه عمل در گذشته و تأثیر آن بر حال تمرکز دارد و در زبان گفتاری رایجتر است.
مثال:Ich habe gestern einen Film gesehen. (دیروز یک فیلم دیدم.) (حال کامل: بر نتیجه دیدن فیلم تمرکز دارد)
Gestern sah ich einen Film. (دیروز یک فیلم دیدم.) (گذشته ساده: بر خود عمل دیدن فیلم تمرکز دارد)
نکته: در زبان آلمانی محاورهای، اغلب از حال کامل به جای گذشته ساده استفاده میشود.
📷
- Ich lebte in Berlin. (من در برلین زندگی میکردم.)
- Wir besuchten unsere Großeltern. (ما از پدربزرگ و مادربزرگمان دیدن کردیم.)
- Er schrieb einen Brief. (او یک نامه نوشت.)
- Sie las ein Buch. (او یک کتاب خواند.)
در زبان آلمانی، برای بیان اتفاقاتی که در گذشته رخ دادهاند، از دو زمان گذشته ساده (Präteritum) و حال کامل (Perfekt) استفاده میشود. هر کدام از این زمانها کاربرد خاص خود را دارند و تفاوتهایی بین آنها وجود دارد.
- تاکید بر خود عمل: در گذشته ساده، بیشتر بر خود عمل در گذشته تمرکز میشود.
- کاربرد در زبان نوشتاری: گذشته ساده بیشتر در زبان نوشتاری رسمی، ادبیات و روایت داستانها استفاده میشود.
- ساختار: فعل اصلی جمله به شکل گذشته صرف میشود و به فعل کمکی نیازی نیست.
- مثال:Gestern regnete es. (دیروز باران بارید.)
Ich las ein Buch. (من یک کتاب خواندم.)
- تاکید بر نتیجه عمل و ارتباط با حال: در حال کامل، علاوه بر بیان عمل در گذشته، بر نتیجه آن عمل و ارتباط آن با حال نیز تأکید میشود.
- کاربرد در زبان گفتاری: حال کامل در زبان گفتاری روزمره و محاورهای بیشتر استفاده میشود.
- ساختار: از فعل کمکی haben (داشتن) یا sein (بودن) به همراه شکل سوم فعل اصلی (Partizip II) تشکیل میشود.
- مثال:Ich habe gestern ein Buch gelesen. (من دیروز یک کتاب خواندم.) (تاکید بر اینکه من خواندن کتاب را تمام کردم و این عمل تأثیری بر حال من دارد، مثلاً حالا میدانم داستان کتاب چیست.)
ویژگیگذشته ساده (Präteritum)حال کامل (Perfekt)تمرکزخود عمل در گذشتهنتیجه عمل و ارتباط با حالکاربردزبان نوشتاری، ادبیاتزبان گفتاری، رویدادهای اخیرساختارفعل اصلی به شکل گذشتهفعل کمکی + Partizip IIمثالGestern regnete es.Ich habe gestern ein Buch gelesen.
در بسیاری از موارد، میتوان از هر دو زمان گذشته ساده و حال کامل استفاده کرد، اما انتخاب زمان مناسب به عوامل مختلفی مانند سبک نگارش، میزان رسمی بودن متن و منظور گوینده بستگی دارد.
چه زمانی از گذشته ساده و چه زمانی از حال کامل استفاده کنیم؟
- گذشته ساده: برای روایت داستانها، بیان حقایق تاریخی، توصیف عادتهای گذشته و در عبارات شرطی نوع دوم.
- حال کامل: برای بیان رویدادهایی که اخیراً اتفاق افتادهاند، توصیف تجربیات شخصی و در زبان گفتاری روزمره.
نکته: در زبان آلمانی محاورهای، اغلب از حال کامل به جای گذشته ساده استفاده میشود.
📷
مثال:
- Ich habe gestern einen Film gesehen. (من دیروز یک فیلم دیدم.) (حال کامل: بر نتیجه دیدن فیلم تمرکز دارد)
- Gestern sah ich einen Film. (دیروز یک فیلم دیدم.) (گذشته ساده: بر خود عمل دیدن فیلم تمرکز دارد)
برای تسلط بیشتر بر گذشته ساده، سعی کنید جملات زیر را به گذشته ساده تبدیل کنید:
- Ich spiele Tennis.
- Wir gehen ins Kino.
- Er arbeitet im Büro.
- Sie lernt Deutsch.
پاسخها:
- Ich spielte Tennis.
- Wir gingen ins Kino.
- Er arbeitete im Büro.
- Sie lernte Deutsch.